نماز شب بیستم رجب :
هر کس در این شب دو رکعت نماز گذارد و در هررکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره قدر را بخواند ، ثواب ( بقدر مزد نماز مستحبی ) حضرت ابراهیم و موسی و یحیی و عیسی را به او عطا می فرماید و صدمه و آسیبی از جن و انس به او نمی رسد و خداوند به نظر رحمت به بنگرد.
ثواب بیست روز روزه ماه رجب
هر كس بيست روز از رجب را روزه بگيرد، گويى بيست هزار سال خدا را عبادت كرده است.
#نهج_البلاغه
نهی از تملق حاکمان
وَ إِنَّ مِنْ أَسْخَفِ حَالاتِ الْوُلَاةِ عِنْدَ صَالِحِ النَّاسِ أَنْ يُظَنَّ بِهِمْ حُبُّ الْفَخْرِ وَ يُوضَعَ أَمْرُهُمْ عَلَى الْكِبْرِ، وَ قَدْ كَرِهْتُ أَنْ يَكُونَ جَالَ فِي ظَنِّكُمْ أَنِّي أُحِبُّ الْإِطْرَاءَ وَ اسْتِمَاعَ الثَّنَاءِ وَ لَسْتُ بِحَمْدِ اللَّهِ كَذَلِكَ، وَ لَوْ كُنْتُ أُحِبُّ أَنْ يُقَالَ ذَلِكَ لَتَرَكْتُهُ انْحِطَاطاً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ عَنْ تَنَاوُلِ مَا هُوَ أَحَقُّ بِهِ مِنَ الْعَظَمَةِ وَ الْكِبْرِيَاءِ،
(بدانيد!) از بدترين و سخيف ترين حالات زمامداران نزد مردم صالح اين است که گمان برده شود آنها دوست دار تفاخرند و کار آنها را بر نوعى برترى جويى حمل کنند، من خوش ندارم که اين فکر در ذهن شما جولان کند که مدح و ستايش را دوست دارم و از شنيدن آن لذت مى برم. من بحمدالله چنين نيستم و به فرض که من (به مقتضاى طبيعت بشرى) مدح و ثنا را دوست مى داشتم، آن را به سبب خضوع و تواضع در برابر خداوند سبحان ترک مى کردم. خداوندى که با عظمت و کبرياييش از همه سزاوارتر براى ثنا و ستايش است.
#خطبه۲۱۶
#صحیفه_سجادیه_جامعه
مناجات الراغبین
(مناجات مشتاقان، با خداوند متعال)
أَسْأَلُکَ بِسُبُحَاتِ وَجْهِکَ وَبِأَنْوارِ قُدْسِکَ، وَأَبْتَهِلُ إِلَیْکَ بِعَواطِفِ رَحْمَتِکَ وَلَطائِفِ بِرِّکَ، أَنْ تُحَقِّقَ ظَنِّى بِـمٰا أُؤَمِّلُهُ مِنْ جَزِیلِ إِکْرامِکَ وَجَمِیلِ إِنْعامِکَ، فِی الْقُرْبیٰ مِنْکَ وَالزُّلْفىٰ لَدَیْکَ وَالتَّمَتُّعِ بِالنَّظَرِ إِلَیْکَ، وَهَا أَنَا مُتَعَرِّضٌ لِنَفَحاتِ رَوْحِکَ وَعَطْفِکَ وَمُنْتَجِعٌ غَیْثَ جُودِکَ وَلُطْفِکَ، فٰارٌّ مِنْ سَخَطِکَ إِلیٰ رِضاکَ، هارِبٌ مِنْکَ إِلَیْکَ، رَاجٍ أَحْسَنَ مٰا لَدَیْکَ، مُعَوِّلٌ عَلیٰ مَواهِبِکَ، مُفْتَقِرٌ اِلیٰ رِعایَتِکَ.
از تو میخواهم به شکوه و بزرگیهای ذاتت و به انوار قدست و بهسویت زاری میکنم به عواطف مهرت و لطایف احسانت که تحقق بخشی گمانم را در آنچه از تو آرزومندم از بزرگی رأفت و رحمتت و زیبایی مهربانی و لطفت، در راه تقرّب به تو و نزدیکی به بارگاهت و بهرهمندی از نگاه بهسویت، هم اینک متعرّض نسیمهای رحمت و توّجه تو و خواهان باران جود و لطف بیپایان تو میباشم و از خشمت بهسوی خشنودیات گریزان و از تو بهسوی خودت فراریام، نیکوترین چیزی را که نزد توست امید دارم، بر بخششهایت اعتماد میکنم، به توجّه و حمایتت نیازمندم.
