عراقیها با فریاد «آمریکا شیطان بزرگ است»، هیئت سفارت آمریکا را از مراسم فرماندهان شهید ابومهدی و حاج قاسم اخراج کردند
خوش آمدید...🌿🕊
میھمانداریمعجـــــب میھمانۍ🥀
🔰ورود۹شھید دوراندفا؏مقدسبہشھرشیراز
تا آخر ببینید
به حال دل مادران چشم انتظار دعا کنید
مهمون دارمی
وشون خسته تن بلاره
بیاردنه سربازان وطن ره
مداحی زیبای حاج صادق آهنگران
اشک های م۷نتظران شهادت
گریه های شهید سلیمانی و اشک های رهبری
#شادی_روح_بلند_شهدا_صلوات
در بابل؛
🎥آئین استقبال از کاروان «لالههای زهرایی» برگزار میشود+ فیلم
🔸آئین استقبال از کاروان «لالههای زهرایی» در بابل برگزار میشود.
https://defapress.ir/562016
⏪به ما بپیوندید👇
@defapress_mazandaran
دوشنبه ساعت ۱۰ صبح از مزار شهید محسن اسحاقی گلزار بهشت بهشتی فریدونکنار
بسمت تنکابن
کاروان خدرویی راهیان نور استانی
ویژه شرکت در مراسم سردار شهید محرمعلی مرادخانی
توسط پیشکسوتان دفاع مقدس یگان دریایی لشگر ویژه ۲۵ کربلا
ده ثانیه تا شهادت
..شلیک
عملیات بدر منطقه هور
به روایت حامی
بعداز یک نبرددرساحل واطراف ساحل
وانهدام یکی یکی از سنگرهاوخوشحالی من وشهید مرادخانی درانهدام سنگر پدافندی که از ساحل بسمت ما شلیک میکرد دریک سنگر جان پناه گرفتیم حجم آتش بحدی بود که قدم به قدم هم نمی تونستیم جلوبریم به مرادخانی گفتم ما که به وظیفه عمل کردیم دوش به دوش نیروهای پیاده خط راشکستیم یادته قبل از عملیات بما چه گفتن برگردیم نیروهای موج 3 ومهماتها
وارزاق وووو ...راباید انتقال بدیم رفتیم بسمت قایق دیدیم قایق های ما هردو در تلهای انفجاری گیرگرده وشناور آنقدر ترکش خورده دیگر قابل استفاده نیست
به شهیدمرادخانی گفتم بریم جلو پیش بچه ها کمک کنیم وصبح بریم اسکله شناوری جدید تحویل بگیریم
بسمت سنگرحرکت کردیم چندین شلیک ازبغل نیزار برای ماشلیک شد ولی خفیف میدونستیم باسلاح سبک مانند کلت بود
رفتم داخل همان سنگر که مجروحین هم زیادبود توآتش سنگین دشمن هرموقع تصمیم گرفتیم خارج بشیم ازسنگرهر ده ثانیه یک اتفاق ویایک نفر جلو سنگر میافتاد به زمین به اتفاق می رفتیم مجروح وشهید رابه سنگر انتقال میدادیم چند بارتکرار این بار بیرون سنگر
یکدفعه نگاهمان بسمت چپ سنگر بود ومتوجه شدیم کنار سنگر ما ازداخل نیزارهمانجایی که برای ماشلیک شدبه سمت نیروها درحال رفت امد شلیک میشه
مجروح آخر راانتقال دادیم به مرادخانی گفتم بریم بیرون واز پشت سنگر به سمت نیزار اگر پیدانکردیم لااقل به موضع ان شلیک میکنیم باحرکت ما از یک سو ویک بسیجی از سوی دیگر عراقی بعثی راتو محاصره وزنده دستگیرش کردیم وآن بسیجی سلاح کلت کمری را از دستش گرفت
واورابسمت کناررساحل راهنمایی کردیم وحد اتش انقدرزیاد بود کنترل وهدایت این برای مامشکل بوداودقایقی پیش کنار سنگر ما همه بچه ها رااز نزدیک هدف قرار میدادکه از پشت وداخل نیزارها به بچه ها شلیک میکردبچه ها یامجروح ویاشهید می شدند و بعثی که مادیدیم 5 برابر ما وزن و هیکل داشت هر لحظه فکر کردیم بااین هیکلش بایک حرکت مارا خلع سلاح می کنه امدیم دست پایش راببندیم دیدم حرکات مشکوکی وقسط دارد اقداماتی انجام دهدمرادخانی گفت حامی سریع بیا عقب فکر کنم سلاح دیگری داشت نگاه کن کمرش را
عربی هم بلد نبودیم تا بیایدبسمت ماحرکتی بسمت ما انجام بده مرادخانی گفت بزن بزنش باهم شلیک کردیم واورابه درک واصل کردیم
صبح شد از کنار سنگر به اتفاق مرادخانی می گذشتیم
گفتم مرادحانی نگاه کن درجه هایش راچندین ستاره ویک عقاب
گفتم بابا این بعثی بود که دیشب تک تک بچه های ومارااز لای نیزارشکار میکرده پس حقش بود وبعداز ده روز که رفتیم پادگان مسجدلشگر 5 نصر اخبار نتایج عملیات رااعلام میکرد جنازه اون بعثی رانشان داده گفت یکی از فرماندهان لشگر بعث توسط رزمندگان به درک واصل شد وانجا به مرادخانی چشمک زدم گفتم یاعلی گل کاشتیم
وباز هم ماماندیم ثانیه های شهادت
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175