#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام #اربعین #ویژهٔ_ایام_محرم #سید_رضا_نریمانی #آواز_بیات_اصفهان جز پیش تو قلبم هرجا میرفت گم بود عشقای غیر از تو سوءتفاهم بود دل پر دردو دنیای نامردو من از همه طردو بی کس و یارم پناهم باشو نور راهم باشو سوز آهم باشو تنها نگذارم تو نغمه ی محبوبمی دلیل حال خوبمی تو هجمه ی غم ها من تنهابا تو راحتم امام حسین ماهمه تو فرق داری با همه خودتو به روضت بی منت دادی عادتم رفیق دلشکسته ها امام حسین خسته ها امام حسین خسته ها دوریت نگاهم رو مشغول بارش کرد من قسمتم صبره میشه چیکارش کرد حرم دنیامه مهمون شب هامه هر شب تو رویامه بارون صحنت دل من سنگه با این همه تنگه برای آهنگ اذون صحنت تو باب حاجاتی حسین من خیالاتی حسین خودم رو از حالا کربلا دارم میبینم با کوله پشتی توی دست این اربعین هرجوری هست میام و رو خاک نمناک جاده ت میشینم رفیق دلشکسته ها امام حسین خسته ها امام حسین خسته ها https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام #ویژهٔ_ایام_محرم #اربعین #حاج_میثم_مطیعی #آواز_بیات_اصفهان کوله پشتیمو مثل همیشه بستم تا که راهی شم به سمتِ آغوشت ولی امسال خاطرات و می‌نویسم پای تصویر ضریح شیش‌گوشت تو که نیم نگات برای درد من تسکینه تووی تلخی زمونه اسم تو شیرینه دلم آروم نمیگیره یه سؤالی دارم نکنه از چشات افتادم که حالم اینه حق داری اگه نخوای نگام کنی نکنه دیگه نخوای دعام کنی ولی کاش بازم برا زیارتت صدام کنی میون موکبا، جای ما خالی کنار زائرا، جای ما خالی نجف تا کربلا، جای ما خالی اگه قلبِ عاشقو غبار بگیره نتونه جلوه‌ی معشوقو ببینه چاره‌اش اینه گرد و خاک راه زوّار روی آیینه‌ی قلب اون بشینه بایدم سهم دلم گریه و حسرت باشه روی دوشم بارِ سنگین خجالت باشه پایی که به سمت هر گناه قدم برداشته بایدم تو خونه محروم از زیارت باشه کِی میدونه تو دلت کی جا شده وقتی حُر با دست تو سوا شده خوش به حال کسی که راهی کربلا شده توو راه ماتمت جای ما خالی توو دسته‌ی غمت جای ما خالی به زیر پرچمت جای ما خالی همیشه همین حوالی می‌رسیدم روبه‌روی گنبدت که غرقِ نوره اگه دعوت نکردی چاره‌ای نیست مُهر تربتت برام سنگ صبوره سجده میکنم رو تربت یه نفس می‌بارم دوس دارم توو کربلا سر از رو مُهر بردارم هرچی یا حسین میگم بیشتر آتیش میگیرم خب یه بار جوابمو بده منم دل دارم چه جوری جواب بدی وقتی سرت خیلی فاصله داره با پیکرت هنورم میگه أناالعَطشان رگای حنجرت توو جمع اشک و آه جای ما خالی توو بارِگاه ماه جای ما خالی کنارِ قتلگاه جای ما خالی https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#تصنیف_افشاری #مهدی_فلاح شاعر:مولوی جان منست او هی مزنیدش آن منست او هی مبریدش باغ و جنانش آب روانش سرخی سیبش سبزی بیدش آب منست او نان منست او مثل ندارد باغ امیدش هر که ز غوغا وز سر سودا سر کشد این جا سر ببریدش متصلست او معتدلست او شمع دلست او پیش کشیدش https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام #ویژهٔ_ایام_محرم #اربعین #حاج_محسن_عربخالقی #آواز_بیات_اصفهان خسته ام مثه نوکری که