شناورهای جدید تندرو عاشورا وکوثر به سازمان ما اضافه شد

شبها از اهواز از طریق جاده ابادان به ابوشانک جاده قفاس انتقال میدادیم

کار سخت ودشوار با رعایت امنیتی ودور از دید دشمن انتقال میدادیم

بچه های یگان دریایی کم کم مستقر شدند

نهر عرایض یک نهر مقابل جزیره ام الرصاص که درخود بایستی ده ها نهرایجاد وهرلشگر درآن مستقر می‌شدند وهمه لشگرها از نهر عرایض عبور می کردند

رود کارون هم برای قایق های تندرو بود عاشورا وکوثر که ماموریت داشتن درمراحل بعدی تا پشت جزیره بروند

همچی مهیا بود

ولی دشمن زبون داخلی مجاهدین خلق همان منافقین با نفوذ همه گزارشات رابه حزب بعث صدام میداد و۳۳ کشور همه همه توان را برای صدام گذاشتن

همه امکانات یگان دریایی برای عبور انتقالات آماده بود

شب عملیات غواضان زدند به اب

ولی راهی داخل آب نرفتند دشمن آماده بود ویکی یکی غواضان بشهادت یا مجروح وده ها نفرسالم به ساحل دشمن یورش بردند

بارسیدن بعضی از غواضان قایقها یگان دریایی با نیروهای پیاده آماده حرکت شدن

اروند خون بود قرمزی گلوله ها

مگر میشود با این آتش تهیه از نهر عبور کرد

تا رسیدن به اروند تمام سلاحهای سنگین بعثی ها روی نهر کلید کردند

ولی شجاعان وسکاندران یگان دریایی در آتش وخون شناورها رابسمت اروند وبه ساحل دشمن یورش بردند

وبا کمک غواصان خط دشمن با آن همه استحکامات درنوردیدند

وراه باز شد معبر آزاد شد

جنگ تن به تن داخل جزیره دنیای روایت دارد

تقویت نیروهای سکاندار وشناورها در دستور کار شهیدان گلگون واسحاقی بود

زمین زمان در ساحل وداخل اروند ونهرعرایض آتش بودوجهنم

صبح من باقایق جهت ارزیابی شناورها بدستور شهید اسحاقی دل به اروند زدم از نهر عرایض خارج شدم باز ازهر طرف تیری میامد

رفتم اسکله ولی اسکله هم ناامن بود

نیروهای پیاده تا پل ام البابی رسیدن وجنگ تن به تن

از لب ساحل تا اول پل جنگ نابرابری بود

هوا زمین گلوله بود انفجار

تمامی حرکت های پشتیبانی عملیاتی در نقل انتقال قایقها از ما گرفته شد همچی قفل شد

دربرگشت تعدادی الشهدای غواص کنار آب رها شدن داخل اروند راجمع کردم

ساعت ۱۱صبح بود محرمانه شهید اسحاقی بمن گفت آماده باش همه رابسیج کن عقب نشینی است

خیلی سخت بود ولی تدابیر عملیاتی یگان دریایی تا جایی که دشمن لب ساحل مستقر نشد نیروها رابه عقب اوردیم وقایقهای گیر کرده داخل مد ساحل اروند را رها وبه نهر انتقاق دادیم