eitaa logo
نهج البلاغه و زندگی
4.1هزار دنبال‌کننده
23.6هزار عکس
11.4هزار ویدیو
367 فایل
💌اجتماعی که علی (علیه السلام) را کنار گذاشت، علی (علیه السلام) را از علی(علیه السلام)بودن منع نکرد، بلکه خود را از علی(علیه السلام) داشتن محروم کرد. اینجا کلاسی است برای مرور تفکرات امیرالمومنین (علیه السلام) باشد که مقبول حضرتش افتد. ساجدی نسب
مشاهده در ایتا
دانلود
از نامه هاى امام(علیه السلام) است که (آن را نیز) براى معاویه نگاشته است. با توجّه به اینکه این نامه پاسخى است به نامه زشت و جسورانه معاویه به آن حضرت که مشتمل بر انبوهى از اهانت ها و شیطنت ها بوده است، نگاه نامه بیشتر به پاسخ سخنان شیطنت آمیز معاویه معطوف است. در بخشى از این نامه، امام(علیه السلام) به این نکته اشاره مى فرماید که به هنگام قیام پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) گروه زیادى از جمله قریش، کمر به قتل او بستند و خداوند او را از چنگال آنان نجات داد و بیش از همه قریش بر ضد او قیام کردند. در بخش دیگرى از آن به این نکته اشاره مى فرماید که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)در جنگ ها خاندان خود را در خط اوّل قرار مى داد و با فداکارى آنان، یارانش را حفظ مى کرد. شهادت حمزه و جعفر و افراد دیگرى از خاندان بنى هاشم را گواه این مى شمرد. این در واقع پاسخى است به ادعاى معاویه که در نامه اش افرادى غیر بنى هاشم; مانند خلیفه اوّل و دوم را دلسوزترین افراد نسبت به اسلام شمرده است. در بخش سوم، حضرت اظهار شگفتى مى کند که چگونه روزگار او را در برابر کسى همچون معاویه قرار داده که نه به اسلام خدمت کرده و نه سابقه اى در دین دارد. و بالاخره در چهارمین بخش نامه از عدم پذیرش درخواست معاویه مبنى بر تحویل دادن قاتلان عثمان سخن مى گوید، زیرا اگر بناست قاتلان او محاکمه و مجازات شوند این کار در اختیار رییس حکومت اسلامى است نه یک فرد شورشى. شایان ذکر است که نوشتن نامه از سوى معاویه و پاسخ على(علیه السلام)داستانى دارد که براى روشن ساختن محتواى نامه امام(علیه السلام) بسیار مفید است و آن اینکه: ابومسلم خولانى که در اصل اهل یمن بود زمان جاهلیّت را درک کرده بود; ولى هرگز پیغمبر اسلام را ندید و عمدتاً در شام زندگى مى کرد، با عده اى از مردم شام پیش از آنکه امام(علیه السلام) به سوى صفین حرکت کند نزد معاویه رفت و از او خواست که با على(علیه السلام) که داراى مقام والایى از نظر همنشینى با پیغمبر و قرابت و خویشاوندى با اوست و هجرت و سبقت در اسلام دارد، جنگ نکند و به او گفت تو هرگز چنین موقعیّتى را ندارى. معاویه در پاسخ آنها به این بهانه متوسل شد که على به قاتلان عثمان پناه داده اگر آنها را تحویل دهد تا قصاص شوند، با او جنگ نخواهد کرد. ابومسلم و همراهانش از معاویه خواستند که همین مطلب را در نامه اى براى على(علیه السلام)بنویسد. معاویه نامه اى به این مضمون نوشت و به ابومسلم داد تا به امیر مؤمنان برساند. ابومسلم نامه را خدمت امام(علیه السلام) آورد و در حضور جمع به آن حضرت داد سپس بپاخاست و طى خطابه اى عرض کرد: من دوست ندارم ولایت امور مسلمین به دست غیر تو باشد; امّا عثمان به ناحق کشته شد. قاتلان او را به دست ما بسپار اگر کسى مخالفت کرد نیروهاى ما در اختیار توست. امام(علیه السلام) پاسخ داد: فردا بیا جواب نامه ات را بگیر. ابومسلم فردا که براى گرفتن جواب نامه آمد دید که مسجد پر از جمعیّت است و همه به طور دسته جمعى شعار مى دهند: ما همه در قتل عثمان شرکت داشته ایم. قابل توجّه اینکه اجتماع آن گروه عظیم در مسجد از این جهت بود که احساس کردند شاید امام(علیه السلام) بخواهد قاتلان عثمان را به معاویه تحویل دهد تا بهانه او بر مخالفت از بین برود، لذا همه آنها و طرفدارانشان در مسجد جمع شدند تا اعلام کنند قاتل عثمان یک یا چند نفر نبوده