حکمت ۳۶ _۲.mp3
5.09M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت36 2⃣
⭕️ آرزوهاى طولانى و بزهكارى
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت36 (2)
🔷 آرزوهای طولانی و بزهکاری
2⃣ سهو عقل : عاقبت سوء دومی که برای طول أمل و آرزوی طولانی هست "سهو عقل" است ؛ از کار افتادن عقلانیّت است.
🔻 در خطبه ۸۶ میفرمایند : « اعْلَمُوا أنّ الأملَ يُسْهي العقلَ و يُنْسي الذِّكْر » ؛ بدانید آرزوها عقل را به سهو و اشتباه می کشانند .
3⃣ فراموش کردن یاد خدا و یاد مرگ: « اعْلَمُوا أنّ الأملَ يُسْهي العقلَ و يُنْسي الذِّكْر » ؛ یاد آن چیزهایی که باید دائماً به یاد انسان باشد را به فراموشی می کشاند.
4⃣ زشت شدن اعمال انسان : اثر بعدی آرزوی طولانی، زشت شدن اعمال انسان است که در همین حکمت ۳۶ میخوانیم : « مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ » ؛ کسی که آرزو را طولانی کند اعمالش زشت می شود.
5⃣ ترک توبه:
در خطبه ۱۵۰ می فرمایند: « لَا تَكُنْ مِمَّنْ... يُرَجِّي التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ » ؛ از کسانی نباش که با آرزوهای طولانی به خیال خودش امید به توبه هم دارد. یعنی امید به توبه با آرزوی طولانی جمع نمی شود.
6⃣ لغزیدن ناگهانی به دامان و به کام مرگ:
در حکمت ۱۹ خواندیم : « مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ » ؛ کسی که عنان و لجام خودش را به آرزوها بسپارد، ناگهان در اجل می لغزد و می میرد.
🔸 راه درمان این آرزوها :
🔰 مولا علی (علیه السلام) حداقل دو راه برای نجات از این آرزوها معرفی کرده اند :
✴️ ۱. تکذیب این آرزوها: یعنی دروغ پنداشتن این آرزوها است.
حضرت در خطبه ۸۶ می فرمایند: « فأکذِبُوا الأملَ فإنّه غَرُورٌ وَ صاحِبُهُ مغْرُورٌ » ؛ این آرزوهای واهی را تکذیب کنید، دروغ بشناسید به خاطر اینکه اینها فقط فریب هستند و صاحب این آرزوها فریب خورده اند.
لذا در توصیف اولیای خدا در خطبه ۱۱۴ میخوانیم :
« كَذَّبُوا الْأَمَلَ فَلَاحَظُوا الْأَجَلَ » ؛ اولیای خدا چون آرزوهای طولانی و واهی را تکذیب کردند این حجاب از جلوی چشمان ها کنار رفته و اجل خود را ملاحظه کردند، یعنی توجه نفسشان به مرگ زیاد شد.
✴️ ۲. زهادت و زهد و بی رغبتی به دنیا:
در خطبه ۸۱ فرمود : « أَيُّهَا النَّاسُ الزَّهَادَةُ قِصَرُ الْأَمَلِ »
؛ ای مردم زهد حقیقی عبارت است از آرزوی کوتاه داشتن یا کوتاه کردن آرزوها.
