eitaa logo
🌹175نفر🌹
3.4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
9.7هزار ویدیو
47 فایل
شهیدان شفاعت یاد شهدای غواص دست بسته ارتباط با مدیر کانال : https://eitaa.com/Hami175
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات امیرالمومنین1-سماواتی(1).mp3
12.02M
مناجات امیرالمومنین در مسجد کوفه با صدای آقای سماواتی 🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدا غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 دعوت کنید آدرس رانشر دهید
03_tahdir_dabagh.mp3
23.95M
🌺 (تندخوانی) 🌺 🌺 توسط استاد ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
Doa-03Ramazan.mp3
707.5K
♻️ دعای روز سوم ماه مبارک رمضان♻️ 🎤حاج میثم بسم الله الرحمن الرحیم ✨اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ. ✅خدایا روزى کن مرا در آن روز هوش و خودآگاهى را و دور بدار در آن روز از نادانى و گمراهى و قرار بده مرا بهره و فایده از هر چیزى که فرود آوردى در آن به بخشش خودت اى بخشنده ترین بخشندگان. ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
3.mp3
1.91M
🔰 شرح و تفسیر ماه رمضان 💠 دعای روز سوم ✨✨اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ. خدایا روزى کن مرا در آن روز هوش و خودآگاهى را و دور بدار در آن روز از نادانى و گمراهى و قرار بده مرا بهره و فایده از هر چیزى که فرود آوردى در آن به بخشش خودت اى بخشنده ترین بخشندگان.✨✨ 🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه 👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢اجرای بی نظیر، زیبا و عالی اسماء زیبای خداوند به زبان شیرین فارسی که تاحالا فقط عربیش رو شنیده بودیم ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
مداحی_آنلاین_خدایا_ببخش_محمود_کریمی.mp3
5.51M
🌙 🍃عبد گنهکارت دلش بی قراره 🍃بنده ات به غیر از تو کسی رو نداره 🎙 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزه گرفتن در اسارت جرم سنگینی بود بچه‌ ها غذای ظهر را می‌ گرفتند و در یک پلاستیک می‌ ریختند چهار گوشه آن را جمع کرده و گره می‌ زدند سپس این غذا را در زیر پیراهن خود پنهان می‌ک ردند وافطار می‌ خوردند اگر موقع تفتیش از کسی غذا می‌ گرفتند او را شکنجه می‌ دادند!! یادشهدا رو درماه رمضان فراموش نکنیم 🌙✨ 🤍 ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
#آقازاده_های_یک نماینده . سید محمود کاظمی نماینده مردم آمل در ادوار سوم، چهارم و ششم در مجلس شورای اسلامی بود که ۲ فرزند خود را در دفاع مقدس تقدیم جمهوری اسلامی کرد.سید محمود متولد ۱۳۱۸ در دینان آمل دوتا پسرش تو جبهه ها شهید شدند.اول امیرعباس ۱۹ ساله در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ در هورالهویزه بشهادت رسید.بعد اون هم امیر حمزه ۱۵ ساله درست یک سال بعد در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۶۴ تو فاو بشهادت رسید . بعد از جنگ حاج آقا معتقد بود که جنگ هنوز تمام نشده است، می‌گفت تا ما دشمنانی هم‌چون آمریکا و اسرائیل داریم نباید لباس رزم را از تن‌مان در بیاوریم و همیشه و همه جا با لباس خاکی و چفیه بود.