مگو که شعله در این سینه در نمیگیرد
دلم گرفته از این بیشتر نمیگیرد
به درد بی خبری جان خسته درگیر است
کسی از آن سوی دل ها خبر نمیگیرد
مگو برای گرفتن بهانه دیگر نیست
دلت برای شهیدان مگر نمیگیرد
هزار بادیه را عشق شعله زد، اما
در این دل این دل وامانده در نمیگیرد
دلم برای گرفتن بهانه ها دارد
حدیث درد من این مختصر نمیگیرد
درهنگام انتقال ابدان مطهر
روحیه عالی مرد بزرگ
بصیر دلها ☝️
را دیدیم وسلامی وارادت
ماهم از بصیرتش فیض بردیم
🌷 175 نفر🌷:
وبخود گفتم والان هم میگویم تفکر ..
خدا درقران میفرماید
بَلْ أَحْيَآءٌ وَ لَـَكِن لآتَشْعُرُون
آنان زنده اند ولي شما نميفهميد.
سوره بقره154
درهنگام جابجایی شهدا داخل قایقها
توسط،طلبه های حمل مجروحین وسکانداران
جنگده های عراقی👇 هجوم
خود را به
اسکله شروع کردن
واینبار خوشه ای نبود راکت بود
که خدا راشکر همه داخل اب عمل کرد بغییر از یکی که کنار اسکله فرود امده
همه شهادتین را گفتند
ولی الحمدالله یک راکت عمل نکرد
اگر عمل میکرد👇 همه ما وشهدا
دراین انفجار قابل روئیت نبودیم
شهدارا داخل قایق گذاشتیم👆
قایقها به منظم اسکله را ترک
کردند
دسته دسته درحال پروازبودند
واز ما جدا می شدند👇
🌷 175 نفر🌷:
از قافله های شهدا جا ماندیم
رفتند رفیقان و چه تنها ماندیم
افسوس که در زمانه دلتنگی
مجروح شدیم اسیر دنیا ماندیم
چنددقیقه نگذشت شکست پاتک عراقی ها علنی شد ودسته دسته اسرا زخمی بسمت اسکله میاورند که آنها
راهم انتقال دادیم باقایقها به عقبه👇
موتور سواران👆 اسرا رادیدند ابراز خوشحالی کردند
وگردانهای پیاده لشگر ۲۷ محمد رسوالله ص
که جناح چپ لشکر ۲۵ بود
ازراه عبور لشگر ۲۵ بسمت کانال پرورش ماهی حرکت
کردندمن این صحنه
حرکت عظیم👇
لشگر ۲۷ را از سنگر
بالای اسکله نظاره گر بودم
هم خوشحا ل بودم
که درادامه پاتک سنگین دشمن
انها را انشالله عقب تر می رانند
تا دروازه بصره
واز طرفی نگران بودم
سالم از سراه مرگ بروند 👇
لحظه لحظه لشگر ۲۷ را رسدمیکردم
میدانستم اگر اتفاقی بی افتد بازاسکله ما باید عبوررانجام دهد چونکه نزدیکترین اسکله به خط مقدم بود
به ذهنم امداگربا ستاد لشگرمستقر در
اسکله اقای صادقی هماهنگ کنم
سراه جاده به سراه مرگ را دردوطرف خاکریز👆 زده شود
درمقابل هم اسکله کمی پوشیده می شود هم ترکش گیر خوبی برای مکان
مهم است
بامهندسی همانگ این اقدام انجام شد
🌷 175 نفر🌷:
همین هنگام بالگردهای 👆 ارتش بعث
باز هم سرکله شان پیدا شد اینار یکی دوتا نبود
پدافندها👆 سمت ما هم به انها شلیک
وانهارا هدف گرفتن
بالگردها هدفشان نیروهای عازم به خط بودو
اتش خمپاره ای بسمت این نیروها زیادترشد
یک اوضاع دیگر ی شد
ومن که درجای ثابت بودم وحساس همه رازیر نظرداشتم
یکی یکی مجروع وشهدا را میاوردند اسکله
گفتم از کدام لشگر هستید
گفت ۲۷
چه خبر
گفت ما نرسیده به خط توجاده مارا هدف قراردادند
من که اوضاع در دستم بودیک سری قایقهارا جمع کردم و
یک فروند لندی گراف 👇بود که تازه تجهیزات وماشین اورده بود
نگه داشتم