eitaa logo
نهج البلاغه و زندگی
4.1هزار دنبال‌کننده
23.6هزار عکس
11.4هزار ویدیو
367 فایل
💌اجتماعی که علی (علیه السلام) را کنار گذاشت، علی (علیه السلام) را از علی(علیه السلام)بودن منع نکرد، بلکه خود را از علی(علیه السلام) داشتن محروم کرد. اینجا کلاسی است برای مرور تفکرات امیرالمومنین (علیه السلام) باشد که مقبول حضرتش افتد. ساجدی نسب
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح ؛ افراط و تفريط ممنوع! امام(عليه السلام) در اين سخن كوتاه و پرمعنا دعوت به اعتدال در بذل و بخشش هاى مالى مى كند و مى فرمايد: «سخاوتمند باش و در اين راه اسراف مكن و در زندگى حساب گر باش و سخت گير مباش»; (كُنْ سَمْحاً وَلاَ تَكُنْ مُبَذِّراً، وَكُنْ مُقَدِّراً وَلاَ تَكُنْ مُقَتِّراً). مى دانيم بسيارى از علماى اخلاق اسلامى، تمام فضايل اخلاقى را حد وسط در ميان افراط و تفريط مى دانند. اين مسئله هرچند عموميت ندارد; ولى در مورد بسيارى از صفات از جمله فضيلت سخاوت صادق است كه در ميان دو صفت رذيله قرار گرفته: اسراف و تبذير، و بخل و تقتير. مُبذّر از ماده «تبذير» از ريشه «بذر» (بر وزن نذر) در اصل به معناى پاشيدن دانه است; ولى چون اين واژه در مورد اموال به كار رود به كار كسانى اطلاق مى شود كه اموال خود را به صورت نادرست مصرف كرده و آن را حيف و ميل مى كنند. معادل آن در فارسى امروز ريخت و پاش است و تفاوت آن با اسراف اين است كه اسراف مصرف بى رويه و تبذير اتلاف بى رويه است. البته اين در صورتى است كه اين دو واژه در مقابل هم قرار گيرند; ولى هرگاه جداگانه استعمال شوند ممكن است مفهوم عامى داشته باشند. «مُقتِّر» از ماده «تقتير» در اصل به معناى تنگ گرفتن است و هنگامى كه در مورد اموال به كار رود به معناى بخيل و خسيس بودن است. «مقدّر» از ماده تقدير به معناى مديريت صحيح اموال است كه حد وسط در ميان تبذير و تقتير است. قرآن مجيد درباره مبذّرين مى فرمايد: «(وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَالْمِسْكينَ وَابْنَ السَّبيلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذيراً * إِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطين); حق خويشاوندان و مستمندان و واماندگان در راه را ادا كن و تبذير مكن، چرا كه تبذير كنندگان برادران شيطانند». در جاى ديگر درباره صفات والاى بندگان برگزيده و عباد الرحمان مى فرمايد: «(وَالَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً); آنها كسانى هستند كه هنگامى كه انفاق مى كنند نه اسراف مى كنند و نه بخل و سخت گيرى دارند و در ميان اين دو، حد اعتدال را رعايت مى كنند». در روايتى از امام صادق(عليه السلام) با ذكر مثال روشن و جالبى اين حد اعتدال بيان شده است. راوى مى گويد: «فَأَخَذَ قَبْضَةً مِنْ حَصىً وَقَبَضَهَا بِيَدِهِ فَقَالَ هَذَا الاِْقْتَارُ الَّذِي ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَةً أُخْرَى فَأَرْخَى كَفَّهُ كُلَّهَا ثُمَّ قَالَ هَذَا الاِْسْرَافُ ثُمَّ أَخَذَ قَبْضَةً أُخْرَى فَأَرْخَى بَعْضَهَا وَأَمْسَكَ بَعْضَهَا وَقَالَ هَذَا الْقَوَامُ; امام مشتى از سنگريزه برداشت و محكم در دست خود گرفت سپس فرمود: بخل و اقتار كه خداوند فرموده همين است. آن گاه مشت ديگرى بر داشت و چنان دست خود را گشود كه همه آن روى زمين ريخت و فرمود اين اسراف است آن گاه مشت ديگرى برداشت و آن را به طورى گشود كه مقدارى در كف دست باقى ماند و مقدارى از لابه لاى انگشتان فرو ريخت و فرمود اين همان قوام است (كه در قرآن مجيد آمده است)».