#دعای۱۸۶
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سوره نساء آیات ۱۲۹ و ۱۳۰
وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً «129»
و هرگز نمىتوانيد (از نظر علاقهى قلبى) ميان همسران به عدالت رفتار كنيد، هرچند كوشش فراوان كنيد. پس تمايل خود را يكسره متوجّه يك طرف نسازيد تا ديگرى را بلاتكليف رها كنيد. و اگر راه صلح و آشتى و تقوا پيشگيريد، به يقين خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.
نکته ها
قانون آسمانى با فطرت تضاد ندارد. انسان به همسر جوان بيشتر از همسر سالخورده علاقه دارد. و لذا فرمان عدالت تنها نسبت به رفتار با آن دو است نه علاقهى قلبى. حالا كه عدالت قلبى نمىشود عدالت در عمل بايستى باشد. «1» در اسلام، تكليف فوق توان نيست.
انسان قدرت بر تعديل محبّت را ندارد ولى حداقل عدالت در برخورد، را بايد داشته باشد.
در روايات آمده است: پيامبر صلى الله عليه و آله حتّى در ايام بيمارى در آستانهى رحلت، بستر خود را به عدالت به اتاقهاى همسران خود منتقل مىكرد، و حضرت على عليه السلام در روزى كه متعلّق به همسرى بود، حتّى در خانهى همسر ديگر وضو نمىگرفت. «2»
«1». تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 558؛ كافى، ج 5، ص 362.
«2». تفسير نمونه و تبيان.
پیام ها
1- بلاتكليف گذاشتن زن، حرام است. «فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ»
2- با صلح و تقوا، هم ضعفهاى گذشته بخشوده مىشود، هم غفلتهاى ناآگاهانهى امروز. «وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَ كانَ اللَّهُ واسِعاً حَكِيماً «130»
و اگر آن دو از يكديگر جدا شدند، خداوند هر يك را از كرم و وسعت خويش بىنياز مىكند. و خداوند همواره گشايش دهندهى حكيم است.
پیام ها
1- در اسلام، براى خانواده بنبست نيست، اگر عفو، صلح و اجراى حدود و هشدارها كارساز نبود، طلاق وجود دارد. وَ إِنْ يَتَفَرَّقا ...
2- با پيدايش گره در زندگى، نبايد مأيوس شد. بلكه مسير را بايد عوض كرد. وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ ...
3- گام اوّل، اصلاح و تقوا است. (آيهى قبل)، گام آخر، جدايى و طلاق است. «وَ إِنْ يَتَفَرَّقا»
4- طلاق و جدايى همه جا بد نيست، گاهى راهگشاست. زيرا چه بسا اختلافات خانوادگى به خودكشى وروابط نامشروع بيانجامد. طلاق اميدِ تشكيل زندگى مجدّد را نويد مىدهد. «يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ»
5- خداوند، ضامن گره گشايى است. «يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ»
6- راه توسعهى زندگى براى هركس به گونهاى است. گاهى با ازدواج «إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ» «1» گاهى با طلاق «وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ» تا وظيفه چه باشد. نه از
«1» نور 32
ازدواج بايد ترسيد، چون خدا وعدهى بىنيازى داده است؛ و نه از طلاق، چون خداوند آن جا هم وعدهى وسعت رزق داده است. «يُغْنِ اللَّهُ»
7- رزق و روزى دست خداست. «واسِعاً حَكِيماً»
8- تشريعِ طلاق، تفضّلى الهى و حكيمانه است. «واسِعاً حَكِيماً»
9- بهرهگيرى از وسعت و قدرت، اگر همراه با حكمت باشد ارزش است وگرنه خطر است. «واسِعاً حَكِيماً»
04.Nisa.129-130.mp3
2.44M
تفسیر سوره نساء آیات ۱۲۹ و ۱۳۰ توسط استاد قرائتی