eitaa logo
همراه با نهج البلاغه 📚
199 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
392 ویدیو
43 فایل
📗آشنایی با افکار و اندیشه های امیر مؤمنان علی (ع) و 🔊تبلیغ طرح نهج البلاغه خوانی 📚استفاده از شرح ها و ترجمه های نهج البلاغه ⚡شگفتی های نهج البلاغه ❤انس با نهج البلاغه 🕘پای درس امام علی (علیه السلام) با ما همراه باشید 🙂 🌹🌻🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
پای درس امام علی علیه السلام 🌴 همراه با 🌸🌼🍀 @nahj97
هدایت شده از کاروان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ریاست طلبی ممنوع ⛔️ رهبر معظم انقلاب در جلسه درس خارج امروز صبح ۲۸ آذر ۹۷ 👊 @dolate_enghelabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
New Doc ۲۰۱۷-۰۷-۰۷
🍀 🌺 نجات گمشده و عنایت به زائرین بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم 🍃 خادم و کلیددار حرم و مکبر مرحوم آقای روحانی (که از علمای قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسکری علیه السلام بوده‌اند) می‌گوید: شبی از شب‌های سرد زمستان در خواب حضرت معصومه علیها السلام را دیدم که فرمود: ✨بلند شو و بر سر مناره‌ها چراغ روشن کن.✨ 🍃 من از خواب بیدار شدم ولی توجهی نکردم. مرتبه دوم همان خواب تکرار شد و من بی‌توجهی کردم در مرتبه سوم حضرت فرمود: مگر نمی‌گویم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن کن! 🍃 من هم از خواب بلند شده بدون آنکه علت آن را بدانم در نیمه‌شب بالای مناره رفته و چراغ را روشن کردم و برگشته خوابیدم. 🍃 صبح بلند شدم و درهای حرم را باز کردم و بعد از طلوع آفتاب از حرم بیرون آمدم با دوستانم کنار دیوار و زیر آفتاب زمستانی نشسته، صحبت می‌کردیم که متوجه صحبت چند نفر زائر شدم که به یکدیگر می‌گویند: معجزه و کرامت این خانم را دیدید! اگر دیشب در این هوای سرد و با این برف زیاد، چراغ مناره حرم این خانم روشن نمی‌شد ما هرگز راه را نمی‌یافتیم و در بیابان هلاک می‌شدیم. 🍃 خادم می‌گوید: من نزد خود متوجه کرامت و معجزه حضرت و نهایت محبت و لطف او به زائرینش شدم. 📚 محمدصادق انصاری، ودیعه آل محمد، ص 14
هدایت شده از شاخص
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حسن روحانی و برادرش فریدون☝️ ❌ لطفا منتشر کنید ساده لوح ها بیدار شن‼️ 🔺eitaa.com/shakhes_1 🔺http://sapp.ir/shakhes.1 ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
هدایت شده از کاروان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا با وجود برخی خیانت‌ها و بعضی از افراد فاسد رده بالا ‌در نظام‌اسلامی و انقلاب، باز هم ولی فقیه برخوردی با آنها نمی کند و هنوز در قدرت هستند 👊 @dolate_enghelabi
حکمت ۵۳ نهج البلاغه ؛ شناخت جایگاه سخاوت و ایثارگری (اخلاقى ،اقتصادی، اجتماعى) السَّخَاءُ مَا کَانَ ابْتِدَاءً، فَأَمَّا مَا کَانَ عَنْ مَسْأَلَة فَحَیَاءٌ وَتَذَمُّمٌ. امام(علیه السلام) فرمود: سخاوت آن است که ابتدایى (و بدون درخواست) باشد، اما آنچه در برابر تقاضا داده مى شود یا از روى «حیا» است و یا براى فرار از «مذمّت». شرح و تفسیر سخاوت واقعى امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه به نکته دقیق و آموزنده اى اشاره کرده، مى فرماید: «سخاوت آن است که ابتدایى (و بدون درخواست) باشد; اما آنچه در برابر تقاضا داده مى شود یا از روى حیاست و یا براى فرار از مذمّت»; (السَّخَاءُ مَا کَانَ ابْتِدَاءً، فَأَمَّا مَا کَانَ عَنْ مَسْأَلَة فَحَیَاءٌ وَتَذَمُّمٌ). سخاوت را این گونه تفسیر کرده اند: حالت و فضیلتى درونى است که انسان را به بذل مال به مستحقان و نیازمندان بدون عوض وا مى دارد. بر این اساس اگر کسى