🔻ان شاء الله خدا به همه کمک کند تا به عمل به فرمایشات امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از این آرزوهای طولانی مهلک نجات پیدا کنیم.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹ختم #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز
🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس
🔷 سهم روز صد و چهارم : خطبه ۲۱۶
🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
خطبه 216.mp3
3.44M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۲۱۶
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وچهارم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۶
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📜 #خطبه216 : از سخنرانیهای امام (علیه السلام) در صحرای صفين
{قسمت اول}
1⃣ حقوق اجتماعی
🔻پس از ستايش پروردگار، خداوند سبحان برای من بر شما به جهت سرپرستی حكومت حقی قرار داده و برای شما همانند حق من، حقی تعيين فرموده است. پس حق گسترده تر از آن است كه وصفش كنند، ولی به هنگام عمل تنگنایی بی مانند دارد. حق اگر به سود كسی اجراء شود، ناگزير به زيان او نيز روزی به كار رود و چون به زيان كسی اجرا شود روزی به سود او جريان خواهد داشت. اگر بنا باشد حق به سود كسی اجرا شود و زيانی نداشته باشد، اين مخصوص خدای سبحان است نه ديگر آفريده ها، به خاطر قدرت الهی بر بندگان و عدالت او بر تمام موجوداتی كه فرمانش بر آنها جاری است. لكن خداوند حق خود را بر بندگان، اطاعت خويش قرار داده و پاداش آن را دوچندان كرده است، از روی بخشندگی و گشايشی كه خواسته به بندگان عطا فرمايد.
2⃣ حقوق متقابل رهبری و مردم
🔻پس خدای سبحان برخی از حقوق خود را برای بعضی از مردم واجب كرد و آن حقوق را در برابر هم گذاشت كه برخی از حقوق برخی ديگر را واجب گرداند و حقّی بر كسی واجب نمی شود مگر همانند آن را انجام دهد. و در ميان حقوق الهی بزرگترين حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است ؛ حقّ واجبی كه خدای سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پايداری پيوند ملت و رهبر و عزّت دين قرار داد. پس رعيت اصلاح نمی شود جز آنكه زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمی شوند جز با درستكاری رعيت و آنگاه كه مردم حقّ رهبری را ادا كنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد و راههای دين پايدار و نشانه های عدالت برقرار و سنّت پيامبر (صلی الله علیه واله وسلم) پايدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حكومت اميدوار و دشمن در آرزوهايش مأيوس می شود. اما اگر مردم بر حكومت چيره شوند، يا زمامدار بر رعيّت ستم كند، وحدت كلمه از بين می رود، نشانه های ستم آشكار و نيرنگبازی در دين فراوان می گردد و راه گسترده سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) متروك، هواپرستی فراوان، احكام دين تعطيل و بيماريهای دل فراوان گردد، مردم از اينكه حق بزرگی فراموش می شود يا باطل خطرناكی در جامعه رواج می يابد، احساس نگرانی نمی كنند، پس در آن زمان نيكان خوار و بدان قدرتمند می شوند و كيفر الهی بر بندگان بزرگ و دردناك خواهد بود. پس بر شماست كه يكديگر را نصيحت كنيد و نيكو همكاری نماييد.
درست است كه هيچ كس نمی تواند حق اطاعت خداوندی را چنانكه بايد بگذارد؛ هر چند در به دست آوردن رضای خدا حريص باشد و در كار بندگی تلاش فراوان نمايد، لكن بايد به مقدار توان، حقوق الهی را رعايت كند كه يكی از واجبات الهی، يكديگر را به اندازه توان نصيحت كردن و برپا داشتن حق و ياری دادن به يكديگر است. هيچ كس هر چند قدر او در حق بزرگ و ارزش او در دين بيشتر باشد، بی نياز نيست كه او را در انجام حق ياری رسانند و هيچ كس گرچه مردم او را خوار شمارند و در ديده ها بی ارزش باشد، كوچكتر از آن نيست كه كسی را در انجام حق ياری كند يا ديگری به ياری او برخيزد.