می‌گفت: من با پوشیدن این لباس یادآور فرهنگ ناب ایثار و شهادت می‌شوم، می‌گفت بعضی از نمایندگان لباس محلی خودشان را می‌پوشند تا بگویند ما متعلق به کدام قوم یا قبیله‌ایم چرا من این لباس را نپوشم که حفظ تمامیت ارضی‌مان را مدیون افرادی هستیم که ملبس به آن بودند .مقام معظم رهبری در ششمین سالگرد رحلت ابوالشهیدین کاظمی‌دینان به‌طور سرزده به منزل ایشان می‌روند؛ وقتی زندگی ساده و دور از زرق و برق را می‌بینند به چنین مسؤولی که مالی برای خودش جمع نکرده و اینگونه زندگی می‌کرده، احسنت گفتندسپس از مادر شهیدان خواستند اگر درخواستی دارند، بگویندحاج خانم هم عرض کردند: ما به غیر از سلامتی حضرتعالی و حفظ خون شهدا چیزی برای خودمان نمی‌خواهیم و مدیون هیچ چیزی در قبال شهدای‌مان نیستیم.شادی روحش و دو فرزندش صلوات . ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
🌹درسالروز عملیات والفجر۱۰ برنده جایزه جشواره خاطرات دفاع مقدس 📣ماجرای جالب نگهداری حدود 2000 اسیر عراقی 📣نقشه جواب داد. دقایقی بعد به اندازه یک تپه، شلوار جمع شد. تا صبح، کنار آتش بزرگی که راه انداخته بودیم، همراه با دوهزار اسیر که شلوار پایشان نبود، شب را صبح کردیم... به گزارش فرهنگ نیوز، مطالب زیر نقل خاطره ای شیرین و بیادماندنی از زبان برادر حامی گت آقازاده ازفرماندهان یگان دریایی لشکر ویژه 25 کربلا است. در این خاطره ابتکار وشیوه جالبی از نگهداری و انتقال اسرای عراقی از شهرخرمال عراق به دزلی مریوان بیان می شود که با ابتکار عمل خاص برادر حامی صورت گرفته است. 📣اسفند سال 1366 در کنار آقا مرتضی، بالای قله سنگی نشسته بودم. فرمانده ما، آقا مرتضی )سردار مرتضی قربانی، فرمانده لشکر ویژه25 کربلا) ، از بلندی بر نیروهای عمل کننده در عملیات والفجر 10 نظارت داشت. صدای سردار ولی الله نانواکناری از پشت بی سیم فرمانده لشکر به گوش می رسید. معلوم شد، دشمن را پرجاده سید صادق به دوجیله محاصره کردند و حدود 2000 نفر را هم به اسارت گرفتند. همه بچه ها از این خبر حسابی خوشحال شدند. در پوست مان نمی گنجیدیم، ولوله ای شده بود. موفقیت بزرگی بود. آقا مرتضی دستور داد، اسراء را به سمت شهر «خُرمال» انتقال بدهند و همه را آن جا تخلیه کنند. چند ساعت از آن اتفاق خوب گذشته بود. غروب شد. از آقا مرتضی جدا شدم. کنار نیروهای خودم بسمت شیار «وشکناو» رفتم. از قله که پاییم آمدم، بی سیم چی ام گفت: «آقای حامی! آقا مرتضی پشت خط هستند». سراسیمه گوشی را برداشتم: «کجایی! حامی! هر جا هستی زود برو و اسراء را به روستای دزلی انتقال بده ». با تعجب گفتم: «2000 اسیر! با کدام نیرو و امکانات». ـ «آقای حامی! مگر این همه امکانات لشکر را توی این مدت چه طوری آوردی پای کاراز ملخوربه وشکناو؟ با کدام امکانات و نیرو؟ توکل به خدا کن! یا علی!» زیر قله «هِنی قُل» جایی را پیدا کردم. هوا داشت رو به غروب می رفت. با بی سیم با عباس بابایی تماس گرفتم. گفتم: «عباس! یک تعداد نیرو را به هنی قل بیاور. مأموریت مهمی در پیش داریم». بلافاصله با آمدن نیروهای عباس، آن ها را سازماندهی کردیم. بعد هم اسرا را با کمک نیروها به شیار وشکنار انتقال دادیم. با بی سیم به آقا مرتضی گفتم: «شب شده و ما مجبوریم به خاطر رعایت مسایل امنیتی در شیاروشکناو بمانیم. صبح کله سحر به سمت ملخور و دزلی حرکت می کنیم». آقا مرتضی هم قبول کرد. با عباس و بعضی از بچه ها برای مأموریت