و چِ غُوغآیی دَرسَرَم بآ آمَدَنَت ایجآد کَردی♥☺️
اِنگآرهَمِه اَفکآرَم جَمع شُدهِ بودبَرآیِ آمَدَنِ تو😍
♥|مخاطب قلبم|♥
|💍♥💍
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#عاشقانه_مذهبی
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
در تو عطری ست
مخصوص عصرهای گرم تابستان❤
در دستهایت ✋🏻
در چشمانت😍
و یا در موهایت نمیدانم 💙
عطر و بویی در توست
مخصوص عصرهای گرم تابستان
که مرا از خود بی خود میکند🙃💙❤
|💍♥💍
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#عاشقانه_مذهبی
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
در تو عطری ست
مخصوص عصرهای گرم تابستان♥
در دستهایت ✋🏻
در چشمانت😍
و یا در موهایت نمیدانم♥
عطر و بویی در توست
مخصوص عصرهای گرم تابستان
که مرا از خود بی خود میکند😍
|💍♥💍
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#عاشقانه_مذهبی
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
در تو عطری ست
مخصوص عصرهای گرم تابستان♥
در دستهایت ✋🏻
در چشمانت😍
و یا در موهایت نمیدانم ♥
عطر و بویی در توست
مخصوص عصرهای گرم تابستان
که مرا از خود بی خود میکند😍
|💍♥💍
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#عاشقانه_مذهبی
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@nabzeshgh
در تو عطری ست
مخصوص عصرهای گرم تابستان♥
در دستهایت ✋🏻
در چشمانت😍
و یا در موهایت نمیدانم ♥
عطر و بویی در توست
مخصوص عصرهای گرم تابستان
که مرا از خود بی خود میکند😍
|💍♥💍
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#عاشقانه_مذهبی
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
و چِ غُوغآیی دَرسَرَم بآ آمَدَنَت ایجآد کَردی♥☺️
اِنگآرهَمِه اَفکآرَم جَمع شُدهِ بودبَرآیِ آمَدَنِ تو😍
♥|مخاطب قلبم|♥
|💍♥💍
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#عاشقانه_مذهبی
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
در تو عطری ست
مخصوص عصرهای گرم تابستان♥
در دستهایت ✋🏻
در چشمانت😍
و یا در موهایت نمیدانم ♥
عطر و بویی در توست
مخصوص عصرهای گرم تابستان
که مرا از خود بی خود میکند😍
|💍♥💍
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#عاشقانه_مذهبی
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
دلبر: اونی كه دل رو برده ..☺
دلدار: اونی كه هوای دل رو داره ..♥
دلخواه: اونی كه دل ميخوادش ..🙃
دلكش: اونی كه دل بهش كشش داره ..😍
#تو: دلبر و دلدار و دلخواه و دلكش ..😌♥️
و تو خلاصه همه داستان هایی.....♥
|💍♥💍
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#عاشقانه_مذهبی
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
دانی که چرا زمین به دور خود میچرخد...؟💛
نه بهر من و نه بهر تو میگردد...💛
یک بار به عمر خود علی را دیده...💛
دیوانه شده به دور خود میگردد💛
علي شاه 💛
علي ماه💛
علي راه
علي نصر من الله💛
علي زمزمه ي هر دل آگاه💛
علي حسن حسين است 💛
علي عين يقين است 💛
علي حبل متين است 💛
به کوري دو چشم دشمنانش💛
علي اميرالمؤمنين است💛
علي کاشف هر غم💛
علي بر همه مرهم💛
علي ذکر لب عيسي مريم💛
على هستي خاتم💛
علي برگ برات همه ي خلق💛
از آتش و جهنم💛
علي اصل وجود است 💛
علي روي سجود است💛
علي معدن جود است💛
علي راز و نياز است 💛
علي سوز و گداز است💛
علي محرم راز است 💛
علي مهر قبولي نماز است💛
علي صوم و صلات است 💛
علي حج و زکات است 💛
علي برگ برات است 💛
علي تجلي صفات است💛
همه عالم بگويند💛
فقط 👈 💛حيدر امير المومنين است💛
تقديم به عاشقان مولا علي (ع)💛
حیافاطمه♥غیرت علی
#کَنیزِ_حَضرتِ_رُبٰاب
#مولام_علی
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
موهای یک زن خلق شده
برای مردش که بنشیند
شانهاش کند
ببافد و
دیوانه شود
عطر موهای یک زن
فراموش شدنی نیست ...
💜
💙
💚
💛
🧡
❤️
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
#دلبسته_کردن_همسر
🌸 راز اول 🌸
💞 همسرتان را علیرغم تفاوت ها همان طور که هست بپذیرید و از تلاش برای تغییر او دست بردارید.
💖 نخستین اصل موثر در رابطه با همسر این است که او را همانگونه که هست نه آنطور که ما فکر میکنیم باید باشد یا می تواند باشد دوست بداریم.
💝 عشق به همسرمان را به واژه « اگر» محدود نکنیم.
💖💝💞🌺🌸🌹
📚هفت راز دلبسته کردن همسر- فاطمی
💜
💙
💚
💛
🧡
❤️
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
🌹
#سیاستهای_همسرداری
✍دعوای زن و شوهر طبیعیست اما بسیار غیر طبیعیست که تمامی دوستان و اقوام و همسایه ها از این دعواهای زناشویی باخبر شوند! پس نسبت به مسائل و مشکلات خود، رازدار باشید و فراموش نکنید که به زودی با هم آشتی خواهید کرد.