صاحبش جوابش کرده خسته ام مثه آدمی که زندگی خرابش کرده خسته ام مثه مجرمی که دنیا آبروشو برده خسته ام مثه بی گناهی که حقشُ ظالم خورده خسته ام... خستگی هامو کجا بیارم الاّ حرمت ای به فدای کرمت خستگیم در میره با سجده به خاکِ قدمت ای به فدای کرمت بزار با خستگیم بیام آقا من از خدا تو رو میخوام آقا انقده دورِ دورِ دورم که به تو نمیرسه صدام آقام ای صاحبِ دلِ شکسته ابی عبدالله خسته ام مثه نوجونی که دردِ یتیمی داره خسته ام مثه پیرِ مردی که زخم قدیمی داره خسته ام مثه بیماری که دکترش جوابش کرده خسته ام مثه جانبازی که شیمیایی آبش کرده خسته ام... خستگی هامو تو راهِ اربعینت میبری کی آخه ما رو میخری در میره خستگی زائرِ تو با نظری کی آخه ما رو میخری چه خوبه خستگی تو راهت آقا گرمیه راهِ کربلات آقا همیشه حسرتِ ملائک هست تاولِ پای زائرات آقا ای صاحبِ دلِ شکسته ابی عبدالله خسته ام مثه‌اون پایی که هیچ موقع به‌مقصد نرسید خسته ام مثه اون که اربعین به هر دری زد نرسید خسته ام مثه شونه ای که زیرِ بارِ غم شکستنش خسته ام مثه حرمتی که مردم با ستم شکستنش خسته ام... خستگی هام به فدایِ خستگیه خواهرت ای فدایِ زخم سرت خسته شد بس که دوید تو بیابونا دخترت ای فدایِ زخم سرت به خستگیه پایِ اولادت به زخم پیشونیه اجدادت ما خیلی تو دنیا صدات کردیم ما رو قیامت نبر از یادت ای صاحبِ دلِ شکسته ابی عبدالله https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام #ویژهٔ_ایام_محرم #اربعین #کربلایی_نریمان_پناهی #دستگاه_همایون خسته ترین زائر کرب و بلا آمده خواهر دل خونت از شام بلا آمده در غم هجرانت از غصه خمیدم ببین خیز و به چشم خودت موی سپیدم ببین ای درد و درمانم یا حسین ای آرام جانم حسین… جانم حسین… چون شمعی آبم کردی ای سالار من خانه خرابم کردی ای سالار من جانم حسین… جانم حسین… بر سر نی دیده ام دیده گریان تو خیز و ببین گشته ام پاره گریبان تو راس پر از خون تو بر سر نی دیده ام طشت زر و خیزران مجلس می دیده ام سر نیزه با حنجرت چه کرد با پیکر بی سرت چه کرد نپرسی از خواهر چرا سینه چاکی من بمیرم و نبینم زیر خاکی جانم حسین… جانم حسین… https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #نوحه_شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام #کربلایی_حسین_طاهری #آواز_ابوعطا سلام امام زمان عزیز همه منم مثه تو پیرهن سیاه تنمه صاحب عزا ما شریک غمتیم تو بیا که هممون قربون قدمتیم صاحب عزا ما پای علمتیم روضه ها حرمته مهمون حرمتیم دیگه آخره نوکریِ دو ماهمونه نگاه ما به دستای صاحب زمونه روزی فاطمیه ی مارو میرسونه نوکریِ مارو آقا میخری یا حجة ابن الحسن العسکری بگو بازم مارو حرم میبری یا حجة ابن الحسن العسکری https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام #حاج_محمود_کریمی #دستگاه_نوا ای شهد شیرین عاشقی سوز و تسکین عاشقی لیلای صحرای جنون مولای دین عاشقی مولای دین عاشقی بیدارم کن بهارم کن به تیغ مژگان شکارم کن با یاد تو بارانم ابری و پریشانم حسین جانم حسین جانم من زنده ی بی روحم تو جانی و جانانم حسین جانم حسین