🌸💖🌸💖🌸
چشمهایت را ورق بزن
شاید،
در گوشه ای از آن مرا به یادگار کشیده
باشی!
💓 @nabzeshgh 💓
🌸💖🌸💖🌸🍃
💖🌸💖🌸🍃
🌸💖🌸🍃
💖🌸🍃
🌸🍃
مـن…!
مـرا که میـشنـــــــــاسـی؟!
خـودمــــــــــم…
کسـی شبیــــــــــه هیچــــــــکس!
کمـی کـه لابـه لای نـوشتـه هـایـم بـگـردی پیـدایـم میکنـی…
مهـــــــــــربـان، صبــــــــــــور
کمــــــــــی هــــــــــم بهـانـــــــــــه گیـر …
اگـر نوشتـه هـایـم را بیـابـی ،
منــــــــــــم همـان حـــــــــــــوالـی ام
🌸🍃
💖🌸🍃
🌸💖🌸🍃
💖🌸💖🌸🍃
💓 @nabzeshgh 💓
💓نبض عشق💓
💞 #عاشقانه_دو_مدافع 📚 #قسمت_هفتم بعد دانشگاه منتظر بودم ڪ سجادے بیاد و حرفشو تموم کنه اما نیومد...
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
❤ #عاشقانہ_دو_مدافع❤
#قسمت_هشتم
بلاخره پنج شنبہ از راه رسید...
قرار شد سجادے ساعت۱۰ بیاد دنبالم
ساعت ۹/۳۰ بود
وایسادم جلوے آینہ خودمو نگاه کردم
اوووووم خوب چے بپوشم حالااااااا
از کارم خندم گرفت
نمیتونستم تصمیم بگیرم همش در کمد و باز و بستہ میکردم
داشت دیر میشد کلافہ شدم و یه مانتو کرمی با یہ روسرے همرنگ مانتوم برداشتم و پوشیدم
ساعت۹:۵۵دیقہ شد
۵ دیقہ بعد سجادے میومد اما مـݧ هنوز مشغول درست کردݧ لبہ ے روسریم بودم کہ بازے در میورد
از طرفے هم نمیخواستم دیر کنم
ساعت ۱۰:۰۰ شد زنگ خونہ بہ صدا دراومد
وااااااے اومد مـݧ هنوز روسریم درست نشده
گفتم بیخیال چادرمو سرکردم و با سرعت رفتم جلو در
تامنو دید اومد جلو با لبخند سلام کرد و در ماشیـݧ و برام باز کرد
اولیـݧ بار بود کہ لبخندشو میدیدم
سرمو انداختم پاییـݧ و سلامے کردم و نشستم داخل ماشیـݧ
تو ماشیـݧ هر دوموݧ ساکت بودیم
من مشغول ور رفتـݧ با رو سریم بودم
سجادے هم مشغول رانندگے
اصـݧ نمیدونستم کجا داره میره
بالاخره روسریم درست شد یہ نفس راحت کشیدم کہ باعث شد خندش بگیره
با اخم نگاش کردم
نگام افتاد بہ یہ پلاک کہ از آیینہ ماشیـݧ آویزوݧ کرده بود
اما نتونستم روشو بخونم
بالاخره ب حرف اومد
نمیپرسید کجا میریم❓❓❓❓❓
منتظر بودم خودتوݧ بگید
بسیار خوب پس باز هم صبر کنید
حرصم داشت درمیومد اما چیزے نگفتم
جلوے یہ گل فروشے نگہ داشت و از ماشیـݧ پیاده شد
از فرصت استفاده کردم
پلاک و گرفتم دستم و سعے کردم روشو بخونم یہ سرے اعداد روش نوشتہ اما سر در نمیوردم
تا اومدم ازش عکس بگیرم
از گل فروشے اومد بیروݧ...
هل شدم و گوشے از دستم افتاد...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
💓 @nabzeshgh 💓
💓نبض عشق💓
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 ❤ #عاشقانہ_دو_مدافع❤ #قسمت_هشتم بلاخره پنج شنبہ از راه رسید... قرار شد سجادے ساعت
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
❤ #عاشقانہ_دو_مدافع❤
#قسمت_نهم
هل شدم و گوشے از دستم افتادو رفت زیر صندلے
داشت میرسید ب ماشیـݧ از طرفے هرچقد تلاش میکردم نمیتونستم گوشے و بردارم
در ماشیـݧ و باز کرد سرشو آورد تو و گفت مشکلے پیش اومده دنبال چیزے میگردید❓❓❓
لبخندے زدم و گفتم:ن چ مشکلے❓❓❓فقط گوشیم از دستم افتاد رفت زیر صندلے
خندید و گفت:بسیار خوب
چند تا شاخہ گل یاس داد بهم و گفت اگہ میشہ اینارو نگہ دارید.