` آن وقت همسر شما با حرفهایی که پشت سرش زدهاید موقعیت بدی در بین فامیل، دوستان و آشنایان پیدا میکند و خود شما نیز به خاطر آن که آن قدر بدگویی کرده بودید شرمنده میشوید....
✼═══┅💖💖┅═══✼
💜
💙
💚
💛
🧡
❤️
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
•|❤🌧|•
منـ همانمـ کهـ تو غمگینـ بشویـ می میرد
💜
💙
💚
💛
🧡
❤️
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
همـه #دنیـام🌍
خلـاصـه میـشهـ👌🏻
تـو •|خنـده|• هـات☺️
💜
💙
💚
💛
🧡
❤️
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
💓نبض عشق💓
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #صدوسی_وهشت که هر چه بیشتر شانه
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوسی_ونه
گوشه صحن زیر یکی ازکنگره ها کِز کرده بودم،..
پیکر ابوالفضل😢 و مادر مصطفی😢 کنارمان بود.. و مصطفی نه فقط چشمانش که تمام قامتش از اینهمه مصیبت در هم شکسته بود...😞😣
در تاریک و روشن آسمان مغرب صورتش از ستارههای اشک میدرخشید..
و حس میکردم هنوز روی پیراهن خونی ام دنبال زخمی میگردد..😥
که گلویم از گریه گرفت و ناله زدم
_من سالمم، اینا همه خون ابوالفضله!😭😞
نگاهش تا پیکر ابوالفضل رفت...
و مثل اینکه آن لحظات دوباره پیش چشمانش جان گرفته باشد، شرمنده زمزمه کرد
_پشت در که رسیدیم، بچه ها آماده حمله بودن.😒من و ابوالفضل نگران تو بودیم، قرار شد ما تو رو بکشیم بیرون و بقیه برن سراغ اونا.😞😭
و همینجا در برابر عشق ابوالفضل به من😞❤️ کم آورده بود که مقابل چشمانم از خجالت به گریه افتاد😭
_وقتی با اولین شلیک افتادی رو زمین، من و ابوالفضل با هم اومدیم سمتت، ولی اون زودتر تونست خودش رو بندازه روت.😓😭
من تکان های قفسه سینه😥😭 و فرو رفتن هر گلوله به تنش😭 را حس کرده بودم..
که از داغ دلتنگی اش جگرم آتش گرفت و او همچنان نجوا میکرد
_قبل از اینکه بیایم تو خونه، وسط کوچه مامانم رو دیدم.😣😭
چشمانش از گریه رنگ خون شده بود..
و این همه غم در دلش جا نمیشد..
که از کنارم بلند شد، قدمی به سمت پیکر ابوالفضل و مادرش رفت..
و تاب دیدن آنها را هم نداشت که آشفته دور خودش میچرخید...
سرم را از پشت به دیوار تکیه داده بودم، به ابوالفضل نگاه میکردم..
و مصطفی جان کندنم را حس میکرد که به سمتم برگشت و مقابلم زانو زد...😢❤️
جای لگدشان روی دهانم مانده.. و از کنار لب تا زیر چانهام خونی بود. این صورت شکسته را
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌 #کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
💜
💙
💚
💛
🧡
❤️
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH
💓نبض عشق💓
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #صدوسی_ونه گوشه صحن زیر یکی از
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوچهل
این صورت شکسته را در این یک ساعت بارها دیده و این زخم ها برایش کهنه نمیشد..😠
که دوباره چشمانش آتش گرفت...😠
هنوز سرم را در آغوشش نکشیده بود، این چند ساعت #محرم_شدنمان پرده #شرمش را پاره نکرده..
و این زخمها کار خودش را کرده بود که بیشتر نزدیکم شد، سرم را کمی جلوتر کشید..
و صورتم را روی شانه اش نشاند...😠😓
خودم نمیدانستم..
اما انگار دلم همین را میخواست که پیراهن صبوری ام را گشودم..
و با گریه جراحت جانم را نشانش دادم
_مصطفی دلم برا داداشم تنگ شده!😭 دلم میخواد یه بار دیگه ببینمش! فقط یه بار دیگه صداشو بشنوم!😭🕊
صورتم را در شانه اش فرو میکردم..تا صدایم کمتر به کسی برسد،..
سرشانه پیراهنش از اشک هایم به تنش چسبیده.. و او عاشقانه به سرم دست میکشید تا آرامم کند..
که دوباره رگبار گلوله در آسمان زینبیه پیچید...
رزمندگانِ🌟 اندکی در حرم مانده..
و درهای حرم را از داخل بسته بودند که اگر از سدّ این درها عبور میکردند،😱 #حرمت_حرم و #خون_ما با هم شکسته میشد...
میتوانستم تصور کنم..
تکفیری هایی که #حرم را با #مدافعانش محاصره کرده اند چه ولعی برای بریدن سرهایمان دارند..
و فقط از خدا میخواستم..😣🤲
شهادت من پیش از مصطفی باشد تا سر بریده اش را نبینم...😣
تا سحر گوشم به لالایی گلوله ها بود،.. چشمم به پای پیکر ابوالفضل و مادر مصطفی بی دریغ میبارید..😣😢
و مصطفی🌸🌟 با مدافعان...
و اندک اسلحهای که برایشان مانده بود، دور حرم میچرخیدند..
و به گمانم دیگر تیری برایشان نمانده
بود😥😥 که پس از نماز صبح...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌 #کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
💜
💙
💚
💛
🧡
❤️
═♥️ حرف دل ♥️═
═══♥️ℒℴνℯ♥️═══
@NABZESHGH