جانم ای شهد‌ شیرین عاشقی درد و تسکین عاشقی لیلای صحرای جنون مولای دین عاشقی مولای دین عاشقی ای نور بی مثل و بی حریف جانان جان های شریف اسرار ذکر یا رفیق معنای ذکر یا لطیف معنای ذکر یا لطیف ای شهد‌ شیرین عاشقی درد و تسکین عاشقی لیلای صحرای جنون مولای دین عاشقی مولای دین عاشقی به عشق دل رو دچار کردم به سمت نورت فرار کردم جام تو به دستانم از عشق تو میخوانم حسین جانم حسین جانم یک لحظه بدون عشق من زنده نمیمانم حسین جانم حسین جانم ای شهد‌ شیرین عاشقی درد و تسکین عاشقی لیلای صحرای جنون مولای دین عاشقی مولای دین عاشقی ای ذکر إنّا للّه عشق مرز راه و بی راه عشق از خورشید تو میرسه نور مهتاب ماه عشق ماه کامل ابوفاضل شدم مستت با تمام دل ساقی بده درمانم کن جلوه که عطشانم حسین جانم حسین جانم در وادی سرمستی از دست تو حیرانم حسین جانم حسین جانم ای شهد‌ شیرین عاشقی درد و تسکین عاشقی لیلای صحرای جنون مولای دین عاشقی مولای دین عاشقی https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حاج_محمدرضابذری #آواز_دشتی دلخوش بودم که میمونی بهار روزگار من هرچی بشه بازم تویی تو این خزون کنار من میدونی جون علی بسته است به جون فاطمه تو بگو چیکار کنه علی بدون فاطمه کجا میخوای بری سفر عزیز حیدر بمون غم از دلم ببر عزیز حیدر یا فاطمه یا فاطمه بمون و باش با گریه هات مرحم زخمای علی مثل قفس نفس گیره بعد تو دنیای علی کاشف الکربِ علی بمون که غم بی امونه اگه تو بری دیگه کسی برام نمیمونه ای بهترین یارِ علی فاطمه جانم بمون طرفدارِ علی فاطمه جانم یا فاطمه یا فاطمه اگه شکسته بالمو دلت شکسته از غمه زانوی غم بغل نگیر تو رو به جون فاطمه دل من خون شده که شکسته احترام تو مونده حتی بی جواب تو مدینه سلام تو غصم از اینه حق تو نشد بگیرم نشد که مثل محسنم برات بمیرم بگو که حق عشقتو به جا آوردم بعد خدا بچه هامو به تو سپردم علی علی جان علی علی جان https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حاج_محمود_کریمی #آواز_دشتی چشمات که بسته میشه می لرزه تن زینب مادر ببین کنارت پر پر زدن زینب مرو مرو مرو مادر مادر دیشب که ناله ات قرار دل بی تابم بود از بس که گریه کردم به غمت خوابم برد خواب می دیدم شفا گرفتی حاجتتو از خدا گرفتی دیدم خدا رو با قلب شکسته خوندی نماز صبحتو بازم نشسته خوندی نون امروز گرفته بوی دستای تو می خوام امشب موقع خوابم سرمو بذارم روی دستای تو دیدم امروز خونه رو گلخونه کردی لباس داداشم رو عوض کردی موهامو شونه کردی دیدم امروز خنده به لب هات اومده برای نوازشگری دخترکت رمقی به دستات اومده نوری به چشمات اومده تو خوابم باغ بزرگی می دیدم صدای مهربونت رو توی باغ می شنیدم داداشم محسنو دیدم روی سینه ات خوابیده چشمامو باز کردم دیدم که رنگت پریده چشمات که بسته میشه می لرزه تن زینب مادر ببین کنارت پر پر زدن زینب مرو مرو مرو مادر مادر اگه تو بری کی موهامو شونه کنه وای اگه داداشم نیمه شب بونه کنه چی شده که دنیا پیش چشمای بابام تیره شده می شینه کناری و به یک گوشه نگاش خیره شده چرا بابام آروم نداره قرار دل ما بی قراره چرا چشماش