🔈ختم گویاۍ #نهج_البلاغھ در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلـے تامهدۍ (علیهما السلام) 🔷 سهم روز صد و چهارم‌ : خطبہ ۲۱۶ #نهج_البلاغھ #نهضت_جهانے_نهج_البلاغه_خوانۍ

🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 📜 #خطبہ216 : از سخنرانیهاۍ امام (علیہ السلام) در صحراۍ صفين 1⃣ حقوق اجتماعـے 📚پس از ستايش پروردگار، خداوند سبحان براۍ من بر شما بھ جهت سرپرستـے حكومت حقۍ قرار دادھ و براۍ شما همانند حق من، حقـے تعيين فرمودھ است. پس حق گستردھ تر از آن است ڪہ وصفش كنند، ولـے بھ هنگام عمل تنگنایۍ بےمانند دارد. حق اگر بھ سود كسـے اجراء شود، ناگزير بھ زيان او نيز روزۍ بہ كار رود و چون بھ زيان كسے اجرا شود روزۍ بہ سود او جريان خواهد داشت. اگر بنا باشد حق بھ سود كسۍ اجرا شود و زيانـے نداشتہ باشد، اين مخصوص خداۍ سبحان است نھ ديگر آفريدھ ها، بہ خاطر قدرت الهـے بر بندگان و عدالت او بر تمام موجوداتۍ ڪہ فرمانش بر آنها جارۍ است. لكن خداوند حق خود را بر بندگان، اطاعت خويش قرار دادھ و پاداش آن را دوچندان كردھ است، از روۍ بخشندگـے و گشايشۍ ڪہ خواستہ بھ بندگان عطا فرمايد. 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿

🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 2⃣ حقوق متقابل رهبرۍ و مردم 🦋پس خداۍ سبحان برخـے از حقوق خود را براۍ بعضـے از مردم واجب كرد و آن حقوق را در برابر هم گذاشت کھ برخۍ از حقوق برخـے ديگر را واجب گرداند و حقّۍ بر كسـے واجب نمےشود مگر همانند آن را انجام دهد. و در ميان حقوق الهۍ بزرگترين حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است ؛ حقّ واجبـے ڪہ خداۍ سبحان بر هر دو گروھ لازم شمرد و آن را عامل پايدارۍ پيوند ملت و رهبر و عزّت دين قرار داد. ⇦پس امور مردم اصلاح نمےشود مگر بھ وسیلہ کارگزاران صالح و کارگزاران هم نمےتوانند امور را اصلاح کنند مگر بھ شرط استقامت مردم و آنگاھ ڪہ مردم حقّ رهبرۍ را ادا كنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعہ عزت يابد و راههاۍ دين پايدار و نشانہ هاۍ عدالت برقرار و سنّت پيامبر (صلے الله علیہ والہ وسلم) پايدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حكومت اميدوار و دشمن در آرزوهايش مأيوس مےشود. 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿

🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 🔰اما اگر مردم بر حكومت چيرھ شوند، يا زمامدار بر رعيّت ستم كند، وحدت كلمہ از بين مےرود، نشانہ هاۍ ستم آشكار و نيرنگبازۍ در دين فراوان مےگردد و راھ گستردھ سنت پيامبر (صلے الله علیہ و آلہ وسلم) متروك، هواپرستۍ فراوان، احكام دين تعطيل و بيماريهاۍ دل فراوان گردد، مردم از اينكہ حق بزرگـے فراموش مےشود يا باطل خطرناكۍ در جامعہ رواج مےيابد، احساس نگرانۍ نمےكنند، پس در آن زمان نيكان خوار و بدان قدرتمند مےشوند و كيفر الهۍ بر بندگان بزرگ و دردناك خواهد بود. پس بر شماست ڪھ يكديگر را نصيحت كنيد و نيكو همكارۍ نماييد. ↩️درست است ڪہ هيچ كس نمےتواند حق اطاعت خداوندۍ را چنانكہ بايد بگذارد؛ هر چند در به دست آوردن رضاۍ خدا حريص باشد و در كار بندگۍ تلاش فراوان نمايد، لكن بايد بھ مقدار توان، حقوق الهۍ را رعايت كند ڪہ يكـے از واجبات الهے، يكديگر را بہ اندازھ توان نصيحت كردن و برپا داشتن حق و يارۍ دادن بہ يكديگر است. هيچ كس هر چند قدر او در حق بزرگ و ارزش او در دين بيشتر باشد، بےنياز نيست كھ او را در انجام حق يارۍ رسانند و هيچ كس گرچہ مردم او را خوار شمارند و در ديدھ ها بےارزش باشد، كوچكتر از آن نيست كھ كسـے را در انجام حق يارۍ كند يا ديگرۍ بھ يارۍ او برخيزد. 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿

🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 📌(پس يكے از ياران بھ پا خاست و با سخنـے طولانۍ امام را ستود، حرف شنوایۍ و اطاعت از امام را اعلام داشت آنگاھ امام فرمود:) كسے كھ عظمت خدا در جانش بزرگ و منزلت او در قلبش والاست، سزاوار است ڪہ هر چھ جز خدا را كوچك شمارد و از او سزاوارتر كسے ڪہ نعمتهاۍ خدا را فراوان در اختيار دارد و بر خان احسان خدا نشستہ است، زيرا نعمت خدا بر كسے بسيار نگردد جز آنكہ حقوق الهے بر او فراوان باشد. 📜 #خطبہ216: یکـے از سخنرانۍ هاۍ امام در صفین 3⃣ روابط سالم و متقابل رهبر و مردم 🖇از پست ترين حالات زمامداران در نزد صالحان اين است ڪہ گمان برند آنها دوستدار ستايش باشند و كشوردارۍ آنان بر كبر و خودپسندۍ استوار باشد. خوش ندارم در خاطر شما بگذرد كھ من ستايش را دوست دارم و خواهان شنيدن آن مےباشم. سپاس خدا را ڪھ چنين نبودم و اگر ستايش را دوست مےداشتم، آن را رها مےكردم بھ خاطر فروتنۍ در پيشگاھ خداۍ سبحان و بزرگـے و بزرگوارۍ كھ تنها خدا سزاوار آن است. 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿

🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 📿گاهے مردم ستودن افرادۍ را براے كار و تلاش روا مےدانند. اما من از شما مےخواهم ڪہ مرا با سخنان زيباۍ خود نستاييد، تا نفس خود را بھ وظایفۍ كھ نسبت بہ خدا و شما دارم خارج سازم و حقوقـے ڪہ ماندھ است بپردازم و واجباتۍ كہ بر عهدھ من است و بايد انجام گيرد اداء كنم. پس با من چنانكہ با پادشاهان سركش سخن مےگويند، حرف نزنيد و چنانكہ از آدمهاۍ خشمگين كنارھ مےگيرند دورۍ نجوييد و با ظاهرسازۍ با من رفتار نكنيد و گمان مبريد اگر حقّـے بھ من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پے بزرگ نشان دادن خويشم. زيرا كسے كہ شنيدن حق يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن بھ آن دشوارتر خواهد بود. پس از گفتن حق يا مشورت در عدالت خوددارۍ نكنيد، زيرا خود را برتر از آنكہ اشتباھ كنم و از آن ايمن باشم نمےدانم، مگر آنكہ خداوند مرا حفظ فرمايد. پس همانا من و شما بندگان و مملوك پروردگاريم ڪہ جز او پروردگارۍ نيست. او مالك ما و ما را بر نفس خود اختيارۍ نيست، ما را در آنچہ بوديم خارج و بدانچہ صلاح ما بود درآورد، بھ جاۍ گمراهـے هدايت و بھ جاۍ كورۍ بينایـے بھ ما عطا فرمود. 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