درخواستى کند و از آبروى خود به وسیله درخواست مایه بگذارد، آنچه سخاوتمندانه مى بخشد در واقع عوض آبروى اوست و به راحتى نمى توان نام آن را سخاوت گذاشت و نیز بخشش که پس از درخواست صورت مى گیرد ممکن است بدین سبب باشد که اگر بخشش نکند، درخواست کننده و یا مردمى که از آن آگاهى مى یابند او را نکوهش و مذمت کنند، بنابراین بخشش در برابر نجات از مذمت مردم واقع شده است و بدون عوض نیست و به تعبیر عموم مردم براى رودربایستى است. بنابراین سخاوت خالص و حقیقى آن است که انسان پس از آگاهى بر نیازمندى افراد آبرومند، در حل مشکل آنها به صورت پنهانى بکوشد و نیازى به سؤال نباشد. قرآن مجید در سوره «بقره» هنگامى که سخن از اهمیت انفاق و آثار و برکات آن به میان مى آورد بر انفاق به کسانى تأکید مى کند که روى سؤال ندارند و به دلیل عفت و مناعت طبع مردم آنها را در زمره اغنیا مى دانند، مى فرماید: (یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسیمَاهُمْ لاَ یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا). درباره اهمیت سخاوت در آیات قرآن و روایات اسلامى بحث هاى زیادى آمده است از جمله در حدیثى از پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله)مى خوانیم: «السَّخاءُ خُلْقُ اللّهِ الاْعْظَمِ; سخاوت صفت بزرگ خداست». در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «السَّخَاءُ مِنْ أَخْلاَقِ الاَْنْبِیَاءِ وَهُوَ عِمَادُ الاِْیمَانِ وَلاَ یَکُونُ مُؤْمِنٌ إِلاَّ سَخِیّاً; سخاوت از اخلاق پیامبران و ستون ایمان است و هیچ مؤمنى نیست مگر این که صاحب سخاوت است». بى شک، سخاوت هر قدر بیشتر و در مورد مناسبت تر و بدون هیچ گونه عوض مادى و معنوى و کاملاً به صورت ابتدایى باشد پرارزش تر است. این سخن را با حدیثى از کتاب کافى از امام صادق(علیه السلام) پایان مى دهیم، فرمود: گروهى از یمن خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمدند و میان آنها مردى بود در مکالمه با پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) درشت گو و سرسخت تا آنجا که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) خشمگین شد و از شدت غضب عرق در پیشانى او آشکار گشت و چهره در هم کشید و چشم از او برداشت و به زمین نگاه کرد. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: پرورگارت به تو درود مى فرستد و مى گوید: این مرد سخاوتمندى است که پیوسته اطعام مى کند. خشم پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرو نشست سر را بلند کرد و فرمود: اگر جبرئیل از سوى خداوند متعال به من خبر نداده بود که تو مرد سخاوتمندى هستى و پیوسته اطعام طعام مى کنى تو را طرد مى کردم تا عبرتى براى دیگران باشى. آن مرد گفت: آیا پروردگار تو سخاوت را دوست دارد؟ پیامبر فرمود: آرى. آن مرد شهادتین بر زبان جارى کرد و مسلمان شد و گفت: به خداوندى که تو را به حق مبعوث کرده هرگز کسى را از مالم محروم نساختم. منبع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی شماره ۵۳ 🌴 همراه با 🌸🌼🍀 @nahj97
شماره ۵۳ 🌴 شرح و تفسیر در کانال 👇 همراه با 🌸🌼🍀 @nahj97
♥️داستان های نهج البلاغه♥️ انتقاد شديد از سستي در جهاد پس از آنكه اميرمومنان علي (ع) به خلافت ظاهري رسيد مي‌بايست همه‌ي مسلمانان از او پيروي كنند، ولي رياست و انحرافات نفساني باعث شد كه گروههائي با آن حضرت مخالفت نمودند. سرسخت‌ترين مخالف علي (ع) كه در همان آغاز، بناي مخالفت گذاشت، «معاويه بن ابوسفيان» بود، معاويه كه از طرف عثمان، استاندار شام شده بود، پس از عثمان، شام را مركز حكومت خود قرار داد و با زور و كشت و كشتار، به توسعه‌طلبي پرداخت و لشكركشي‌هاي مختلف به اطراف و