📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣در پارسايی در دنيا
1⃣ ستايش پروردگار
♦️خدا را ستايش می کنيم بر آنچه گرفته، و آنچه بخشيده، و بر نعمت هايی که عطا کرده و آزمايش هايی که انجام داد. خداوندی که بر هر چيزِ پنهانی آگاه و در باطن هر چيزی حضور دارد. به آنچه در سينه هاست آگاه و بر آنچه ديده ها دزدانه می نگرد داناست، و گواهی می دهم که خدا يکی است و جز او خدايی نيست و گواهی می دهم که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) برگزيده و فرستاده اوست، آن گواهی که با او درون و بيرون، قلب و زبان، هماهنگ باشد.
2⃣ ضرورت یاد مرگ
♦️به خدا سوگند! اين که می گويم بازی نيست، جدّی و حقيقت است، دروغ نيست، و آن، چيزی جز مرگ نيست، که بانگ دعوت کننده اش رسا، و به سرعت همه را ميرانَد! پس انبوه زندگان، و طرفداران، تو را فريب ندهند. همانا گذشتگان را ديدی که ثروت ها اندوختند و از فقر و بيچارگی وحشت داشتند و با آرزوهای طولانی فکر می کردند در أمانند، و مرگ را دور می پنداشتند، ديدی چگونه مرگ بر سرشان فرود آمد؟ و آنان را از وطنشان بيرون راند؟ و از خانه أمن کوچشان داد؟، که بر چوبه تابوت نشستند، و مردم آن را دست به دست می کردند و بر دوش گرفته و با سرانگشت خويش نگاه می داشتند؟ آيا نديديد آنان را که آرزوهای دور و دراز داشتند، و کاخ های استوار می ساختند، و مال های فراوان می اندوختند، چگونه خانه هايشان گورستان شد؟ و اموال جمع آوری شده شان تباه و پراکنده و از آنِ وارثان گرديد؟ و زنان آنها با ديگران ازدواج کردند؟ نه می توانند چيزی به حسنات بيفزايند و نه از گناه توبه کنند!.
3⃣تقوی و روش برخورد با دنيا
♦️کسی که جامه تقوا بر قلبش بپوشاند، کارهای نيکوی او آشکار شود، و در کارش پيروز گردد. پس در به دست آوردن بهره های تقوا فرصت غنيمت شماريد، و برای رسيدن به بهشت جاويدان رفتاری متناسب با آن انجام دهيد، زيرا دنيا برای زندگیِ هميشگی شما آفريده نشده، گذرگاهی است تا در آن زاد و توشه آخرت برداريد. پس با شتاب، آماده کوچ کردن باشيد و مرکب های راهوار برای حرکت مهيّا داريد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه132
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇
📣 (این خطبه در منبر کوفه ایراد شد و به خطبه «منبریه» معروف است، که در آن علل پذیرش حکومت و صفات یک رهبر عادل را بیان می دارد.)
1⃣ علل نكوهش كوفيان
♦️ای مردم رنگارنگ، و دل های پريشان و پراکنده، که بدن هايشان حاضر و عقل هايشان از آنها غايب و دور است! من شما را به سوی حق می کشانم، امّا چونان بزغاله هايی که از غرّش شير فرار کنند می گريزيد! هيهات که با شما بتوانم تاريکی را از چهره عدالت بزدايم، و کجی ها را که در حق راه يافته، راست نمايم.
2⃣فلسفه حكومت اسلامی
♦️ خدايا تو می دانی که جنگ و درگيریِ ما، برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنيا و ثروت نبود، بلکه می خواستيم نشانه های حق و دين تو را به جايگاه خويش بازگردانيم، و در سرزمين های تو اصلاح را ظاهر کنيم، تا بندگان ستمديده ات در أمن و أمان زندگی کنند، و قوانين و مقرّرات فراموش شده تو بار ديگر اجراء گردد.
