کانالی متفاوت یادبود شهدای غواض دست بسته 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175

عیدتان مبارک مردان بی ادعا کانالی متفاوت یادبود شهدای غواض دست بسته 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇 نشر دهید کانال🌹175نفر🌹 @nafar175

بردار ارجمند وبزرگوار جناب سرهنگ حسن رحمانی ریاست محترم ستاد یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس خبر ناگوار درگذشت برادر گرامیتان در اثر حادثه دراولین روز بهار باخبر شدم واندوهگین از خداوند تبارک وتعالی صبربرای شما وخانواده وشفاعت شهدا را برای این مرحوم خواستارم سالم باشی وتندرست برادرت حامی گت اقازاده

روایت مسلم 1 از شهدای تفحص شده ۱۷۵ نفرغواض وخط شکن نشر دهید یادی از شهدای غواض دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 ‌

روایت مسلم 2 از شهدای تفحص شده ۱۷۵ نفرغواض وخط شکن نشر دهید یادی از شهدای غواض دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 ‌

روایت مسلم 3 از شهدای تفحص شده ۱۷۵ نفرغواض وخط شکن نشر دهید یادی از شهدای غواض دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 ‌

روایتی از روزهای سخت ولی شیرین 🌹عملیات والفجر 10🌹 به روایت حامی مشاهدات عینی ازفعالیت رزمندگان یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵ کربلا بایک اقدام ویژه درقالب گردان دواب یا قاطر ریزه. کردستان دزلی.کوه های ملخور.هنی قل.قله سنگی. .شیارهای وشکنار.واحمد اباد وشهرخرمال . جاده خرمال .سیدصادق.ودوجیله هرشب 👇 کانال ۱۷۵نفر 🌹 روایت هفدهم🌹

درمسیراه جدید.. از بالای ارتفاع دیدم سر ستون تیستاده جمع شدن عده ای بعضی ها متعجب بعضی های خندان منم تعجب کردم چرا جمعا شلوغه رفتم جلو صدای اشنای محلی میاید چه خبر بزور خودم را لابلای جمعیت بردم جلو یکنفر نشسته سرش پائین است گریه میکنه نوای محلی مازنی پسر ته. قد بالای. دور ننه بمیره من ته حسکا پیلکا دور بگردم. ننه بمیره دقت کردم صدا اشناست جلوتررفتم دیدم عده ای زارزارخنده.. عده ای از صحبت محلی چیزی نمی فهمند که بچه های کرمان لشگر۴۱ثارالله بودند تعجب میگفتنداین مرد دیوانه است ..... من با تعجب وخندان دیدم اقای مظاهر ازادی برای تقویت روحیه نیروها کنار یک 🐎 مرده قدیمی نشسته داری موری محلی میخونه زدم توسرش گفتم بلندشو ... حالا کلاس میزاره دوست داره بزور بلندش کنیم😄😄😄😄😄😄

🌷 175 نفر🌷: بزور دونفر دستش راگرفتیم الکی داد بیداد میکرد بخاطر خر 🐎مرده بلاخره گریه وموری الکی او همه دور خود جمع کرده بود وهمه خندان کشان کشان از 🐎قاطر مرده جدایش کردیم خیلی خندیدیم😜😜 گروه را از موقیعت منطقه دشمن وعبور نیرو وامکانات با قاطر از این مسیر و توجیع کردم نهار خوردیم برگشتیم تا اولین گروه فردا تحهیزات را هم شب هم روز ازاین مسیر انتقال دهیم در برگشت بی سیم دایی صادقلی 🌹 مسئول محور صدا زد گوشی رابرداشتم دایی گفت کجایی گفتم شیار گفت چه خوب گفتم شناسایی راانجام دادیم داریم بر میگردیم قله ملخور گفت نه نیروها برگردند شما و فرماندهان گروها اگر اونحا هستند برو‌سنگر اطلاعات اقا مرتضی فرمانده لشگر اونجاست گزارش کلی کار مسیر جدید را گزارش کن الان بامن تماس گرفت منتظر توست

یادم عباس بابایی ومحمداسفندیار ی و سه نفر دیگر همراه من بودند یا الله گفتم اقا مرتضی امد به استقبال خسته نباشی نشستیم