با ذوق و شوق گلهارو ازش گرفتم وبوشون کردم
و گفتم: مـݧ عاشق گل یاسم
اصـݧ دست خودم نبود این رفتار
خندید و گفت:میدونم
خودمو جم و جور کردم و گفتم:بلہ❓❓از کجا میدونید❓❓❓
جوابمو نداد حرصم گرفتہ بود اما بازم سکوت کردم
اصـݧ ازش نپرسیدم براے چے گل خریده حتے نمیدونستم کجا داریم میریم
مثل ایـݧ کہ عادت داره حرفاشو نصفہ بزنہ جوݧ آدمو ب لبش میرسونہ
ضبط و روشـݧ کرد
صداے ضبط زیاد بود تاشروع کرد ب خوندݧ مـݧ از ترس از جام پرید
سریع ضبط و خاموش کرد ببخشید خانم محمدے شرمندم ترسیدید❓❓❓❓
دستم و گذاشتم رو قلبم و گفتم:
بااجازتوݧ
اے واے بازم ببخشید شرمنده
خواهش میکنم.
گوشیم هنوز زیر صندلے بود و داشت زنگ میخورد
بازم هر چقدر تلاش کردم نتونستم برش دارم
سجادے گفت خانم محمدے رسیدیم براتوݧ درش میارم از زیر صندلے
ب صندلے تکیه دادم
نگاهم افتاد ب آینہ اوݧ پلاک داشت تاب میخورد منم ک کنجکاو...
همینطورے ک محو تاب خوردن پلاک بودم ب آینہ نگاه کردم
اے واے روسریم باز خراب شده
فقط جلوے خودمو گرفتم ک گریہ نکنم
سجادے فهمید
رو کرد ب مـݧ و گفت:
دیگہ داریم میرسیم
دیگہ طاقت نیوردم و گفتم:
میشہ بگید کجا داریم میرسیم
احساس میکنم ک از شهر داریم خارج میشم
دستے ب موهاش کشید و گفت
بهشت زهرا....
پس واسہ همیـݧ دیروز بهم گفت نرم حدس زده بودماااا اما گفتم اخہ قرار اول ک من و نمیبره بهشت زهرا...
با خودم گفت اسماء باور کـݧ تعقیبت کرده چے فکر میکردے چے شد
با صداش ب خودم اومدم
رسیدیم خانم محمدے.....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
💓 @nabzeshgh 💓
#مجردها_بدانند☝️
بارها شده که وقتـے دو نفر تصمیم به ازدواج میگیرند؛💍
اختلاف فرهنگـے و تفاوت های فکری دارن،با مخالفت خانواده ها مواجه میشن؛👨👩
در جواب میگن :
مگه میخوام با خانواده اش ازدواج کنم⁉️
فرزندان عصاره ی تربیتی خانواده هستند و اختلاف فرهنگی حتما روی آنها تاثیر خواهد داشت.
بسیاری از طلاق های امروزه بدلیل اختلاف فرهنگی شخص و خانواده اش با همسر و خانواده ی اوست👌
اختلاف فرهنگی رو با اختلاف طبقاتی اشتباه نگیرید...❌
💓 @nabzeshgh 💓
هدایت شده از 💓یادش بخیرتوکربلا💓 💓چه حال خوبی بودشبا💓
┅══⚜🍃🌺💚🌺🍃⚜══┅
#آثار_صلوات
💚 #صلوات💫موجب کمال دعاو استجابت آن است...
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
┅══⚜🍃🌺💚🌺🍃⚜══┅
🌸گروه ختم ذکرصلوات،رفع گرفتاری وحاجات🌸
http://eitaa.com/joinchat/119537683Cee9ead4b59
May 11
هدایت شده از 🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
PART-10 (parhizgar).mp3
13.45M
┏━━━↬🌻↫━━━┓
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_در_رمضان
جزء دهم
با صدای استاد پرهیزگار
التماس دعا
@NafasseAmigh
┗━━━↬🌻↫━━━┛
May 11
💛خــــــدایا💛
🌻پنجرهای احساسم را باز گذاشته ام
🌻تا نسیم ملڪوتیت را بر مشامم استشمام ڪنم
🌻ڪاش لایق مهمانیت در زیر بارش رحمت آسمانت باشم
💛الهی امین💛
💓 @nabzeshgh 💓
#تلنگر
زمانی که •|غیرت|• مرد
و •|حیای|• زن
حفظ شود
آنگاه احساس خوب در جامعه و خانواده
بوجود خواهد آمد
وجامعه به سمت {عفاف} و [حجاب] قدم خواهد برداشت
چرا که 《غیرت مرد》 و ☆حیای زن☆
دو قطعه ازپازل عفاف هست°
#یکی_چشم_میپوشد
#یکی_هم_چادر
آقای باغیرت حواسش به حجاب بانوش هست
◈ اینجا صحبت #عشق درمیان است
💓 @nabzeshgh 💓
🌸💖🌸💖🌸
نمی دانم چرا، اما به قدری دوستت دارم
که از بیچارگی گاهی به حال خویش می گریم…
فاضل نظری
💓 @nabzeshgh 💓