3⃣ شرائط رهبر اسلامی
♦️خدايا! من نخستين کسی هستم که به تو روی آورد، و دعوت تو را شنيد و اجابت کرد؛ در نماز، کسی از من جز رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پيشی نگرفت؛ همانا شما دانستيد که سزاوار نيست بخيل بر ناموس و جان و غنيمت ها و احکام مسلمين، ولايت و رهبری يابد، و امامت مسلمين را عهده دار شود، تا در اموال آنها حريص گردد؛ و نادان نيز لياقت رهبری ندارد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند؛ و ستمکار نيز نمی تواند رهبر مردم باشد، که با ستم حقِّ مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند؛ و نه کسی که در تقسيم بيت المال عدالت ندارد، زيرا در اموال و ثروت آنان حيف و ميل می کند و گروهی را بر گروهی مقدّم می دارد؛ و رشوه خوار در قضاوت نمی تواند امام باشد، زيرا برای داوری با رشوه گرفتن، حقوق مردم را پايمال، و حق را به صاحبان آن نمی رساند، و آن کس که سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را ضايع می کند، لياقت رهبری ندارد، زيرا که امّت اسلامی را به هلاکت می کشاند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه131
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 خطبه ۱۲۸
📣(این سخنرانی در سال ۳۶ هجری پس از جنگ جمل، در شهر بصره در بیان حوادث سخت آینده، ایراد شد.)
1⃣ پيشگويی امام (علیه السلام) نسبت به حوادث مهم شهر بصره
♦️ای أحنف! گويا من او را می بينم که با لشکری بدون غبار و سر و صدا، و بدون حرکات لگام ها، و شيهه اسبان، به راه افتاده، زمين را زير قدم های خود چون گام شترمرغان در می نوردند، پس وای بر کوچه های آباد و خانه های زينت شده بصره، که بال هايی چونان بال کرکسان و ناودان هايی چون خرطوم های پيلان دارد! وای بر اهل بصره، که بر کشتگان آنان نمی گريند و از گمشدگانشان کسی جستجو نمی کند. من دنيا را به رو، بر زمين کوبيده و چهره اش را به خاک ماليدم و بيش از آنچه ارزش دارد، بهايش نداده ام و با ديده ای که سزاوار است به آن نِگريسته ام.
2⃣ وصف تركهای مغول
♦️گويا آنان را می بينم با رخساری چونان سپرهای چکّش خورده، لباس هايی از ديباج و حرير پوشيده، که اسب های اصيل را يدک می کشند و آن چنان کشتار و خون ريزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت می کنند و فراريان از اسيرشدگان کمترند. (يکی از اصحاب گفت: ای اميرمؤمنان ! تو را علم غيب دادند؟ امام(علیه السلام) خنديد و به آن مرد که از طايفه بنی کلب بود، فرمود:)
3⃣جايگاه علم غيب
♦️ای برادر کَلبی! اين اخباری که اطّلاع می دهم علم غيب نيست، علمی است که از دارنده علم غيب (پيامبر«(صلی الله علیه و آله)») آموخته ام. همانا علم غيب، علم قيامت است، و آنچه خدا در گفته خود آورده که: «علم قيامت در نزد خداست. خدا باران را نازل کرده و آنچه در شکم مادران است می داند، و کسی نمی داند که فردا چه خواهد کرد؟ و در کدام سرزمين خواهد مُرد؟.» پس خداوند سبحان، از آنچه در رَحِم مادران است، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا، سخاوتمند يا بخيل، سعادتمند يا شقی، آگاه است، و از آن کسی که آتشگيره آتش جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبران است، از همه اينها آگاهی دارد. اين است آن علم غيبی (ذاتی) که غير از خدا کسی نمی داند. جز اينها، علومی است که خداوند به پيامبرش تعليم داده (علم غيب اکتسابی) و او به من آموخته است، پيامبر(صلی الله علیه و آله) برای من دعا کرد که خدا اين دسته از علوم و اخبار را در سينه ام جای دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پُر گردد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه128
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 خطبه ۱۲۷
📣(قبلاز جنگ نهروان در سال ۳۷ هجری در رد اعتقاداتخوارج ایراد فرمود ،خوارج عقيده داشتند: كسی كه گناه كبيره انجام دهد كافر و از اسلام خارج شده است، مگر توبه كند و دوباره مسلمان گردد)
1⃣افشاء گمراهی خوارج
♦️پس اگر چنين می پنداريد که من خطا کرده و گمراه شدم، پس چرا همه امّت محمّد(صلی الله علیه و آله) را به گمراهی من گمراه می دانيد؟ و خطای مرا به حساب آنان می گذاريد؟ و آنان را برای خطای من کافر می شماريد؟ شمشيرها را بر گردن نهاده، کورکورانه فرود می آوريد، و گناهکار و بی گناه را به هم مخلوط کرده، همه را يکی می پنداريد؟ در حالی که شما می دانيد، همانا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) زناکاری را که همسر داشت سنگسار کرد، سپس بر او نماز گزارد، و ميراثش را به خانواده اش سپرد، و قاتل را کشت و ميراث او را به خانواده اش بازگرداند، دست دزد را بريد و زناکاری را که همسر نداشت تازيانه زد، و سهم آنان را از غنايم می داد تا با زنان مسلمان ازدواج کنند. پس پيامبر(صلی الله علیه و آله) آنها را برای گناهانشان کيفر می داد، و حدود الهی را بر آنان جاری می ساخت، امّا سهم اسلامی آنها را از بين نمی برد، و نام آنها را از دفتر مسلمين خارج نمی ساخت. (پس با انجام گناهان کبيره کافر نشدند.) شما «خوارج»، بدترين مردم و آلت دست شيطان و عامل گمراهی اين و آن می باشيد.
