🔹پیکرهای پاک این شهیدان والامقام در مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس در محدوده استانهای میسان و بصره در جنوب شرق عراق کشف شده است.پیکرهای این شهدا مربوط به عملیاتهای والفجر مقدماتی، والفجر یک، خیبر، بدر، کربلای پنج، بیتالمقدس هفت و تکهای دشمن در سال ۶۷ است.
:
برای خودتان هم که شده
حداقل یک بار
این صوت را #گوش_بدهید...
نگاهی متفاوت به دنیا!
#پیشنهاد_ویژه
.
ای همه عاشوریان ، باید که قربانی شویم
با نوای حیدری، غرق رجزخوانی شویم
پای درس فاطمه، در مکتب خون خدا
عاشق پیر خمین، باید جمارانی شویم
دل به دریاها زد و بر اهل دنیا دل نَبست
بحر اقیانوس ها باید، که طوفانی شویم
کربلا درس اطاعت بود، از سالار خود
ای خوشا در کوی جانان، مرد میدانی شویم
منبری ها، روضه خان ها، سینه زن های حسین
صبح که آمد ، عازم پیکار پایانی شویم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات🌺
#
📌 «با ندای یا فاطمه زهرا (س)،
آنچه را که شد محقق ساختیم»
🏴 به مناسبت سالروز شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا (ع)
#توسل_به_حضرت_مادر
#مادر_پهلو_شکسته
#شهید_ابو_مهدی_المهندس🌷
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ :
اجتماع عظیم هیئات مذهبی شهرستان بابل بمناسبت شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و گرامیداشت شهدای مظلوم شاهچراغ و امنیت
درود بر مردم شریف بابل
خروش امروز یک دختر کرد در دانشگاه علامه طباطبایی
▪️من امروز با چادر اومدم به تریبون چون دوستانی هستن که میخوان آزادیای که در باورمه رو جور دیگهای جار بزنن و پَستش کنن.
▪️من مخالف کشتار در کردستانم.
▪️من مخالف بازیچه کردن کُردهام.
▪️من مخالف نسل کشی و غارت کردها توسط کومله و پژاکم.
▪️من امروز میخوام صدای زن باشم
▪️به خاطر ژن، صدای ۵۶۲ زن شهیدهی کردستانی
▪️به خاطر ژیان، صدای ۱۱ هزار شهید سنی
▪️ به خاطر ئازادی، صدای تک تک لالههای آزاده کرد
▪️برای ژن ژیان ئازادی
📌 کرامتی عجیب از شهید گمنام که خودش را معرفی کرد
🔹️ ۲۴ مهر۱۳۸۵ تلویزیون مراسم تشییع ۵ شهید گمنام در مسجد کوچه فیاض بخش واقع در خیابان ایران را نشان میداد
◇ آقا یدالله مداح روستای کاظم آباد کرمان در حال ديدن مراسم بود و با خود می گوید این شهیدان اهل کجا هستند؟ پدر و مادر آنها کجایند؟ و ...
◇ شب خواب میبیند که مسئولیت خاکسپاری شهید سوم را به او سپرده اند .
◇ او می گوید شهید را داخل قبر
گذاشتم ، ديدم شهيد از جا برخاست. ترسيدم و از او دور شدم، اما دوباره برگشتم و نزديک رفتم و با شهيد صحبت و درد دل کردم.
◇ روضه قتلگاه امام حسین(ع) را خواندم و با شهید بر سينه زدیم.
◇ شهيد گفت: برو به روستاي خانوک، مرا آنجا به اسم حسيناکبر عربنژاد ميشناسند از قول من به پدر و مادرم بگو من ديروز در تهران در اينجا دفن شدهام.
◇ آقا يدالله ميگويد: صبح زود موتور خود را برداشتم و با همسرم به طرف روستاي خانوک حرکت کردم
◇ پدر شهید را پیدا کردم و خوابم را که تعریف کردم ، عکس پنج شهيد را آوردند و گفتند اينها شهيدان ما هستند، بگو کداميک را در خواب ديدهاي؟
◇ به عکس شهيدان نگاه کردم. پدر شهيد هم زير چشم با دقت به من نگاه ميکرد.
◇ گفتم چهره شهيدي که من در خواب ديدم در ميان اين عکسها نيست.
◇ عکس ديگری را آوردند، تا عکس را ديدم گفتم: بله، همين است. اعضاي خانواده با چشمان اشکبار براي شهيدشان صلوات فرستادند.
◇ سپاه کرمان پیگیری میکند و با بررسی محل شهادت، تاریخ عملیات و مشخصات شهید سوم ، شهيد حسین اکبر را تایید می کنند
#شهيدحسیناکبرعربنژاد