آدم است دیگر؛
به کسی که دوستش دارد
همه چیز میگوید جز،
دوستت دارمها را…
💓 @nabzeshgh
سقوط کرده ام از #تُ
و پرت شده ام میان هجوم خاطراتت...
خاطراتت را بگیر
و مرا به خودم پس بده
هوایم را ک نداری
حداقل
کمی رهایم کن از این بند...
💓 @nabzeshgh
مثل یه پازل پنجهزار تیکهی بهم ریختهم، که هیچکس حوصله نداره مرتبش کنه
💓 @nabzeshgh
وقتی میفهمی که آدم ها اونجور نیستن که نشون میدن تنهایی چقدر دلچسب میشه...
💓 @nabzeshgh
دلم برات تنگ شده...
[اونیکه بعد از این جمله به یادت میاد،
همونیه که واقعاً دلت برای اون یا برای
بخشی از خودت کنار اون تنگ شده]
💓 @nabzzeshgh
همراهان عزیز نبض عشق ممنونم از انرژیتون و استقبالتون از داستان عاشقانه دانشجوویی ممنونم از انرژی خوبی که بهم میدین که باز براتون بنویسم ❤️
#طو اگر دردی🙊
به درمان احتیاجی نیست نه ☝️
کاش آدم تا ابد
احساس #بیماری کند...!👌
#عاشقانہ_دوستت_دارم❤️
💓 @nabzeshgh
هدایت شده از تبادلات
💐کانالی متفاوت ازکربلایی ها
❤️عشقی ازجنس قمرمنیربنی هاشم
🧡عشقی ازجنس کربلا
💚عشقی ازجنس حسین وزینب
💙عشقی ازجنس اربعین
💌دلنوشته هایم ودلنوشته هایتان کانال #اباالفضلیامافتخارمه یک کانال کاملامتفاوت
http://eitaa.com/joinchat/2669150222C7a6f0e9435
هدایت شده از کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
برشی از کتاب #یادت_باشد:
🌷کناره سفره #عقد نشستیم عاقد پرسید: ع روس خانم مهریه رو #میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟
🌷به حمید نگاه کردم، گفتم : نه من نمیبخشم! نگاه همه با #تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم : بله میگیرم،
🌷حمید #خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم #نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه #طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه
🌷بعد از خواندن #خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم : اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه!
🌷حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده #دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق #صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم : نذر #سلامتی آقای من!
🔺 کتاب سراسر عاشقانه #یادت_باشد رو حتما مطالعه بفرمایید.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم🌺
❤️ @ebrahimh
💓نبض عشق💓
برشی از کتاب #یادت_باشد: 🌷کناره سفره #عقد نشستیم عاقد پرسید: ع روس خانم مهریه رو #میبخشند که صیغه
خیلی هاکتاب یادت باشه روخوندن وشنیدن
اصلابغض قشنگی داره وقتی میخونی نمیدونم چیه ولی ازلابه لای متن هاش حتی بوی کتاب #عطرعشق رومیشه استشمام کرد
امتحان کنید☺️🌸
عشق
همین صدای آرامیست
که
#تُ شب ها قبل از خواب
در گوشم زمزمه میکنی...
#سحر_رستگار
شبت بخیر🌙
گردان به هوای یار چون گردونیم
ایزد داند در این هوا ما چونیم
ما خیره که عاقلان چرا هشیارند
وانان حیران که ما چرا مجنونیم
#مولانای_جان
🍁 @nabzeshgh 🍁