2⃣ پرهيز از افراط و تفريط نسبت به امام علی (علیه السلام)
♦️به زودی، دو گروه نسبت به من هلاک می گردند: دوستی که افراط کند و به غيرِ حق کشانده شود، و دشمنی که در کينه توزی با من زياده روی کرده به راه باطل درآيد. بهترين مردم نسبت به من، گروه ميانه رو هستند. از آنها جدا نشويد، همواره با بزرگ ترين جمعيّت ها باشيد که دست خدا با جماعت است. از پراکندگی بپرهيزيد، که انسانِ تنها، بهره شيطان است آن گونه که گوسفندِ تنها، طعمه گرگ خواهد بود. آگاه باشيد! هر کس که مردم را به اين شعار «تفرقه و جدايی» دعوت کند او را بکُشيد، هر چند که زير عمامه من باشد.
3⃣ علل پذيرش (حكميت)
♦️اگر به آن دو نفر «ابوموسی و عمروعاص» رأی به داوری داده شد، تنها برای اين بود که آنچه را قرآن زنده کرد، زنده سازند، و آنچه را قرآن مرده خواند، بميرانند. زنده کردن قرآن به اين است که، دست وحدت به هم دهند و به آن عمل نمايند، و ميراندنِ آن، از بين بردن پراکندگی و جدايی است، پس اگر قرآن ما را به سوی آنان بکشاند آنان را پيروی می کنيم، و اگر آنان را به سوی ما سوق داد بايد اطاعت کنند. پدر مباد شما را! من شرّی به راه نيانداخته، و شما را نسبت به سرنوشت شما نفريفته، و چيزی را بر شما مشتبه نساخته ام. همانا رأی گروهی از شما، بر اين قرار گرفت که دو نفر را برای داوری انتخاب کنند، ما هم از آنها پيمان گرفتيم که از قرآن تجاوز نکنند، امّا افسوس که آنها عقل خويش را از دست دادند، حق را ترک کردند در حالی که آن را به خوبی می ديدند، چون ستمگری با هواپرستی آنها سازگار بود با ستم همراه شدند. ما پيش از داوری ظالمانه شان با آنها شرط کرديم که به عدالت داوری کنند و بر اساس حق حکم نمايند، امّا به آن پای بند نماندند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه127
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 خطبه ۱۲۶
📣(به امام علیه السلام گفتند: مردم به دنیا دل بسته اند، معاویه با هدایا و پول های فراوان آنها را جذب می کند شما هم از اموال عمومی به اشراف عرب و بزرگان قریش ببخش و از تقسیم مساوی بیت المال دست بردار ، تا به تو گرایش پیدا کنند.)