فردا و کارهایی که برای نگهداری 2000 اسیر داخل شیار، آن هم در سرما باید انجام می دادیم، برنامه ریزی کردیم. بچه ها هر کدام پیشنهادی دادند. برای امشب انها در شیار یکی گفت: «با این نیروی کم، اگر اسراء به سمت ما حمله بردند و خلع سلاح مان کردند، تکلیف چه می شود. تازه مهم تر از جان ما، بسته شدن عقبه منطقه عملیاتی به دست این همه نیروی دشمن بود». هر چه طرح و ایده بود روی هم ریختیم، اما از میان آن، چیز به درد بخور و جان داری در نیامد. برای ایجاد رعب و وحشت در دل اسرای عراقی به بچه ها گفتم: «حالا تا به نتیجه برسیم، یکی از شما برود، هر پنج دقیقه یک تیر هوایی شلیک کند». یک لحظه به فکرم رسید، نقشه هر چه باشد به گونه ای طراحی شود که توان نظامی و جسمی اسراء را برای حرکت و فرار بگیرد. دنبال اقدام عملیاتی برای پیاده کردن طرحم بودم. سرانجام بعد از کلی کلنجار رفتن پیشنهاد کردم که اسراء شلوارهایشان را در بیاورند. وقتی پیشنهادم را با بچه ها در میان گذاشتم، خندیدند و گفتند: «آقای حامی! عجب پیشنهادی!» گفتم: «هیچ راهی نیست این ابتکارباید انجام دهیم و توان حرکت اسراء را بگیریم. مطمئنم به لحاظ روانی، اسیر با شورت فرار نمی کند، البته باید تا صبح کنارشان آتش روشن کنیم وگرنه تلف می شوند». بعد از توضیح و تفصیل نقشه، رضایتی بر لب هایشان نشست. حالا مشکلی که وجود داشت، زبان عربی بود. چطور باید به آن ها می فهماندیم که شلوارهایتان را در بیاورید. گفتم: «یک نفر از اسراء را انتخاب کنید و به او آموزش بدهید که چه کار باید بکند؟ بعد هم او برود و ماجرا را به اسرای دیگر بگوید». نقشه جواب داد. دقایقی بعد به اندازه یک تپه، شلوار جمع شد. تا صبح، کنار آتش بزرگی که راه انداخته بودیم، همراه با دوهزار اسیر که شلوار پایشان نبود، شب را صبح کردیم. صبح شد. به اسراء گفتم: «حالا بروید شلوارهایتان را بپوشید!» صحنه خنده داری شده بود. هر کدام دنبال شلوار خود می گشت بعضی ها، شلوارهای اندازه خود را پیدا نکرده بودند. یکی کوتاه، یکی گشاد و یکی تنگ. خلاصه حال و هوایی شده بود. ما هم با بچه ها نشسته بودیم و می خندیدیم. وهمه اسرارا انتقال دادیم به قله ملخور اینم یکی از ابتکارت  دفاع مقدس راوی. ....حامی گت اقازاده اسفند ۶۶ شیار وشکناو عملیات والفجر ۱۰ یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175
1_8642394575.mp3
6.13M
دنیـا، بہ ما نمیـاد... ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفره افطاری روز سوم ماه مبارک رمضان با شهدا ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا بیام کربلا تو شلوغیِ حرمت زیر لب بخونم : تو به ز من سر کویت هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد... ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
سَرِ ما درد می‌کُند به جُنون ... اسفند ۱۳۶۳ ؛ هورالهویزه انتقال مهمات به منطقه درگیری ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
اسفند ۱۳۶۳ جزیره‌ی مجنون به عقب منتقل می‌شوند ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
یکی قرآن است ؛ ما را به جهاد امر می‌کند دیگری سلاح است جهاد را پیش می‌بَرد سومی این پیرِ باصفاست جهاد برایش هنوز ادامه دارد... ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
.