است; ولى امام(علیه السلام) هم هرگز تصمیم نداشت که آن چند نفر را به معاویه بسپارد عملا نیز چنین کارى ممکن نبود. در این موقع امام(علیه السلام) پاسخ مکتوب معاویه را به ابومسلم داد تا به شام ببرد; ولى ابومسلم با خود مى گفت: «الاْنَ طابَ الضِرابُ; اکنون براى ما جنگ کردن براى خونخواهى عثمان رواست». ابومسلم و همراهانش گویا نمى خواستند این حقیقت را درک کنند که اوّلاً قتل عثمان بعد از یک قیام مردمى بر ضدّ او به خاطر کارهاى ناروایش بوده نه کار یک یا چند فرد و ثانیاً به فرض که بخواهند قاتلان عثمان را محاکمه و قصاص کنند، این کار مربوط به یک فرد شورشى; مانند معاویه نیست باید به دست رییس حکومت اسلامى که از سوى مهاجران و انصار برگزیده شده و مردم با او بیعت کرده اند انجام گیرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
685321441524152.mp3
3.11M
🔉 حتما گوش کنید | یه سنت خوب در روز جمعه سوره مبارکه 🌸 کوتاه با قرائت زیبای رهبر معظم انقلاب ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روابط عمومی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه ای اعلام کرد: 🔹عصر امروز (جمعه ۲۸ تیر ) یک فروند نفتکش  انگلیسی با نام" "stena impero" هنگام عبور از تنگه هرمز به علت رعایت نکردن قوانین و مقررات بین المللی دریایی بنا به درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان، توسط یگان شناوری منطقه یکم نیروی دریایی سپاه توقیف شد. 🔹نفت‌کش مذکور پس از توقیف به ساحل هدایت و برای سیر مراحل قانونی و بررسی های لازم تحویل سازمان بنادر و دریانوردی شد. سروش👇 sapp.ir/doshmandakheli ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/361037829Cafee3fc79e
هدایت شده از شبکه ادیان
در زبان های مختلف، مردم بیشتر کدام ایموجی را استفاده کرده اند؟ پر کاربردترین ایموجی در #ایران در اوج تحریم ایموجی خنده بوده😂 مردم ایرانو عشقه..✌️❤️🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌐 @adyan8
هدایت شده از بیداری ملت
محل سخنرانی آدولف هیتلر در نورنبرگ آلمان در سال 1935 و اکنون ... هر که آمد در نم آباد جهان چون گردباد روزگاری خاک خورد، آخر بخود پیچید و رفت ... 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از بیداری ملت
اوضاع تردد کشتی ها و نفتکش ها در تنگه هرمز .... کسی جرات رد شدن از تنگه رو نداره 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از شبکه ادیان
تبلیغ احمد بصری در دیوار‼️ فضای بی در و پیکر مجازی.. 🌐 @adyan8
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
⭕️ اعلام فروش نفتکش انگل‌ستانی در سایت دیوار... مال یه خانم ملکه بوده میومده تنگه هرمز برمیگشته اینبار اومد برنگشت @Afsaran_ir
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
⭕️ مانور اقتدار جمهوری اسلامی ✍ #افسران 🔻روزی در ایران انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها با کودتا حکومت عوض می‌کردند و از نفت ایران تا سایر دارایی‌ها و ثروت ملت را به یغما می‌بردند، منطقه‌ی استراتژیکی مثل بحرین با اشاره‌ی اجانب مثل آب خوردن از ایران جدا می‌شد 🔺با جمهوری اسلامی به جایی رسیده‌ایم که تهدید نظامی ایران توسط دشمنان تبدیل به لاف در غریبی شده و دشمنان یکی بزنند چندتا میخورند از بهم پیچیده شدن نسخه‌ی داعش در منطقه، تا ساقط شدن پهپاد گلوبال هاوک و حالا توقیف نفتکش انگلیسی @Afsaran_ir
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
⭕️به تهیه کننده #گاندو پیشنهاد باید کرد که درباره #برجام ، #FATF، #توافق_پاریس، #سند۲۰۳۰ و ده‌ها سوژه شامل #نفوذ دیگر هم فیلم بسازد. 🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه 🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸عطر باد صبا🔸 حافظ در یک بیت معنای بلندی را بازگو کرده که برای خیلی از ما فهم آن آسان نیست و بلکه ممکن نیست، می گوید: کس ندیده است ز مشک ختن و نافه ی چین آنچه من هر سحر از باد صبا می بینم حلالش باد! می گوید: من عطری از این باد صبا استشمام می کنم که کسی از مشک ختن و نافه ی چین ندیده است. حال، تو بگو اینها در اسلام نیست! اگر انکار کردی، برای اسلام بهتر می شود؟ بگو این بوها نیست و بگو همه اش خیالات است!! همین حرم که می روید غیر از عطری که به آن می زنند و گلابی که می پاشند، عطر دیگری هم دارد. در همین صحن حرم امام رضا (علیه السلام)، ده - بیست سال قبل (1)، نماز می خواندم که بویی آمد که نه بوی گلاب بود و نه بوی عطر. بوی عجیبی می آمد. وقتی به کسی که اهل این راه بود گفتم، گفت: آری، بوی بهشت از پانصد سال راه هم می آید! یعنی هنوز ممکن است پانصد سال راه تا بهشت داشته باشی، غرور پیدا مکن که به جایی رسیده ای! هنوز تا بهشت پانصد سال فاصله است. حرف به موقع و بجایی است: چون انسان تا یک بویی، بوی علم، بوی ایمان به مشامش رسید می گوید: بله، همه چیز درست شد. در، باز شد و چشم و گوشم باز شد. می گویند: نه آقا، هنوز پانصد سال فاصله‌داری و خیلی کار دارد تا برسی. ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
‌🌀 به «جنبش طرح مسئله‌» نیاز داریم ‌ 🔻در این مقطع، مهمترین وظیفه‌ی ما بازنمایی زیبایی‌ها، خوبی‌ها، نعمت‌ها، فرصت‌ها و داشته‌های این ملت است. بعضی می‌گویند این یعنی «چشم‌های‌مان را رو به مسائل ببندیم». اتفاقا باید مسائل کشور را ببینیم. منتها ما به یک #جنبش_طرح_مسئله نیاز داریم. ولی مسئله یعنی چه؟ یعنی ترکیبی از معلوم‌ها و مجهول‌ها؛ به شکلی که شما با معلوم‌هایتان، مجهول‌هایتان را به دست آورید. یا به تعبیری کنارهم‌نشاندن #داشته‌ها و #نداشته‌ها به شکلی که شما با داشته‌هایتان، نداشته‌هایتان را به دست آورید.‌ ‌ 🔻اینکه فلان جا #فقر است، فلان جا #اختلاس و #ناکارآمدی است؛ این را همه از جمع فامیلی تا تاکسی تا گروه‌های تلگرامی و انجمن سلطنت‌طلبان مدام می‌گویند. اما این‌ها مسئله طرح نمی‌کنند. این‌ها فقط #القای_بن‌بست می‌کنند. «نهی از منکر» وظیفه‌ی ما است، اما کسی که به ما گفته با نهی از منکر مبارزه کن، روش آن را هم بیان کرده است. فرموده: مِنْکُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ، یعنی نهی از منکر قبلش «امر به معروف» است و قبل از امر به معروف نیز «یدعون إلي الخير» است.‌‌ ‌ 🔻 یدعون إلي الخير یعنی مردم را دعوت کنید به دیدن بهترین‌ها، بهترین‌ها را به رخ بکشید، الگوها را نشان بدهید. کسی می‌تواند مشکلات را حل کند که عزت نفس داشته باشد؛ کسی که داشته‌هایش را بشناسد و آن‌ها را محکم با خودش داشته باشد. باید این روحیه را زنده کنیم.‌ ‌ 🔸 وحید جلیلی (دیدار با جمعی از دانشجویان #لرستان، تیر ۹۸‌) @farhangchb
هدایت شده از شبکه ادیان
💠اتّفاقی جالب در تفحّص یک شهید خوندی و دلت شکست اشک ازچشمات سرازیر شد التماس دعا...😢💔 🔹شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد .... 🔹شهید سید مرتضی دادگر🌷 🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران 🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم. 🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم. 🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم. سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین. تا اینکه.. 🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد؛ آشوبی در دلم پیدا شد.حقوق بچّه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم، نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم؛ 🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچّه ها عازم شلمچه شدیم. 🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد. 🔹شهید سیدمرتضی‌دادگر🌷 فرزند سید حسین اعزامی از ساری گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من 🔹استخوان های مطهّر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم. 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علّت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند. 🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحّص شده بود به راز و نیاز پرداختم. 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها! ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم. راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم." گفتم و گریه کردم. 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید. بی ادبی و جسارتم را ببخشید.» 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم. هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام. با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده. 🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم؛ به قصابی رفتم.خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است. به میوه فروشی رفتم.به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم. جواب همان بود.بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است. گیج گیج بودم. مات مات.. خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته. با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد؛ 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحّص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم. اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود. به خدا خودش بود. کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود. به خدا خودش بود. گیج گیج بودم. مات مات.. کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم. مثل دیوانه ها شده بودم.. عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم. می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم.مثل دیوانه هاشده بودم.به کارت شناسایی نگاه می کردم. 🔹شهید سید مرتضی دادگر فرزند سید حسین اعزامی از ساری. وسط بازار ازحال رفتم. 🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹 🌐 @adyan8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ امروز:۹ شمسی: شنبه - ۲۹ تیر ۱۳۹۸ میلادی: Saturday - 20 July 2019 قمری: السبت، 17 ذو القعدة 1440 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 💠 اذکار روز: - یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه) - یا حی یا قیوم (1000 مرتبه) - يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن 📆 روزشمار: ▪️12 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️19 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️21 روز تا روز عرفه ▪️22 روز تا عید سعید قربان ▪️27 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
نهج البلاغه ۱۰- و من كتاب له ( عليه السلام ) > إليه أيضا < وَ كَيْفَ أَنْتَ صَانِعٌ إِذَا تَكَشَّفَتْ عَنْكَ جَلَابِيبُ مَا أَنْتَ فِيهِ مِنْ دُنْيَا قَدْ تَبَهَّجَتْ بِزِينَتِهَا وَ خَدَعَتْ بِلَذَّتِهَا دَعَتْكَ فَأَجَبْتَهَا وَ قَادَتْكَ فَاتَّبَعْتَهَا وَ أَمَرَتْكَ فَأَطَعْتَهَا وَ إِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَقِفَكَ وَاقِفٌ عَلَي مَا لَا يُنْجِيكَ مِنْهُ مِجَنٌّ فَاقْعَسْ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ وَ خُذْ أُهْبَةَ الْحِسَابِ وَ شَمِّرْ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِكَ وَ لَا تُمَكِّنِ الْغُوَاةَ مِنْ سَمْعِكَ وَ إِلَّا تَفْعَلْ أُعْلِمْكَ مَا أَغْفَلْتَ مِنْ نَفْسِكَ فَإِنَّكَ مُتْرَفٌ قَدْ أَخَذَ الشَّيْطَانُ مِنْكَ مَأْخَذَهُ وَ بَلَغَ فِيكَ أَمَلَهُ وَ جَرَي مِنْكَ مَجْرَي الرُّوحِ وَ الدَّمِ وَ مَتَي كُنْتُمْ يَا مُعَاوِيَةُ سَاسَةَ الرَّعِيَّةِ وَ وُلَاةَ أَمْرِ الْأُمَّةِ بِغَيْرِ قَدَمٍ سَابِقٍ وَ لَا شَرَفٍ بَاسِقٍ وَ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ لُزُومِ سَوَابِقِ الشَّقَاءِ وَ أُحَذِّرُكَ أَنْ تَكُونَ مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّةِ مُخْتَلِفَ الْعَلَانِيَةِ وَ السَّرِيرَةِ وَ قَدْ دَعَوْتَ إِلَي الْحَرْبِ فَدَعِ النَّاسَ جَانِباً وَ اخْرُجْ إِلَيَّ وَ أَعْفِ الْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْقِتَالِ لِتَعْلَمَ أَيُّنَا الْمَرِينُ عَلَي قَلْبِهِ وَ الْمُغَطَّي عَلَي بَصَرِهِ فَأَنَا أَبُو حَسَنٍ قَاتِلُ جَدِّكَ وَ أَخِيكَ وَ خَالِكَ شَدْخاً يَوْمَ بَدْرٍ وَ ذَلِكَ السَّيْفُ مَعِي وَ بِذَلِكَ الْقَلْبِ أَلْقَي عَدُوِّي مَا اسْتَبْدَلْتُ دِيناً وَ لَا اسْتَحْدَثْتُ نَبِيّاً وَ إِنِّي لَعَلَي الْمِنْهَاجِ الَّذِي تَرَكْتُمُوهُ طَائِعِينَ وَ دَخَلْتُمْ فِيهِ مُكْرَهِينَ وَ زَعَمْتَ أَنَّكَ جِئْتَ ثَائِراً بِدَمِ عُثْمَانَ وَ لَقَدْ عَلِمْتَ حَيْثُ وَقَعَ دَمُ عُثْمَانَ فَاطْلُبْهُ مِنْ هُنَاكَ إِنْ كُنْتَ طَالِباً فَكَأَنِّي قَدْ رَأَيْتُكَ تَضِجُّ مِنَ الْحَرْبِ إِذَا عَضَّتْكَ ضَجِيجَ الْجِمَالِ بِالْأَثْقَالِ وَ كَأَنِّي بِجَمَاعَتِكَ تَدْعُونِي جَزَعاً مِنَ الضَّرْبِ الْمُتَتَابِعِ وَ الْقَضَاءِ الْوَاقِعِ وَ مَصَارِعَ بَعْدَ مَصَارِعَ إِلَي كِتَابِ اللَّهِ وَ هِيَ كَافِرَةٌ جَاحِدَةٌ أَوْ مُبَايِعَةٌ حَائِدَةٌ .
نهج البلاغه نامه۱۰-به معاويه افشاي چهره معاويه چه خواهي كرد، آنگاه كه جامه هاي رنگين تو كنار رود؟ كه به زيباييهاي دنيا زينت شده بود، دنيا تو را با خوشيهاي خود فريب داده، و به دعوت آن پاسخ داده اي، فرمانت داد و اطاعت كردي، همانا به زودي تو را وارد ميدان خطرناكي مي كند كه هيچ سپر نگهدارنده اي نجاتت نمي دهد. اي معاويه از اين كار دست بكش، و آماده حساب باش، و آماده حوادثي باش كه به سراغ تو مي آيد، به گمراهان فرومايه، گوش مسپار، اگر چنين نكني به تو اعلام مي دارم كه در غفلت زدگي قرار گرفته اي، همانا تو نازپرورده اي مي باشي كه شيطان بر تو حكومت مي كند، و با تو به آرزوهايش مي رسد، و چون روح و خون در سراسر وجودت جريان دارد. معاويه! از چه زماني شما زمامداران امت و فرماندهان ملت بوديد؟ نه سابقه درخشاني در دين، و نه شرافت والايي در خانواده داريد، پناه به خدا مي برم از گرفتار شدن به دشمني هاي ريشه دار، تو را مي ترسانم از ينكه به دنبال آرزوها تلاش كني، و آشكار و نهانت يكسان نباشد. پاسخ به تهديد نظامي معاويه! مرا به جنگ خوانده اي، اگر راست مي گويي مردم را بگذار و به جنگ من بيا، و دو لشكر را از كشتار بازدار، تا بداني پرده تاريك بر دل كدام يك از ما كشيده، و ديده چه كس پوشيده است؟ من ابوالحسن، كشنده جد و دايي و برادر تو در روز نبرد بدر، مي باشم كه سر آنان را شكافتم، همان شمشير با من است، و با همان قلب با دشمنام ملاقات مي كنم، نه بدعتي در دين گذاشته، و نه پيامبر جديدي برگزيده ام، من بر همان راه راست الهي قرار دارم كه شما با اختيار رها كرده، و با اكراه پذيرفته بوديد. پاسخ به خونخواهي دروغين معاويه خيال كردي به خونخواهي عثمان آمده اي؟ در حالي كه مي داني خون او به دست چه كساني ريخته شده، اگر راست مي گويي از آنها مطالبه كن، همانا من تو را در جنگ مي نگرم كه چونان شتران زير بار سنگين مانده، فرياد و ناله سرمي دهي، و مي بينم كه لشكريانت با بي صبري از ضربات پياپي شمشيرها، و بلاهاي سخت، و بر خاك افتادن مداوم تنها، مرا به كتاب خدا مي خوانند در حالي كه لشكريان تو، كافرند و در انكار، از بيعت كنندگانند و پيمان شكن.