اكناف نمود، كه شهرهاي اسلامي را از تحت حكومت علي (ع)، به زير پرچم خود درآورد. يكي از نمايندگان خونريز و سنگدل معاويه، شخصي به نام «بسر بن ارطاه» بود، كه به فرمان معاويه، با عنوان فرماندهي لشكر، به بلاد و شهرها مي‌رفت و با خونريزي و جنايات بي‌شمار، شهرها را در قلمرو حكومت جبار معاويه درمي‌آورد. از جمله او به يمن رفت و دو فرماندار علي (ع) يعني «عبيدالله بن عباس» و «سعيد بن نمران» راشكست داد و يمن را از تحت فرماندهي آنان بيرون آورد. سنگدلي و بي‌رحمي بسر بن ارطاه به اندازه‌اي بود كه پس از تسلط، وارد خانه عبيدالله بن عباس شد و دو كودك او را سر بريد و اشعار جانسوز مادر آنها در تاريخ، منعكس است. ↩شرح نهج حدید ج ۲ص ۳ تا۱۸↪ پيوسته اخبار توسعه طلبي و سلطه‌گري معاويه، به بلاد و شهرهاي اسلامي، به امام علي (ع) مي‌رسيد، در اين بحران، عبيدالله بن عباس و سعيد بن نمران، به حضور علي (ع) رسيدند و جريان كشت و كشتار عاملين مزدور معاويه را شرح دادند، و شكست خود را اعلام داشتند. اميرمومنان، كه از سستي و سهل‌انگاري سپاه خود در جهاد، سخت ناراحت شده بود، به كوفه آمد و در حضور جمعيت به منبر رفت و سخنان كوبنده‌ي زير را عنوان نمود: : «اي مردم! با اين شيوه‌اي كه شما داريد، بايد گفت غير از كوفه هيچ نقطه ديگري در حكومت من نيست!! و اي كوفه اگر غير از تو، دژي در برابر حمله‌هاي دشمن نباشد، مي‌خواهم كه نباشي، در اين صورت، چهره‌ات زشت باد اي كوفه!» سپس مردم را از جريان اشغال يمن توسط دژخيمان معاويه، با خبر كرد و جنايت جاني بي‌رحم «بسر بن ارطاه» را اعلام نمود، آنگاه فرمود: دشمنان در راه باطلشان با هم متحدند، ولي شما در راه حق، از هم پراكنده‌ايد، و با اين وضع بدانيد كه دشمن بر شما مسلط خواهد شد. آنچنان علي (ع) از اين غم و ننگ، خشمگين بود و قلبش گرفته و اندوهگين كه گفت: «خدايا به جاي اين سست عنصران، افراد بهتر به من عنايت كن و به جاي من كسي را كه ناشايست و ستمكار است بر آنها مسلط فرما!». آنگاه با دل پردرد و قلبي داغدار فرمود: «سوگند به خدا دوست داشتم به جاي شما هزار سوار از قبيله‌ي «بني‌فارس بن غنم» (مردان شجاع و دلاور) مي‌داشتم كه همچون ابر متراكم سريع و بي‌تابانه به سوي دشمن حركت مي‌كردند». ↩نهج البلاغه خطبه ۲۵↪ به اين ترتيب، آن بزرگوار، انزجار خود را نسبت به افراد بي‌تفاوت و تماشاچي نشان داد و اصحاب خود و همه‌ي مسلمانان تا روز قيامت را به پيكار بي‌امان با دشمنان خدا و عدالت، دعوت كرد. جالب اينكه: مدائني نقل مي‌كند: اميرمومنان علي (ع) به قدري نسبت به «بسر بن ارطاه» خشمگين بود كه او را چنين نفرين كرد: «خداوندا! بسر، دينش را به دنيا فروخته و احترام و حرمت دين و احكام تو را هتك نموده و پيروي از انسان فاسق و مجرم (معاويه) را بر اطاعت تو مقدم داشته است، خداوندا! تا عقلش را نگيري، مرگ او را مرسان و هيچگاه رحمتت را شامل حال او مكن، خداوندا بسر و معاويه و … را لعنت كن و عذاب و قهر خود را بر آنها فروفرست». بعد از اين نفرين، بسر بن ارطاه چندان عمر نكرد و در پايان حيات خودش ديوانه شد و هذيان مي‌گفت و فرياد مي‌كشيد كه، شمشير بدهيد تا بكشم. اطرافيانش شمشيري از چوب‌دستي درست كرده بودند و آن را به او مي‌دادند و مشكي پر از باد را در اختيارش مي‌نهادند، او با آن شمشير به آن مشك مي‌زد بي‌هوش مي‌شد و اين وضع همچنان ادامه داشت تا مرگ او را در كام خويش فروبلعيد. ↩شرح نهج البلاغه ابن ابی احدید ج۲ص۱۷و۱۸↪ و اين نيز درس ديگري از مكتب علي (ع) است كه به ما درس مي‌دهد، تا با ستمگران خونخوار اين گونه برخورد كنيم و به راستي آنانكه با اسرائيل مي‌خواهند از راه سازش وارد شوند، جواب علي (ع) را چه مي‌دهند؟! همراه با 🌸🌼🍀 @nahj97