🔹عدالت اقتصادی امام (علیه السلام)
♦️آيا به من دستور می دهيد برای پيروزی خود، از جور و ستم درباره امّت اسلامی که بر آنها ولايت دارم، استفاده کنم؟. به خدا سوگند!، تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند، هرگز چنين کاری نخواهم کرد! اگر اين اموال از خودم بود به گونه ای مساوی در ميان مردم تقسيم می کردم تا چه رسد که جزو اموال خداست! آگاه باشيد! بخشيدن مال به آنها که استحقاق ندارند، زياده روی و اسراف است، ممکن است در دنيا مقام بخشنده آن را بالا بَرَد، امّا در آخرت پَست خواهد کرد. در ميان مردم ممکن است گرامی اش بدارند، امّا در پيشگاه خدا خوار و ذليل است. کسی مالش را در راهی که خدا اجازه نفرمود مصرف نکرد و به غير اهل آن نپرداخت جز آن که خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستی آنها را متوجّه ديگری ساخت. پس اگر روزی بلغزد و محتاج کمک آنان گردد، بدترين رفيق و سرزنش کننده ترين دوست خواهند بود.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه126
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇
📜 خطبه۱۲۲
📣(پس از پافشاری خوارج در شورشگری، امام (علیه السلام) به قرارگاهشان رفت و فرمود:)
آيا همه شما در جنگ صفين بوديد؟ گفتند: بعضي بوديم و برخي حضور نداشتيم فرمود: به دو گروه تقسيم شويد، تا متناسب با هر كدام سخن گويم. دو دسته شدند، امام ندا درداد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوي من توجه كنيد، و هر كس را براي گواهی سوگند دادم با علم گواهی دهد آنگاه سخنان طولانی مطرح فرمود كه: (برخی از آن خطبه اين است)
1⃣ سياست استعماری قرآن بر سر نيزه كردن
♦️ آنگاه که شاميان در گرما گرم جنگ، و در لحظه های پيروزی ما، با حيله و نيرنگ، و مکر و فريبکاری، قرآن ها را بر سر نيزه بلند کردند، شماها نگفتيد که: «شاميان، برادران ما و هم آيين ما هستند؟ از ما می خواهند از خطای آنان بگذريم و راضی به حاکميّت کتاب خدا شده اند، نظر ما اين است که حرفشان را قبول کنيم و از آنان دست برداريم؟.» امّا من به شما گفتم که: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنی و کينه توزی است، آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانی است، پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد، و از راهی که در پيش گرفته ايد منحرف نشويد، و در جنگ دندان بر دندان بفشاريد، و به ندای هيچ ندا دهنده ای گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه کننده اند، و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، که همواره چنين بود. امّا دريغ! شماها را ديدم که به خواسته های شاميان گردن نهاديد، و حکميّت را پذيرفتيد. سوگند به خدا! اگر از آن سر باز می زدم مسئول پی آمدهای آن نبودم، و خدا گناه آن را در پرونده من نمی افزود. به خدا سوگند! اگر هم حکميّت را می پذيرفتم به اين کار سزاوار پيروی بودم، زيرا قرآن با من است، از آن هنگام که يار قرآن گشتم، از آن جدا نشدم.
2⃣وصف ياران جهادگر پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️ ما با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوديم، و همانا جنگ و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور می زد، امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتی جز بر ايمان خود نمی افزوديم، و بيشتر در پيمودن راه حق، و تسليم بودن در برابر اوامر الهی و شکيبايی بر درد جراحت های سوزان، مصمّم می شديم.
3⃣ هدف مبارزه با شاميان
♦️ امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين، کژی ها و نفوذ شبهه ها در افکار، تفسير و تأويل دروغين در دين، با برادران مسلمان خود به جنگ خونين کشانده شديم. پس هرگاه احساس کنيم چيزی باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يکديگر نزديک می شويم، و شکاف ها را پُر و باقيمانده پيوندها را محکم می کنيم، به آن تمايل نشان می دهيم، آن را گرفته و ديگر راه را ترک می گوييم.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه122
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇
📜 خطبه ۱۲۱
📣(پس از پذیرش «حكميت» در صفین، یکی ازیاران گفت: ما را از حکمیت نهی فرمودی، سپس پذیرفتی و داور تعیین کردی! ما نمی دانیم کدام یک از این دو کار درست است؟ امام علیه السلام دست بر روی دست کوبید و با تاسف فرمود:)
1⃣ علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميت»
♦️"اين سزای کسی است که بيعت با امام خود را ترک گويد، و پيمان بشکند. به خدا سوگند!، هنگامی که شما را به جنگ با معاويه فرا خواندم، خوشايندتان نبود، ولی خداوند خير شما را در آن قرار داده بود، اگر مقاومت می کرديد، شما را راهنمايی می کردم و اگر به انحراف می رفتيد شما را به راه راست برمی گرداندم، اگر سرباز می زديد، دوباره شما را برای مبارزه آماده می کردم، در آن صورت وضعيّتی مطمئن داشتيم.
