eitaa logo
قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
8.6هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
9.2هزار ویدیو
1.3هزار فایل
#قصه ها و کلیپ های کودکانه ایده و #نقاشی و #کاردستی #دستورزی مورد استفاده در پایه ابتدایی قابل استفاده برای معلمان و اولیا و دانش آموزان
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ هشـــــدار‼️ همانطور که بارها هشدار داده شده است، پیام فوق و تمام پیام‌های مشابه با عناوین جعــلی، حاوی بـدافـزار و ابزارهای فیشـینگ بوده و به منظور دسترسی غیـرمجاز به حساب کاربری شما ارسال می‌شوند! ⛔️ به هیچ عنوان فایل ارسال شده را دانلود نکنـــید و فرستنده را مسدود و گزارش نمایید! ⚠️ مجددا تاکــــید می‌شود، هیچ یک از بخش‌های رسمی وزارت آموزش و پرورش و یا عوامل شاد، بخشـنامه، دستـورالعمل، آیین‌نـامه و ...  را در قالب فایل zip ارسال نمی‌کــنـند. 🔍 ضمنا توجه کنید که تمامی حساب‌های کاربری رسمی در شاد دارای تیک آبی می‌باشند. 👈 برای حفظ امنیت حساب کاربری و حریم شخصی‌تان نیاز به تخصص و دانش فنی نیست! فقط کافی است بیشتر دقت کنید و هشدارها را جدی ✅جهت انجام آزمون ضمن خدمت ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ltmsme
13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 صبحانه مغذی ویژه فصل پاییز 🔸 نصیری _ کارشناس طب سنتی ـــــــــــــــــــــــــ ⏰کانال پرورشی ایران حاوی مطالب آموزشی و فرهنگی 🧑‍💻 @Schoolteacher401 ↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️ @madrese_yar
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پسر عزیزم آب را به تو آموختم تا قلبت به پاکی و روشنایی آب باشد. اولین قدم های باسواد شدنت مبارک ❤️ جشن آب پایه های اول🌺🌺 دبستان پسرانه متفکران ـــــــــــــــــــــــــ ✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @naghashi_ghese
23.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آب ی اول شهریار بهنوش کارآموز پسرانه غیر دولتی حضرت مهدی عج ✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای ۱۵ گانه تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar1
بازی قرآنی۲.pdf
387.2K
پایه اول دبستان ✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای ۱۵ گانه تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar1
هدایت شده از تدریس یار پایه اول
برای کاردستی ماهی که با میوه کاج هست
هدایت شده از تدریس یار پایه اول
🌈داستان ن کوچولو ن کوچولو جلو دوید و گفت: “ نان، نان! مامان، نان”! مامان ن یک نان پخت و به او داد. ن کوچولو نان را خورد و دوباره گفت : “ نان، نان! مامان، نان”! مامان ن هر چه نان پخت، ن کوچولو خورد.خمیر نان تمام شد. آتش تنور خاموش شد. اما ن کوچولو هنوز گرسنه بود. مامان ن به ن کوچولو گفت: “ نان تمام شد. حالا بیا بغلم تا قصه‌ی نان را برایت بگویم”. ن کوچولو پرید بغل مامانش و گفت: “ بگو…بگو…”! مامان ن گفت:” یکی بود، یکی نبود. ن کوچولویی بود که همیشه به مامانش می‌گفت : “ نان، نان! مامان، نان”! ن کوچولو قصه را شنید و زود خوابش برد، مثل همیشه.
هدایت شده از تدریس یار پایه اول
ن ن ن ن هستم شکل یه کاسه هستم نقطه ای گردو کوچک بالای سرم گذاشتم اول و آخر نان آمده ام نشستم