دلیل بد اخلاقیهای بعضیها...،
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
💓 @Nabzeshgh
💓نبض عشق💓
دلیل بد اخلاقیهای بعضیها...، ═♥️ حرف دل ♥️═ ═══♥️ℒℴνℯ♥️═══ 💓 @Nabzeshgh
چیزی که خیلیانمیخوان بفهمن☹️
مڹ ڪہ ایڹ درسِ اصـــ📚ــۅل و فقہ و منطق را تمامأ خواندهـ ام📖
در میانِ درسِ اسٺدلالِ عشــ💗ـــقـٺ ماٺ و حیراڹ ماندهـ ام 😇
#طلبہ_عاشق😉
#اصلنے_ٺۅ_عشقٺ_مۅندم🙃😍
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
💓 @Nabzeshgh
💓نبض عشق💓
دلیل بد اخلاقیهای بعضیها...، ═♥️ حرف دل ♥️═ ═══♥️ℒℴνℯ♥️═══ 💓 @Nabzeshgh
نه بابا هر کی رسید به من گفتی اخلاق نداری اه اه 😐☹️
دیگه نگفتن حد و حدودمون خودمون راعایت نکردیم که تو اینجور عصبی شدی و دقیقه ۱۰۰ جوش اوردی😐
خدایا ما را از شر بعضی از بنده های نادانت در امان نگهدار🙏😊
الهی امین
بابا با صدای بلند بگو فقط این مدیر کانال تا نیومده خفم کنه خدا نگهدار😁🏃♂🏃♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درسته عید نیست اما جوری انرژی میده تلافی این چندماه عروسی نرفتن یهو درمیاره🕺🕺🕺🕺
گفتیم خوبه سال ۹۹ میریم سرزندگیمون کرونا که نزاشت هیچ خرج هم چندبرابر شد کلا ازدواج منتفی شدافسردگی گرفتیم
عیب نداره دانلودش کن یکم شاد شو فرض کنیم عروسی خودمون👫
خخخخخ
رهــــ🙈ـــــــا میشوم
در خوشبختی....
وقتی
ميگويم:کجايي؟!
تـــــــ😋ـــــــو
جوابم ميدهي...
کنارت تا همیشه!!!!!❤️😍
#وقتی_کنارمی_قلبم_یهو_میریزه☺️
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
💓 @Nabzeshgh
💓نبض عشق💓
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #سوم سری تکان داد و همه مبارزات
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #چهارم
_چادرت هم به خاطر من گذاشتی کنار؟😏 اون روزی که لیدر اغتشاشات دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!
به قدری جدی شده بود که نمیفهمید چه
فشاری به مچ دستم وارد میکند و با همان جدیت به جانم افتاده بود😥
_تو از اول با خونواده ات فرق داشتی و به خاطر همین تفاوت در نهایت ترکشون میکردی! چه من تو زندگی ات بودم چه نبودم!
و من آخرین بار خانواده ام را در محضر و سر سفره عقد😔 با 🔥سعد🔥 دیده بودم..
و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای سوری، از دیدارشان محرومم کرده بود
که شبنم اشک روی چشمانم نشست.😢
از سکوتم فهمیده بود در مناظره شکستم داده که با فندک جرقه ای زد و تنها یک جمله گفت
_مبارزه یعنی این!
دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی میزد که ترسیدم.
مچم را رها کرد،..
شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد
_بخور.!
گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک میلرزید و او فهمیده بود دیگر تمایلی به این
شب نشینی عاشقانه ندارم که خودش دست به کار شد.
در شیشه را با آرامش باز کرد و همین که مقابل صورتم گرفت، بوی #بنزین حالم را به هم زد.
صورتم همه در هم رفت و دوباره خنده مستانه 🔥سعد🔥 بلند شد...
که وحشتزده اعتراض کردم
_میخوای چیکار کنی؟😨
دو شیشه بنزین
و فندک و مردی که با همه زیبایی و عاشقی اش دلم را میترساند.
خنده از روی صورتش جمع شد، شیشه را پایین آورد..
و من باورم نمیشد در شیشه های دلستر، بنزین پُر کرده باشد که با عصبانیت صدا بلند کردم
_برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟!! 😠
بوی تند بنزین روانی ام کرده و او...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌 #کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
💓 @Nabzeshgh