امّا دريغ، با کدام نيرو بجنگم؟ و به چه کسی اطمينان کنم؟ شگفتا!، می خواهم به وسيله شما بيماری ها را درمان کنم، ولی شما درد بی درمان من شده ايد، کسی را می مانم که خار در پايش رفته و با خار ديگری می خواهد آن را بيرون کشد، در حالی که می داند خار در تن او بيشتر شکند و بر جای ماند. خدايا! طبيب اين درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان اين شوره زار، ناتوان شده است."
2⃣وصف ياران شهيدی كه وفادار بودند
♦️کجا هستند مردمی که به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، قرآن تلاوت کردند و معانی آيات را شناختند، به سوی جهاد برانگيخته شده چونان شتری که به سوی بچّه خود روی می آورد شيفته جهاد گرديدند، شمشيرها از نيام برآوردند، و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه کردند، بعضی شهيد، و برخی نجات يافتند. هيچ گاه از زنده ماندن کسی در ميدان جنگ شادمان نبودند، و در مرگ شهيدان نيازی به تسليت نداشتند، با گريه های طولانی از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت، و از روزه داری فراوان، شکم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لب هايشان از فراوانی دعا خشک، و رنگ های صورت از شب زنده داری ها زرد، و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتنی نشسته بود. آنان برادران من هستند که رفته اند، و بر ماست که تشنه ملاقاتشان باشيم، و از اندوه فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم.
3⃣ هشدار از فريبكاری شيطان
♦️ همانا شيطان، راه های خود را به شما آسان جلوه می دهد، تا گره های محکم دين شما را يکی پس از ديگری بگشايد، و به جای وحدت و هماهنگی، بر پراکندگی شما بيفزايد. و در پراکندگی شما را دچار فتنه گرداند. از وسوسه و زمزمه و فريبکاری شيطان روی گردانيد، و نصيحت آن کس را که خيرخواه شماست گوش کنيد، و به جان و دل بپذيريد.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه121
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜 خطبه ۱۲۰
🔹یادآوری ویژگیهای اهل بیت علیهم السلام و اندرز یاران
♦️به خدا سوگند! تبليغ رسالت ها، وفای به پيمان ها، و تفسير اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده، درهای دانش و روشنايی امور انسان ها نزد ما اهل بيت پيامبر است. آگاه باشيد که قوانين دين يکی و راه های آن آسان و راست است، کسی که از آن برود به قافله و سر منزل رسد، و غنيمت برد، و هر کس که از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد. مردم! برای آن روز که زاد و توشه ذخيره می کنند، و اسرار آدميان فاش می گردد، عمل کنيد. کسی که از خرد خويش بهره مند نگردد، برای پندگرفتن از عقل و فکر ديگران عاجزتر است، چرا که آن غايب برای کمک کردن، از عقل حاضر او ناتوان تر است. از آتشی بپرهيزيد که حرارتش شديد، و عمق آن ناپيدا، و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنی آن زردآب و چرک جوشان است. آگاه باشيد! نام نيکی که خدا برای کسی ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالی است که برای ديگران باقی می گذارد که او را ستايش نمی کنند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه120
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇
📜خطبه ۱۱۳
📣در نكوهش دنيا
1⃣ پرهيز دادن از دنياپرستی
♦️شما را از دنياپرستی می ترسانم، زيرا منزل گاهی است برای کوچ کردن، نه منزلی برای هميشه ماندن. دنيا خود را با غرور زينت داده و با زينت و زيبايی می فريبد. خانه ای است که نزد خداوند بی مقدار است؛ زيرا که حلال آن با حرام، و خوبی آن با بدی، و زندگی در آن با مرگ، و شيرينی آن با تلخی ها در آميخته است. خداوند آن را برای دوستانش انتخاب نکرد و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود. خير دنيا اندک، و شرّ آن آماده، و فراهم آمده اش پراکنده، و ملک آن غارت شده، و آبادانی آن رو به ويرانی نهاده است. چه ارزشی دارد، خانه ای که پايه های آن در حال فروريختن و عمر آن چون زاد و توشه پايان می پذيرد؟ و چه لذّتی دارد زندگانی که چونان مدّت سفر به آخر می رسد؟.
2⃣ روش برخورد با دنيا
♦️مردم! آنچه را خدا واجب کرده، جزو خواسته های خود بدانيد، و در پرداختن حقوق الهی از او ياری طلبيد، و پيش از آن که مرگ شما را بخواند، گوش به دعوت او دهيد. همانا زاهدان در دنيا، اگر چه خندان باشند، قلبشان می گريد و اگر چه شادمان باشند، اندوه آنان شديد است و اگر چه برای نعمت های فراوان مورد غبطه ديگران قرار گيرند، امّا با نفس خود در دشمنی بسياری قرار دارند.
3⃣ نكوهش از غفلت زدگان
♦️ ياد مرگ از دل های شما رفته، و آرزوهای فريبنده جای آن را گرفته است. و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنيا، بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ کرده است، و دنيازدگی، قيامت را از يادتان برده است. همانا شما برادران دينی يکديگريد؛ چيزی جز درون پليد، و نيّت زشت، شما را از هم جدا نساخته است. نه يکديگر را ياری می دهيد، نه خيرخواه يکديگريد و نه چيزی به يکديگر می بخشيد و نه به يکديگر دوستی می کنيد. شما را چه شده است که با به دست آوردن متاعی اندک از دنيا شادمان می گرديد! و از متاع بسيار آخرت، که از دست می دهيد، اندوهناک نمی شويد!. امّا با از دست دادن چيزی اندک از دنيا مضطرب شده که آثار پريشانی در چهره ها آشکار می گردد و بی تابی می کنيد، گويا اين دنيا محلّ زندگی جاودان شما و وسايل آن برای هميشه از آن شماست. چيزی شما را از عيب جويی برادر دينی باز نمی دارد، جز آن که می ترسيد مانند آن عيب را در شما به رُخِتان کشند. در بی اعتنايی به آخرت و دوستی دنيا يکدل شده ايد، و هر يک از شما دين را تنها بر سر زبان می آوريد، و از اين کار خشنوديد همانند کارگری که کارش را به پايان رسانده و خشنودی مولای خود را فراهم کرده است.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه113
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🌿🌹﷽🌹🌿🎇🎇🎇
📜 خطبه ۱۱۲
📣 ( در این خطبه درباره فرشته مرگ و کیفیت گرفتن ارواح، سخن ایراد فرمود.)
🔹عجز انسان از درك فرشتگان، (فرشته مرگ)
♦️آيا هنگامی که فرشته مرگ به خانه ای درآمد، از آمدن او آگاه می شوی؟ آيا هنگامی که يکی را قبض روح می کند او را می بينی؟ بچّه را چگونه در شکم مادر می ميراند؟ آيا از راه يکی از اندام های مادر وارد می شود؟ يا روح به اجازه خداوند، به سوی او می آيد؟ يا همراهِ کودک در شکمِ مادر به سر می برد؟ آن کس که آفريده ای چون خود را نتواند وصف کند، چگونه می تواند خدای خويش را وصف نمايد؟.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه112
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📜 خطبه ۱۰۳
📣در تشويق به زهد
1⃣روش برخورد با دنيا
♦️ای مردم! به دنيا چونان زاهدان روی گردان از آن، بنگريد. به خدا سوگند! دنيا به زودی ساکنان خود را از ميان می بَرَد و رفاه زدگانِ ايمن را، به درد می آورد. آنچه از دست رفت و پُشت کرد، هيچ گاه برنمی گردد، و آينده به روشنی معلوم نيست تا در انتظارش باشند. شادی و سرور دنيا با غم و اندوه آميخته، و توانايی انسان به ضعف و سُستی می گرايد. زيبايی ها و شگفتی های دنيا شما را مغرور نسازد، زيرا زمان کوتاهی دوام ندارد. خدا بيامرزد کسی را که به درستی فکر کند، و پند گيرد، و آگاهی يابد، و بينا شود. پس به زودی خواهيد دانست که، از آنچه در دنيا وجود داشت، چيزی نمانده و آنچه از آخرت است، جاويدان خواهد ماند. هر چيز که به شمارش آيد پايان پذيرد، و هر چه انتظارش را می کشيديد خواهد آمد، و آنچه آمدنی است، نزديک باشد. (و از همين خطبه است؛)
2⃣ ارزش عالم و بی ارزشی جاهل
♦️ دانا کسی است که قدر خود را بشناسد، و در نادانی انسان اين بس که ارزش خويش نداند. بدترين افراد نزد خدا، کسی است که خدا او را به حالِ خود واگذاشته، تا از راهِ راست، منحرف گردد، و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنيا دعوت شود تا مرز جان تلاش کند، امّا چون به آخرت و نعمت های گوناگونش دعوت شود، سُستی ورزد، گويا آنچه برای آن کار می کند، بر او واجب و آنچه نسبت به آن کوتاهی و تنبلی می کند، از او نخواسته اند.