ابر بهاره آسمون ابری چشماش بارون می باره گوشه ی حیاط مشغول راز و نیازه میگه داداشم بابام داره تابوت می سازه گوشه ی حیاط مشغول راز و نیازه میگه حسنم بابام داره تابوت می سازه چه خبره که بند دلم پاره میشه به گمونم امشب بابا بیچاره میشه چی میشه که بابام حاجتش رو بگیره چی میشه که زینب جای مادر بمیره به گمونم نفس مادر نفس آخریه از همه درد و غما بدتر غم بی مادریه چی شده که از چشم حسن اشکای گلگون می ریزه هنوزم کنج لب مادر بمیرم خون می ریزه خون می ریزه یتیمی درد بی درمان یتیمی واویلا یتیمی خواری دوران یتیمی واویلا فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد واویلا به طفلی رخت ماتم در برم کرد واویلا الهی بشکنه دست مغیره واویلا میان کوچه ها بی مادرم کرد واویلا https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حاج_محمود_کریمی #آواز_دشتی https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حاج_میثم_مطیعی #دستگاه_همایون #آواز_شوشتری #آواز_بیات_اصفهان دلی سوز صدایش را نفهمید مسلمانی خدایش را نفهمید تمام غصه اش اشک علی بود مدینه گریه هایش را نفهمید «مرو زهرا مرو زهرا مرو زهرا مرو» دلش میخواست تا قرآن بخواند دلش میخواست تا دنیا بداند در و دیوار با او گریه کردند چرا باید علی تنها بماند؟ «مرو زهرا مرو زهرا مرو زهرا مرو» به روز حشر در دلهای محزون رسد هول قیامت هر دم افزون رسد چون نوبت عفو و شفاعت ندا آید که أین الفاطمیون «مرو زهرا مرو زهرا مرو زهرا مرو» من و این روضه ها الحمدلله من و خون خدا الحمدلله خوشا روزی که در سجده بگویم رسیدم کربلا الحمدلله «حسین جانم حسین جانم حسین جان» اگر کشتند چرا آبت ندادند تو را زان درّ نایابت ندادند اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند «حسین جانم حسین جانم حسین جان» برادر جان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری https://eitaa.com/naghmehayeashurayi

#زمینه #شهادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها #حاج_میثم_مطیعی #دستگاه_شور #آواز_دشتی زندگی بی تو مثل زندونه زندگی بی تو ماتَمه شد همه غم‌هام مثل غم‌های جدّه‌ی تنهام فاطمه هر کجا رفتم اسمتو بردم؛ اسمتو بردم با غرور راهی‌ام سمت بی کسی تو راهی‌ام من از راه دور تا ابد سربه دار تو‌ام یا رضا بی‌قرار توام با تو تکلیف من روشنه کار من فاطمه بودنه ای که دلتنگم قدر یک دنیا قدر اشکای آخرت جای تو خالی مردم این شهر مهربونن با خواهرت گریه کردم با روضه‌ی زینب گریه کردم با داغ شام گریه کردم با روضه‌ی بازار گریه با سنگ روی بام شهر قم مهربونن همه با کسی که دلش پر غمه با تو تکلیف من روشنه کار من فاطمه بودنه یادمه هر شب روضه می‌خوندی قد کشیدم با روضه‌ها پای هر روضه با صدای تو گریه می‌کردم بی صدا روضه ها رو با چشم خود دیدم وقتی غارت شد کاروون یاد لب های تشنه افتادم گریه می‌کردم بی امون یاد اون سر که بر نیزه بود زخمیِ تیر و سرنیزه بود ای لب تشنه جان‌‌ها فدات قلب ما عرصه‌ی کربلات شاعر: رضا یزدانی نغمه پرداز: مرتضی حبیبی https://eitaa.com/naghmehayeashurayi