🌺علی مع الحق و الحق مع العلی 💝سوگند به خدایی که جز او خدایی نیست ، من بر جادّه حق می روم ، و دشمنان من بر پرتگاه باطلند. 📚 ۱۹۷
شناخت مختصرى از زندگانى اميرالمومنين (ع) حضرت على (ع) در سيزده رجب سال 30 عام الفيل در كعبه به دنيا آمد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب نام داشت. در بيست و يكم ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر كوفه به درجه شهادت رسيد. قبر مطهرش در نجف اشرف قرار دارد بخشهاى زندگانى على (ع) با توجه به اينكه اميرمومنان ده سال پيش از بعثت پيامبر (ص) ديده به جهان گشود و در حوادث تاريخ اسلام هموارده در كنار پيامبر اسلام (ص) قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نيز سى سال زندگى نمود، مىتوان مجموع عمر 63 ساله او را به پنج بخش زير تقسيم نمود: 1- از ولادت تا بعثت پيامبر اسلام، 2- از بعثت تا هجرت پيامبر به مدينه، 3- از هجرت تا درگذشت پيامبر اسلام، 4- از رحلت پيامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت، 5- دوران خلافت آن بزرگوار
🔮 هر کس میخواهد دانش آدم را، فهم نوح را، و زهد یحیی را و قاطعیت موسی بن عمران را بنگرد، 👈 به علی بن ابی طالب علیه السلام نظر کند 👉 ( مصادر اهل سنت )
روز جمهوری اسلامی ایرانی مبارک باد
حکمت۳۴ نهج البلاغه و قَالَ ( عليه السلام ) : أَشْرَفُ الْغِنَي تَرْكُ الْمُنَي درود خدا بر او فرمود: بهترين بي نيازي ترك آرزوهاست.
شرح ؛ برترين غنا امام(عليه السلام) در اين سخن كوتاه و پربارش درس بزرگى به همه طالبان غنا و بى نيازى مى دهد، مى فرمايد: «برترين غنا و بى نيازى، ترك آرزوهاست»; (أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْكُ الْمُنَى). «مُنى» جمع «أُمنية» به معناى آرزو است و در اين عبارت نورانى امام(عليه السلام)، منظور آرزوهاى دور و دراز و دور از منطق عقل و شرع است. بديهى است اين گونه آرزوها غنا و بى نيازى را از انسان سلب مى كند، زيرا از يك سو چون همه آنها به وسيله خود انسان دست نيافتنى است او را وادار به متوسل شدن به اين و آن مى كند و بايد در مقابل هر انسانى خواه شريف باشد يا وضيع، باارزش باشد يا بى ارزش، دست حاجت دراز كند و اين با غنا و بى نيازى هرگز سازگار نيست. از سوى ديگر براى رسيدن به چنين آرزوهايى بايد در مصرف كردن ثروت خود بخل ورزد و همه آن را ذخيره كند و عملاً زندگى فقيرانه اى داشته باشد. از سوى سوم چنين كسى آرامش روح و فكر خود را بايد براى رسيدن به اين آرزوها هزينه كند. در روايتى در غررالحكم آمده است: «أَنْفَعُ الْغِنَى تَرْكُ الْمُنَى; سودمندترين دارو (ى اضطراب و نگرانى) ترك آرزوهاى دور و دراز است». تمام اين وابستگى ها زاييده آرزوهاى دور و دراز است; هرگاه آن آرزوها از صفحه فكر انسان پاك شود، انسان به غنا و بى نيازى پرارزشى دست مى يابد و به همين دليل امام(عليه السلام) ترك اين آرزوها را برترين و بهترين غنا شمرده است. در تعبير ديگرى كه در حكمت ۳۷۱ آمده است امام(عليه السلام) مى فرمايد: «لاَ كَنْزَ أَغْنَى مِنَ الْقَنَاعَة; هيچ گنجى بى نياز كننده تر از قناعت نيست (همان قناعتى كه نقطه مقابل آرزوهاى طولانى محسوب مى شود)». امام هادى(عليه السلام) طبق روايتى كه علامه مجلسى آن را از درة الباهرة نقل كرده است، فرمود: «الْغِنَى قِلَّةُ تَمَنِّيكَ وَالرِّضَا بِمَا يَكْفِيكَ وَالْفَقْرُ شِرَّةُ النَّفْسِ وَشِدَّةُ الْقُنُوط; غنا و توانگرى آن است كه دامنه آرزو را كم كنى و به آنچه خدا به تو داده است خرسند باشى و فقر آن است كه نفس آدمى سيرى ناپذير و شديدا (از رسيدن به همه آرزوها) نوميد باشد»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰با توجه به بازگشت حضرت زینب (سلام الله علیها) از شام به مدینه، چرا قبر ایشان در شام است؟ ✍️پاسخ: ✅چگونگی رحلت و محل دفن بدن مطهر حضرت زینب (س) روشن نیست. در مورد محل دفن پیکر مطهر آن حضرت سه قول وجود دارد: ۱ـ قبر حضرت در محلی به نام «راویه» در یک فرسخی دمشق می‌باشد، که الان به نام زینبیه معروف است. اینان بر این عقیده‌اند که چون در مدینه قحطی و تنگدستی شدیدی به وجود آمد و عبدالله جعفر( شوهر حضرت زینب) هرچه داشت، به دیگران بذل و بخشش کرد و دیگر چیزی برای کمک و احسان به دیگران نداشت، ناراحت و در رنج بود که همراه زینب از مدینه به شام رفت و در آن جا درگذشت.(۱) ۲ـ حضرت زینب در قاهره، پایتخت مصر، مدفون است. بقعه و بارگاه مجلّلی در همان جا به نام حضرت موجود است. اینان بر این باورند که چون حضرت زینب در مدینه مردم را علیه حکومت بنی امیه تحریک می‌کرد، یزید دستور داد که او را از مدینه تبعید نمایند. حضرت مصر را انتخاب کرد. حاکم مدینه او را همراه عدّه دیگری از زنان بنی هاشم به مصر فرستاد. وی همان جا از دنیا رفت. (۲) ۳ـ حضرت در قبرستان بقیع در مدینه مدفون است. اینان معتقدند که حضرت پس از ورود به مدینه از شام، همراه اهل بیت در همان جا زندگی کرد. در سال ۶۲ در مدینه درگذشت.(۳) محققانی چون سید محسن امین (نویسنده اعیان الشیعه) و محلاتی (نویسنده ریاحین الشریعه) و علامه بیرجندی (نویسنده کبریت احمر) همین دیدگاه اخیر را پذیرفته‌اند اما قبری که در شام است و معروف می‌باشد که متعلق به زینب کبری، دختر علی است، متعلق به ام کلثوم، همسر مسلم بن عقیل است که بعد از شهادت حضرت مسلم، با عبدالله جعفر ازدواج کرد یا مربوط به ام کلثوم صغرى یا یکی از زنان اهل بیت است که کنیه او ام کلثوم می‌باشد.(۴) اما کسی که در مصر است، زینب دختر یحیى(۵) نوه امام سجاد است، یا دختر حسن بن زید، از نوه‌های امام مجتبى(۶). دکتر سید جعفر شهیدی، می‌نویسد: «پایان زندگانی شیر زن کربلا روشن نیست. مسلّم است که زینب(س) پس از بازگشت از شام، مدتی دراز زنده نبود، چنان که مشهور است سال شصت و دوم از هجرت به جوار حق رفته است. در کجا؟ مدینه؟ دمشق؟ قاهره؟ هر یک از نویسندگان سیره برای درستی رأی خود، دلیلی و یا دلیل‌هایی آورده است... این زیارتگاه‌ها (شام و مصر) از مصادیق بیوتی است که نام خدا در آن ها به بزرگی یاد می‌شود و دوستداران اهل بیت یا خلوص نیّت فراوان، مراتب ارادت خود را به کسی که آن مزار به نام اوست، بیان می‌دارند و با پیغمبر خود و خانواده او تجدید عهد می‌کنند.»(۷) تفاوتی ندارد که سرانجام سفر زینب(س) عقیله بنی هاشم، به دمشق بوده یا مصر. تفاوتی ندارد که خورشید کجا غروب کرده است. آنچه اهمیت دارد، شعاع آن آفتاب روشنی بخش است که در طول زمان غروب نمی‌کند.به او سلام می‌فرستیم. پی‌نوشت‌ها: ۱. وسیلة الدارین، ص ۴۳۳؛ سید ابراهیم موسوی زنجانی، ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، تهران، اسلامیه، ج ۳، ص ۳۷. ۲. ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۳۴. ۳. اعیان الشیعه، سید محسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۸ ه ق، چاپ پنجم، تحقیق سید حسن امین، ج ۱۱، ص ۶۳. ۴. اعیان الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۸. ۵. همان، ص ۶۷. ۶. ریاحین الشریعه، ج ۳، ص۳۴ - ۳۶. ۷. زندگانی حضرت فاطمه(ع)، ص ۲۶۲. 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
‌قال العلّامة المامقانی (ره): أقول: زینب، و ما زینب! و ما أدراک ما زینب! هی عقیلة بنی هاشم، و قد حازت من الصفات الحمیدة ما لم یحز‌ها بعد امّ‌ها أحد، حتّى حقّ أن یقال: هی الصدّیقة الصغرى؛ هی فی الحجاب و العفاف فریدة. من [مامقانی] می‌گویم: ! و زینب کیست! و تو چه می‌دانی که زینب کیست! وی عقیله بنی هاشم است و دارای صفات پسندیده‌ای است که بعد از مادرش احدی به آن صفات نرسیده است؛ به حق است که اگر گفته شود او صدیقه صغری است. او در حجاب و عفاف بی مانند است. 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi