#نهج_البلاغه
#آغاز_خطبه۲۲۱
هشدار از غفلت زدگی ها
(و من كلام له (عليه السلام) قاله بعد تلاوته «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ»:)
يَا لَهُ مَرَاماً مَا أَبْعَدَهُ، وَ زَوْراً مَا أَغْفَلَهُ، وَ خَطَراً مَا أَفْظَعَهُ! لَقَدِ اسْتَخْلَوْا مِنْهُمْ أَيَّ مُدَّكِرٍ وَ تَنَاوَشُوهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ. أَ فَبِمَصَارِعِ آبَائِهِمْ يَفْخَرُونَ؟ أَمْ بِعَدِيدِ الْهَلْكَى يَتَكَاثَرُونَ؟ يَرْتَجِعُونَ مِنْهُمْ أَجْسَاداً خَوَتْ وَ حَرَكَاتٍ سَكَنَتْ؛ وَ لَأَنْ يَكُونُوا عِبَراً أَحَقُّ مِنْ أَنْ يَكُونُوا مُفْتَخَراً، وَ لَأَنْ يَهْبِطُوا بِهِمْ جَنَابَ ذِلَّةٍ أَحْجَى مِنْ أَنْ يَقُومُوا بِهِمْ مَقَامَ عِزَّةٍ. لَقَدْ نَظَرُوا إِلَيْهِمْ بِأَبْصَارِ الْعَشْوَةِ وَ ضَرَبُوا مِنْهُمْ فِي غَمْرَةِ جَهَالَةٍ؛ وَ لَوِ اسْتَنْطَقُوا عَنْهُمْ عَرَصَاتِ تِلْكَ الدِّيَارِ الْخَاوِيَةِ وَ الرُّبُوعِ الْخَالِيَةِ لَقَالَتْ ذَهَبُوا فِي الْأَرْضِ ضُلَّالًا وَ ذَهَبْتُمْ فِي أَعْقَابِهِمْ جُهَّالًا، تَطَئُونَ فِي هَامِهِمْ وَ تَسْتَنْبِتُونَ فِي أَجْسَادِهِمْ وَ تَرْتَعُونَ فِيمَا لَفَظُوا وَ تَسْكُنُونَ فِيمَا خَرَّبُوا، وَ إِنَّمَا الْأَيَّامُ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ بَوَاكٍ وَ نَوَائِحُ عَلَيْكُمْ.
(پس از خواندن آيه 1 سوره تكاثر «افزون طلبى شما را به خود مشغول داشته تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد» فرمود):
شگفتا! چه هدف و مقصد بسيار دورى و چه زيارت کنندگان غافلى و چه افتخار موهوم و نفرت انگيزى (که بر کنار قبور پيشينيان خود مى آيند و به تعداد آنها بر يکديگر تفاخر مى کنند) آنها به سراغ کسانى رفتند که از دسترسشان دورند (و يک عالم ميان آنها فاصله است) آيا به گورها و محل سقوط اجساد پدرانشان افتخار مى کنند يا با شمارش تعداد مردگان، فزونى مى طلبند؟! گويى آنها مى خواهند اجساد بى جان و بدنهاى بى روح و از کار افتاده را باز گردانند (چه خيال باطل و فکر محالى); ولى اگر آن (اجساد بى جان واستخوانهاى پوسيده) مايه عبرت گردد، سزاوارتر است تا مايه تفاخر شود و اگر با توجّه به وضع آنان اين بازماندگان، به آستانه تواضع و ذلت فرود آيند عاقلانه تر است از اينکه آنها را وسيله سربلندى و عزت خود بدانند. (آرى!) اين به جهت آن است که آنها با چشمان کم نور به مردگان خود نگريستند و در درياى جهل و غرور فرو رفتند، اگر شرح حال آنان را از عرصه هاى ويران شده آن ديار و خانه هاى خالى مى پرسيدند در پاسخ به آنها مى گفتند: آنها در زمين گم شدند (و اجسادشان خاک و پراکنده شد); ولى شما از روى جهل همان مسير آنها را ادامه داديد در حالى که از روى جمجمه هايشان عبور مى کنيد و روى اجسادشان زراعت مى نماييد و از آنچه آنها باقى گذاردند مى خوريد و در خانه هاى آنها که رو به ويرانى مى رود سکونت مى گزينيد (شما بر آنها مى گرييد) در حالى که روزهايى که در ميان شما و آنها قرار دارد بر شما مى گريند و نوحه گرى مى کنند!
