5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تصاویری از مراسم گرامیداشت شهید «جانی بت اوشانا» از شهدای تازه تفحص شده آشوری در پادگان ۰۱ ارتش
کانال🌹175نفر🌹
آدرس را نشر دهید
@nafar175
اینجاگذری درقدمگاه شهیدان است
نشردهید کانال همسنگر میخواهد
دلتنگی درآغوش
به روایت حامی
گفتم بهترین موقع است از حاجی یک عکس زیبا داشته باشم
سیر زیارتش کردم
گفت بچه های یگان دریایی
تو عملیات کربلای ه
گل کاشتند
خدا قوت تان بدهد
عکس سال ۶۵ مقر یگان دریایی
لشگر ویژه ۲۵ کربلا
جلسه عملیات کربلای۸
🌹سردارشهید حاج بصیر
وحامی گت آقازاده
و🌹سردارشهید محسن اسحاقی
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇
نشر دهید
کانال🌹175نفر🌹آدرس
@nafar175
بستگان
دوستان
خانواده
گروه ها
را دعوت به کانال شهدایی کنید
🌹 بخشی از وصیتنامه شهید تازه شناسایی شده، شهید جانی بت اوشانا
✍️ این سطور را در لحظه های قبل از حرکت، برای بازپس گیری حق و خاک کشورمان به سوی دشمن متجاوز مینویسم...
💢 شهدای ایران
کانال🌹175نفر🌹
آدرس را نشر دهید
@nafar175
اینجاگذری درقدمگاه شهیدان است
نشردهید کانال همسنگر میخواهد
🔸یک لحظه فکر کنید حادثهی بابلسر برای امثال مهسا_امینیها اتفاق افتاده بود! به نظرتون الان رسانههای بیگانه داخلی و خارجی و نیز اوضاع کشور در چه وضعیتی به سر می برد؟!
🔸به راستی چرا همه چیز آرام است!؟
آیا خون مهسا امینیهای بیخاصیت، رنگینتر از خون انسانهای بزرگ و شریف و متعالی است!؟
اندکی تأمل...
آیتالله_سلیمانی
اسدنژاد (آقای توئیت)
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
کانال🌹175نفر🌹
آدرس را نشر دهید
@nafar175
اینجاگذری درقدمگاه شهیدان است
نشردهید کانال همسنگر میخواهد
🌹از دکمه مانتو تاسیم دست بسته🌹
برگزیده جشواره خاطرات دفاع مقدس
🌹قسمت سیزدهم🌹
به روایت حامی
۲۸ فروردین سال ۶۷ فاو
سالروز اسارت وشهادت سرداران
و۱۸ شهید یگان دریایی
براساس خاطرات مشترک
خانم میر درویشی
همسرسردار شهید محسن اسحاقی
فرمانده یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵کربلا
و
حامی گت آقازاده
هرشب👇
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇
نشر دهید
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
http://eitaa.com/joinchat/610336774C05d5544f97
13
از دکمه مانتو تاسیم دست بسته
🌹🌹 روایت سیزدهم 🌹🌹
آخرین قسمت
سال 67 شهرفاو
به روایت حامی
گذشت .گذشت بعد مدتی ومعمای سوال ما چرامحسن درفاوکه اسیر شد پیکرش رادرشلمچه تبادل کردند
خبر شنیدیم که یکی از بچه های فاضل اباد گرگان از زندان بصره فرار وبه ایران امد
وبعد ازپیگیریها
اومحسن راباعکسش شناخت
گفت اره خودشه میشناسم
داستان به این قراربودکه ما تعدادی درفاوبه اتفاق محسن اسیر شدیم
محسن راشناختن که فرمانده بود
مابعد از 2هفته اسارت توبصره تصمیم گرفتیم فرارکنیم
یازده نفربودیم
ازبصره وتنومه گذشتیم
بعد از چند روز پنهان گرسنگی وتشنگی وگذشت از بعضی
از خطوط عراقی ها
تانزدیکی های خطوط اول
وباوجودی که گشتیهای عراقی درچندین گروه بودن
دنبال ما می گشتیدند
ماراپیدا وهمه رادوباره اسیرکننده
دیگر هیچ کس نای نداشتندوهمه را دوباره دستگیر کردند
من جای پنهان شدم واین صحنه رامیدیدم محسن هم جزوه این افرادبود
انقدرباقناق ولگد اینها وخصوصا محسن رازدند
وبعد وتیر خلاص
ومن هم بعداز رفتن انها وخاک کردن شهدادرهمان منطقه شلمچه
موفق شدم معبری باز کنم بیام ایران
وانجا اسارت محسن دقیق برای ما مسجل شد ونحوه شهادت او
ومتاسفانه بعد از6ماه
این رزمنده ازاده وتنها باز مانده این گروه اسرادربند وفرار ازاسارت بعلت تصادف فوت کرد
وازنشانه دکمه تانشانه سیم دست بسته از محسن رهایی از بند دنیا بسوی معبودش شتافت
روحش شاد نامش جاودان
راوی مشترک براساس
خاطرات
همسرسردارشهید محسن اسحاقی
خانم میردرویشی
وهمرزم شهید حامی گت اقازاده
پایان این روایت خدانگهدار