نماز امشب-شب چهارم ماه مبارک رمضان-نمازی با فضیلت و ثواب زیاد به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلّم مَنْ صَلَّى فِی اللَّیْلَهِ الرَّابِعَهِ ثَمَانَ الرکعه بِالْحَمْدِ وَ الْقَدْرِ عِشْرِینَ مَرَّهً رُفِعَ إِلَى اللَّهِ عَمَلُهُ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهِ بِعَمَلِ سَبْعَهِ أَنْبِیَاءَ مِمَّنْ بَلَّغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ هر کسی در شب چهارم ماه مبارک رمضان،هشت رکعت نماز بخواند(چهار تا دو رکعتی) در هر رکعت بعد از حمد،بیست بار سوره قدر بخواند خداوند عمل او را در این شب بالا می برد همانند عمل هفت پیامبر از آنچه که پیام های پروردگارش به او ابلاغ شده است منبع:مصباح الکفعمی ص۵۶۲-بلد الامین ص۱۷۵ ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
AUD-20220405-WA0052.mp3
3.57M
🔸دعای ابوحمزه ثمالی(فراز سوم ) 🔸با نوای بسیار زیبا و دلنشین حاج مهدی سماواتی به مدت۱۲دقیقه👇 ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استوری اختصاصی (شب جمعه) 📜 من اگه تو رو نداشتم | با دلم چیکار می‌کردم | وای اگه نبودی آقا | سمتِ کی فرار می‌کردم 🎙 مداحی حاج سید محمود علوی ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست از دامنت ای دوست، نخواهم برداشت تا مــــــن دلشـده را یک رمق و یک نفس است ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹ده ثانیه تا شهادت .اعدام صحرایی... عملیات بدر منطقه هور بمناسبت سالروز عملیات بدر به روایت حامی گت آقازاده فرمانده یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس 🌹یاد وخاطره مدافع حرم سردارشهید محرمعلی مرداخانی ساعت حدودایک نیمه شب بود باوجودی از معبر عملیات خود منحرف شدیم وبه نقطه ای قراره عمل کنیم که توبرنامه محور عملیاتی ما نبود وباتصمیم شهید عابدی فرمانده گردان عبدالله از لشگر 5 نصرباکمک بچه های اطلاعات لشگر انتخاب شد در300متر ی دشمن پارو زنان کنار نیزارها پهلوگرفتیم تواین محور نه تخریبچی داشتیم نه غواض 8قایق سرگردان که یکی رامن ودیگری راشهید مرادخانی هدایت میکرد دریکجا تمرکز کردیم وشهید عابدی گفت که باید انتحاری شناورهای شما ازروی سیم خاردارهاعبور وبه ساحل دشمن بزنید ونیروها رادرساحل پیاده کنید توعملیات های عبور از رودخانه همیشه قایقها موج دوم عملیات ودرکمک شکستن خط هستند نه موج اول شهید عابدی دستور روشن شدن قایق ها رادادچونکه درمحور جناحین درگیری زیاد بود عراقی ها از روشن شدن قایقها متوجه نشدند دراین لحظه حساس هرچه موتور قایق را هندل می زنم روشن نمیشود ای خداچه کار کنم متوسل شدم بچه ها داخل قایق همه نگران اگر دشمن متوجه بشن باپدافندی که در ساحل هست یکنفر ما زنده نمی مانیم شهید عابدی ازقایق سومی امد جلو گفت حامی حامی قایقت راروشن کن گفتم...حاجی روشن نمیشه بخدا روشن نمیشه شهید مرادخانی هم امد جلو گفت حامی روشن کن زیر اتشیم بچه هاهمه اینجا میمونن همه شهید میشن گفتم خودبخود موتور قایق قفل کرده موتور رابالاهم نمیاید که ببینم پره اش گیر داره.... شهید مراد خانی پرید داخل قایق من اوهم موفق نشد شهید عابدی از کمرش کلت رابیرون کشید روبه من کردو روی پیشانیم وای چه صحنه ای گفت به والله اگر روشن نکنی شلیک واعدام صحرایی اشک از چشمانم یک طرف نگرانی نیروها یک طرف شلیک از سوی ساحل دشمن ازیک طرف گفتم بخداروشن نمیشه گفت ترسیدی گفتم بخدا نه خودت بیا این چه حرفیه گفت جان بچه هادرخطره بایت به ساحل بزنی شهیدعابدی به این خیال که من ترسیدم وبه ساحل وخط دشمن نمیخواهم یورش ببرم این اقدام راکرد ودراین لحظه حساس زیرپای دشمن آغاز عملیات فکر کنم تصمیم درستی بود بخود گفتم یعنی چه ....حامی واعدام شهید عابدی گفت تا10 میشمارم اگر روشن نکری موتور قایق راشلیک میکنم تاشمارش 1 راشروع کنه شهید مرداخانی پرید داخل اب رفت زیر موتور قایق همه تعجب در این اتفاقهای چند گونه لحظه ای مرادخانی چرارفت زیر اب رفته شمارش تا ده شروع شد یک .دو.سه.منم چشمم رابستم گفتم یازهرا....ترابه مظلومیت علی من بی گناهم چرااینطوری دریک قدمی شهادت ....ولی بی دلیل وناخاسته اعدام..صحرایی....... انگار تمام طول زندگی ام از بچه گی تا بحال مقابل چشمانم فقط توسل کردم گفتم خدا من برای تو وبه خاطر توآمدم وذکر شهادتین راهمراه باشمارش 4....و5.......و6......و7......همه حیران به تصمیم شهید عابدی وشلیک او به سمت من تا صدای 8....تمام نشد همه فکر مرادخانی راازدست داده بودندکه یک نفر زیر قایق است وهمه هم یو بک زمان اتفاق افتاد وهمه هم نگران منتظرشلیک بودند من هم کاری نمی تونستم انجام دهم ناگهان شهید مرادخانی فریاد زد الله اکبر یا زهرا...... حامی روشن کن قایق حلش کردم همه تعجب خوصوصا شهید عابدی گفتم مراد چکار کردی گفت سیم تلفن داخل پره ها موتور گیروبابدنه قایق گیر کرده بود من ازاد ش کردم سریع هندل زدم و موتور قایق روشن شد گفتم اقای عابدی حق من شهادته نه اعدام ... دست مرادخانی راگرفتم از اب بیرون کشیدم وبوسیدمش گفت اقای عابدی نگاه کن مازندرانی ها ترسو نیستند شهید عابدی گفت به من حق بده زیر پای دشمن آغاز عملیات ولی بااین همه اتفاقات شما بانیروها وهمه بچه هانابود میشن باهم روبوسی کردیم گفت حلا ل...گفتم حلال فرمانده کردیم بسمت ساحل دشمن گفتم برادر عابدی الان نگاه کن .... مراد خانی امد کنارم گفت حامی باهم بزنیم به ساحل گفتم مراد یاعلی صدای الله اکبر نیروهای داخل قایق بلند شدومن ومرادخانی یازهرامیگفتیم من وشهید مراد خانی باهم باسرعت زیاد بصورت انتحاری بابدون درنظر گرفتن موانع های پی درپی ساحل دشمن جزو اولین قایقهای بودیم که باعبور از موانع ها به ساحل دشمن زدیم وساحل دشمن رادرنوردیم ونیروها رادرزیر آتش سنگین دشمن بسلامت پیاده ویورش برق اسا رااغاز شد آتش دشمن بسمت ما به حدی بود که من وشهیدمرادخانی نشسته قایق راهدایت می کردیم واین اقدام ما درشب عملیات زبان زد گردان عبدالله شد وبازمن ماندم ثانیه های شهادت...... ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰
4_578293938834637047.mp3
8.54M
مناجات ‌🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 نشر دهید. همسنگران 👆مجازی را دعوت کنید ۰