#خطبه۲۲۱
#مناجات_خمس_عشره
#مناجات_التائبین
راز و نیاز توبهکنندگان
إِلٰهِى مَا أَنَا بِأَوَّلِ مَنْ عَصَاكَ فَتُبْتَ عَلَيْهِ، وَتَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِكَ فَجُدْتَ عَلَيْهِ، يَا مُجِيبَ الْمُضْطَرِّ، يَا كَاشِفَ الضُّرِّ، يَا عَظِيمَ الْبِرِّ، يَا عَلِيماً بِمَا فِى السِّرِّ، يَا جَمِيلَ السَِّتْرِ، اسْتَشْفَعْتُ بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ إِلَيْكَ، وَتَوَسَّلْتُ بِجَنابِكَ وَتَرَحُّمِكَ لَدَيْكَ، فَاسْتَجِبْ دُعائِى، وَلَا تُخَيِّبْ فِيكَ رَجائِى، وَتَقَبَّلْ تَوْبَتِى، وَكَفِّرْ خَطِيئَتِى، بِمَنِّكَ وَرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
خدایا نخستین کسی نیستم که تو را نافرمانی کرده و حضرتت توبهاش را پذیرفتی و خود را در معرض احسانت قرار داده و تو مورد احسانش قرار دادی، ای پاسخگوی درماندگان، ای برطرفکننده زیان، ای بزرگ نیکی، ای دانای نهان، ای زیبا پردهپوش، به جود و بزرگواریات از تو درخواست یاری و کمک دارم و به آستانهات و رحمت و بخشایشی که نزد توست متوسل شدم پس دعایم را اجابت کن، امیدم را به خود ناامید مساز و توبهام را بپذیر و با احسان و مهرت خطاهایم را نادیده گیر، ای مهربانترین مهربانان.
#پایان_مناجات_اول
#استاد_قرائتی
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سوره نساء آیات ۱۴۳ و ۱۴۴ توسط استاد قرائتی
مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا «143»
(منافقان) بين كفر و ايمان سرگشتهاند، نه با اين گروهاند و نه با آن گروه و خداوند هر كه را گمراه كند، براى او راه نجاتى نخواهى يافت.
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». درّالمنثور، ج 2، ص 237.
نکته ها
«تَذَبذُب» حركت چيزى است كه در هوا آويخته باشد و هيچ جايگاه و پايگاه محكم و استوارى در روى زمين نداشته باشد.
پیام ها
1- منافقان، استقلال فكر و عقيده ندارند به هر حركتى مىچرخند، به ديگران وابسته و بىهدف سرگردانند. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ»
2- منافق، آرامش ندارد. چون پيوسته بايد موضع جديد، تصميم فورى و عجولانه بگيرد. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ»
3- در مواضع اعتقادى و بينش فكرى، قاطعيّت لازم است. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ»
4- منافق، مورد قهر خداوند است. «مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ»
5- نفاق، درد بى درمان است. «فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً مُبِيناً «144»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! كافران را به جاى مؤمنان دوست و سرپرست خود نگيريد، آيا مىخواهيد براى خداوند دليل و حجّت آشكار عليه خودتان قرار دهيد؟
نکته ها
مؤمنان حقّ ايجاد رابطه با كفّار را ندارند، ولى منافقان با كافران رابطهى تنگاتنگ دارند.
قرآن، كفّار را شيطانهاى منافقان «خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ» «1» و برادران منافقان معرفى مىكند «الَّذِينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا» «2» تعبيرات قرآن در آيات 139 و 141 مبين كيفيّت رابطهى آنان با كفّار بود.
«1». بقره، 17.
«2». حشر، 11.
پیام ها
1- پذيرش ولايت كفّار با ايمان سازگار نيست. يك دل، دو دوستى برنمىدارد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا ...
2- تولّى و تبرّى، دوستى با مؤمنان و دورى از كافران، لازمهى ايمان است. «لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ»
3- از هر نوع اختلاط، رفاقت و قراردادى كه نتيجهاش به زيان مسلمانان باشد، بايد پرهيز كرد. «لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ»
4- در سياست خارجى، روابط سياسى و اقتصادى، گزينشها و عزل و نصبها، هر اقدامى كه به سلطهى كفّار بر مسلمانان انجامد حرام و محكوم است. «لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ»
5- مسلمان ذلّت پذير، در برابر خداوند پاسخى ندارد. أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ ...
04.Nisa.143-144.mp3
2.53M
تفسیر سوره نساء آیه ۱۴۳ و ۱۴۴ توسط استاد قرائتی
12.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 کیفر اعمال (داستان وزیر و مرد عرب)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی