eitaa logo
آرامش
1.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1هزار ویدیو
55 فایل
یادداشتها و تجارب دکتر رضامنتظر در بحث آرامش و سایر مطالب کاربردی مفید در این موضوع آرامش که لازمه سعادت دنیا و آخرت است، نیاز به آموزش دارد لطفا ۱۶ فایل اصلی را از منشی مجازی به آی دی ذیل دریافت و مطالعه و نظرات خود را ارسال کنید @visitmontazer
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃از حکایات گلستان سعدی🍃 ☝️دو شاهزاده در مصر بودند ، ☝️یکی علم اندوخت و دیگری مال اندوخت . ☝️عاقبته الامر آن یکی علّامه عصر گشت و این یکی سلطان مصر شد . ☝️پس آن توانگر با چشم حقارت در فقیه نظر کرد و گفت : من به سلطنت رسیدم و تو همچنان در مسکِنت بماندی . ☝️گفت : ای برادر ، شکر نعمت حضرت باری تعالی بر من واجب است که میراث پیغمبران یافتم و تو میراث فرعون و هامون . 💠که در حدیث نبوی (ص) آمده : العلماء ورثـه الانبیاء 🔅من آن مورم که در پایَم بمالند — نه زنبورم که از دستم بنالند 🔅کجا خود شکر این نعمت گزارم — که زور مردم آزاری ندارم ؟
9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سکانس زیبا با بازی مرحوم سیروس گرجستانی در این دنیای بی حاصل چرا مغرور میگردی سلیمان گر شوی آخر، نصیب مور میگردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امشب در کرمان چه خبر بود؟ حاجی جان، کرمان شد یه شهر زیارتی 🌟 @ostad_shojae
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه دست تو صدا داره که دلها رو تکون داده ▪️ ویژه سالگرد عروج زیبای سردار دلها دانلود نسخه اینستاگرام @Ostad_Shojae
کسی که ورزش نمیکنه هم نشاط خودش رو برای عبادت از دست میده، هم به مشکلات روحی و جسمی فراوان دچار میشه؛ @Ostad_Shojae
🟣شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت، از کفت بیرون کند ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ بیمار ﺷﺪ و ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯی ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ. ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان، برگه تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩند تا هزینه جراحی را بپردازد. پیرﻣﺮﺩ همین که برگه را گرفت؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ. ﺑﻪ ﺍﻭ گفتند که ﻣﺎ می‌توانیم ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ می‌کرد. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ گفتند: می‌توانیم ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ. ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪند و از او پرسیدند: ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ؟ نمی‌توانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﺑﻠﮑﻪ چیزی که مرا به گریه می‌اندازد این است ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ. 🔰ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻ‌ﭼﯿﺰﯼ نمی‌خوﺍﻫﺪ جز اینکه با او باشیم. ﻭﻟﯽ ما ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ نمی‌دﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ به‌جا نمی‌آوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم.
🌸🍃🌸🍃 مردی به دندان پزشک خود تلفن می کند. و به خاطر وجود حفره بزرگی در یکی از دندان هایش از او وقت می گیرد . موقعی که مرد روی صندلی دندان پزشکی قرار می گیرد ، دندان پزشک نگاهی به دندان او می اندازد و می گوید: نه یک حفره بزرگ نیست خوردگی کوچکی است که الان برای شما پر می کنم . مرد می گوید: راستی ؟ موقعی که زبانم را روی آن می مالیدم احساس می کردم که یک حفره بزرگ است . دندان پزشک با لبخندی بر لب می گوید: این یک امر طبیعی است چون یکی از کارهای زبان اغراق است. نگذارید زبان شما از افکارتان جلوتربرود..
🚨 زیارت مجازی مزار مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی 👈روی لینک کلیک کنید سپس وارد درب شمالی شده و به مسیر ادامه دهید👇 🌐 tour.soleimani.ir 🌷@IslamlifeStyles
10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌چرا حاج قاسم می‌توانست در دل خطر حضور پیدا کند و به سلامت برگردد؟ 🔹اخلاص چه اثری در مقدرات انسان‌ها می‌گذارد؟ 🌷@Panahian_ir 🌷@IslamlifeStyles
🔴سرهنگ خلبان بازنشسته آرتیم ملکیان از ارتشیان ارامنه ی اصفهان در مصاحبه با خبرگزاری ایمنا به مناسبت سالروز شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی: 🔺️بار اول که حاج قاسم را دیدم به من گفت درود به شرف تو ارمنی. گفتم دفاع از وطن که ارمنی و مسلمان نمی شناسد. 🔺️بار دوم در عملیات خیبر او را دیدم. از دور برایم دست تکان داد. 🔺️عجله داشت، گفت: حالت چطور است ملکیان؟ هنوز فامیل من در خاطرش بود. واقعاً انسان بود. نمی‌ترسید. یک دنیا جگر داشت. حاج‌قاسم هم مثل من فکر می‌کرد معتقد بود مرگ هر زمان که مقدر شده باشد به سراغ انسان می‌آید و نباید به خاطر ترس از انجام کارهای مهم بازماند. 🔺️من به خدا و همه پیامبران اولوالعزم اعتقاد دارم. به‌عنوان مسیحی تاکنون نذری‌ام برای امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) قطع نشده است. 🔺️تکیه‌کلام من هم «حضرت‌عباسی» است. به همه می‌گویم کارهایتان را حضرت‌عباسی انجام دهید. 🌷@IslamlifeStyles
اگر در زندگی به درب بزرگی رسیدی که قفل بر آن بود ... 🗝 نترس و نا امید نشو... چون اگر قرار بود باز نشود به جای آن دیوار میگذاشتند
‌ 📚 داستان سگ و بيابان گرد... داستانی دیدم در بوستان سعدی كه به شعر در آورده است؛ خلاصه اش را عرض مي‌كنم. می گفت: یک نفر بیابانی و چادر نشین در بیابان، به یک سگ وحشي برخورد کرد. آن سگ، پای این بنده خدا را گاز گرفت. خیلی ناراحت شد و سگ را زد و فرار کرد. بعد به خانه آمد و خیلی ناراحتي و گریه مي‌كرد. دختری داشت؛ آمد و گفت: «بابا! همه اش تقصیر خودت است آن سگ که پاي تو را دندان گرفت، تو هم می خواستی پایش را دندان بگیری. پایش را دندان نگرفتی، حالا هم همین طور ناراحتي و گریه مي‌کني». پدرش گفت: «بابا! اگر دنیا را هم به من بدهند، دندانم را به پای سگ آلوده نمی کنم.»( بوستان سعدي،باب چهارم، در تواضع) در مسائل اجتماعی هم همین طور است؛ اگر كسي در صحبت کردن به شما تعدی کرد، شما این خلاف را تكرار نکن و عفت و نجابت خودت را حفظ کن. احکام شرع را در وجود خودت پياده كن. او که کار بدی کرده، خودت می‌گویی که كار بدی کرده؛ شما دیگر این کار بد را تکرار نکن. ملائکه جواب او را می دهند. آيت الله ناصری