نهج البلاغه What will you do when the coverings of this world in which you are wrapped are removed from you. The world attracted you with its embellishment and deceived you with its pleasure. It called you and you responded to it. It led you and you followed it. It commanded you and you obeyed it. Shortly an informer will inform you of things against which there will be no shield (to protect you). Therefore, keep off from this affair, take heed of the accounting (on the Day of Judgement), get ready for death that will soon overtake you and do not give your ears to those who have gone astray. If you do not do so I shall recall to you whatever you have forgotten, because you are a man living in ease and luxury. Satan has taken you in his clutches, has secured his wishes in you and has taken complete control of you like your soul and blood. O Muawiyah! When were you all protectors of the ruled and guardians of the affairs of the people ? Without any forward step or conspicuous distinction ? We seek Allah's protection against the befalling of previous misfortunes, and I warn you lest you continue being deceived by desires and your appearance becomes different from your innerself. You have called me to war. Better to leave the people on one side, come out to me and spare both the parties from fighting so that it may be known who of us has a rusted heart, and covered eyes. I am Abu'l-Hassan who killed your granfather your brother and your uncle by cutting them to pieces on the day of Badr. The same sword is with me and I meet my adversary with the same heart.I have not altered the religion nor put up any new prophet. I am surely (treading) on that very highway which you had willingly foresaken (in the beginning) and then adopted perforce. You think you have come out seeking to revenge Uthman's blood. Certainly, you know how Uthman's blood was shed. If you want to avenge it, avenge it there. It is as though I see that when war is cutting you with its teeth you cry like camels crying under a heavy load. And it is as though I see your party bewildered by the incessant striking of swords, occurrence of death and falling of bodies, calling me towards the Qur'an although they would themselves be either unbelievers, deniers of truth or breakers of allegiance after swearing it.
از نامه هاى امام(علیه السلام) است که آن را نیز به معاویه نوشته است. این نامه در حقیقت از چهار بخش تشکیل یافته است: در بخش اوّل امام(علیه السلام)معاویه را نصیحت مى کند و نسبت به سرنوشتش در قیامت و عواقب کارهایش هشدار مى دهد، هر چند او را اسیر شیطان مى داند و امید چندانى به هدایت او ندارد. در بخش دوم این نکته را به معاویه گوشزد مى کند که چگونه مى خواهد زمامدارى امّت اسلامى را بر عهده بگیرد درحالى که نه سابقه درخشانى در اسلام دارد و نه از خانواده شریف و با تقوایى است. در بخش سوم این نکته را گوشزد مى فرماید که چرا دعوت به جنگ کرده اى مردم را رها کن و تنها به میدان بیا و با من نبرد تن به تن کن تا تکلیف مسلمانان روشن گردد و گذشته تاریخ اسلام را که طعم شمشیر را بر جد و برادر و دایى ات نشاندم به یاد تو آورد. بالاخره در بخش چهارم بهانه خونخواهى عثمان را مطرح مى فرماید و مى گوید: تو به خوبى مى دانى چه کسى قاتل عثمان بوده است چرا به سراغ او نمى روى؟ در پایان مى فرماید: مى بینم که در میدان جنگ، ضجه و ناله لشکرت بلند مى شود و شکست بعد از شکست دامنت را مى گیرد و سرانجام به کتاب خدا پناه مى برى در حالى که به آن ایمان ندارى.