3⃣سخنی از آينده
♦️ "و اين روزگاری است که جز مؤمنِ بی نام و نشان، از آن رهايی نيابد. اگر در ميانِ مردم باشد، او را نمی شناسند و اگر در ميانِ مردم نباشد، کسی سراغِ او را نمی گيرد، آنها چراغ های هدايت و نشانه های رستگاری اند، نه فتنه انگيزند و اهل فساد، و نه سخنان ديگران و زشتی اين و آن را به مردم رسانند. خدا درهای رحمت را به روی آنان باز کرده و سختی عذاب خويش را از آنان گرفته است. ای مردم! به زودی زمانی بر شما خواهد رسيد که اسلام چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است ريخته می شود. ای مردم! خداوند به شما ظلم نخواهد کرد و از اين جهت تأمين داده است اما هرگز شما را ايمن نساخت که آزمايش نفرمايد، که اين سخن از آن ذات برتر است که فرمود: (در جريان نوح، نشانه هايی است و ما مردم را می آزماييم.)
می گويم: کلام امام(علیه السلام) که فرمود «کلّ مؤمن نومة» يعنی کسی که گمنام و شرّ او اندک است و «المساييح» جمع «مسياح» کسی است که ميان مردم فساد کرده، سخن چين است، و «مذاييع» جمع «مذياع» کسی است که چون بدی کسی را شنيد در ميان مردم رواج می دهد، و «بُذُر» جمع «بَذوُر» کسی است که بسيار نادان است و سخن بيهوده گويد."
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه103
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣(از خطبه هایی است که در آن حوادث سخت آینده را بیان می دارد، که در شهر کوفه ایراد شد. )
1⃣ستايش و اندرز
♦️ستايش خداوندی را که اوّل هر نخستين است و آخر هر آخری. چون پيش از او چيزی نيست بايد که ابتدايی نداشته باشد، و چون پس از او چيزی نيست پس پايانی نخواهد داشت، و گواهی می دهم که جز او خدايی نيست، و خدا يکی است؛ آن گواهی که با درون و برون و قلب و زبان، هماهنگ باشد. ای مردم! دشمنی و مخالفت با من، شما را تا مرز گناه نراند، و نافرمانی از من، شما را به پيروی از هوای نفس نکشاند، و به هنگامِ شنيدنِ سخنِ من، به گوشه چشم، يکديگر را ننگريد.
2⃣خبر از حوادث خونين آينده
♦️ سوگند به آن کس که دانه را شکافت، و جانداران را آفريد، آنچه به شما خبر می دهم از پيامبر امّی(صلی الله علیه و آله)است نه گوينده دروغ گفت، و نه شنونده ناآگاه بود. گويا می بينم شخص سخت گمراهی را که از شام فرياد زند و بتازد و پرچم های خود را در اطراف کوفه بپراکند، و چون دهان گشايد و سرکشی کند و جای پايش بر زمين محکم گردد، فتنه، فرزندِ خويش را به دندان گيرد و آتشِ جنگ، شعله ور شود. روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند. و آنگاه که کشتزار او به بار نشست، و ميوه او آبدار شد، و چون شتر مست خروشيد، و چون برق درخشيد، پرچم های سپاهِ فتنه از هر سو به اهتزاز درآيد، و چونان شب تار و دريای مُتلاطِم، به مردم روی آورند. از آن بيشتر، چه طوفان های سختی که شهر کوفه را بشکافد، و چه تندبادهايی که بر آن وزيدن گيرد، و به زودی دَسْتِجَات مختلف، به جان يکديگر يورش آورند. آنها که بر سر پا ايستادند درو شوند و آنها که بر زمين افتادند، لگدمال گردند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه101
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