(پس يكی از ياران به پا خواست و با سخنی طولانی امام را ستود، حرف شنوایی و اطاعت از امام را اعلام داشت آنگاه امام فرمود:) كسی كه عظمت خدا در جانش بزرگ و منزلت او در قلبش والاست، سزاوار است كه هر چه جز خدا را كوچك شمارد و از او سزاوارتر كسی كه نعمتهای خدا را فراوان در اختيار دارد و بر خان احسان خدا نشسته است، زيرا نعمت خدا بر كسی بسيار نگردد جز آنكه حقوق الهی بر او فراوان باشد.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وچهارم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۶
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📜 #خطبه216: یکی از سخنرانی های امام در صفین
{قسمت دوم}
3⃣ روابط سالم و متقابل رهبر و مردم
🔻از پست ترين حالات زمامداران در نزد صالحان اين است كه گمان برند آنها دوستدار ستايش باشند و كشورداری آنان بر كبر و خودپسندی استوار باشد. خوش ندارم در خاطر شما بگذرد كه من ستايش را دوست دارم و خواهان شنيدن آن می باشم. سپاس خدا را كه چنين نبودم و اگر ستايش را دوست می داشتم، آن را رها می كردم به خاطر فروتنی در پيشگاه خدای سبحان و بزرگی و بزرگواری كه تنها خدا سزاوار آن است. گاهی مردم ستودن افرادی را برای كار و تلاش روا می دانند. اما من از شما می خواهم كه مرا با سخنان زيبای خود نستاييد، تا نفس خود را به وظایفی كه نسبت به خدا و شما دارم خارج سازم و حقوقی كه مانده است بپردازم و واجباتی كه بر عهده من است و بايد انجام گيرد اداء كنم. پس با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن می گويند، حرف نزنيد و چنانكه از آدمهای خشمگين كناره می گيرند دوری نجوييد و با ظاهرسازی با من رفتار نكنيد و گمان مبريد اگر حقّی به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پی بزرگ نشان دادن خويشم. زيرا كسی كه شنيدن حق يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن دشوارتر خواهد بود. پس از گفتن حق يا مشورت در عدالت خودداری نكنيد، زيرا خود را برتر از آنكه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمی دانم، مگر آنكه خداوند مرا حفظ فرمايد. پس همانا من و شما بندگان و مملوك پروردگاريم كه جز او پروردگاری نيست. او مالك ما و ما را بر نفس خود اختياری نيست، ما را در آنچه بوديم خارج و بدانچه صلاح ما بود درآورد، به جای گمراهی هدايت و بجای كوری بينایی به ما عطا فرمود.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۶.mp3
5.24M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۶
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نودم
❇️ ارسال گزارش جنگ جمل
🔸نامهای به همه کارگزاران
🔻[ پس از پایان پیروزمندانه جنگ جمل، به همه کارگزاران کشور اسلامی نامهای نوشتم که بخشی از آن چنین بود: ]
خداوند متعال طلحه و زبیر را کشت؛ زیرا ستم روا داشتند و اختلافات افکندند و بیعتشکنی کردند. خداوند لشکر آنان را با شکست مواجه ساخت و عایشه را نیز بازگرداند، در حالی که گرفتار خسران شده بود.
❇️ نامه به مردم مدینه
🔻[ به مردم مدینه نوشتم: ]
بسم الله الرحمن الرحیم
از بنده خدا علی بن ابیطالب
سلام بر شما. خدا را سپاس میگویم که جز او، خدای دیگری نیست.
اما بعد، خداوند متعال که فضل و لطف ویژه و توجه خاص به من و شما دارد، فرمانروایی عادل است. خداوندی است که گفتارش حق است و در کتاب خود چنین فرموده است:
" إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ؛
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد، مگر آنکه آنان آنچه در خودشان است تغییر دهند؛ و هنگامی که خدا درباره قومی اراده سوئی کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت".
🔻اکنون به شما خبر میدهم از سرانجام کار خودمان و کسانی از مردم بصره و قریش و دیگران که همراه طلحه و زبیر بودند. همانگونه که میدانید، آن دو بیعت مرا شکستند، با اینکه به میل خود با من بیعت کرده بودند. من از نزد شما خارج شدم و گروهی از مردم وفادار به بیعت من و پایدار در مسیر حق مرا همراهی کردند، تا اینکه به منزلگاه ذیقار رسیدم و فرود آمدم. در آنجا بود که جمعی از مردم کوفه نیز به ما پیوستند و با ما همراه شدند.
🔻طلحه و زبیر قبل از ما وارد بصره شدند و به فرماندار من، عثمانبنحنیف، ظلمها را روا داشتند. من نمایندگانی پیش آنان فرستادم و همهگونه دلیل و برهان آوردم و حجت را بر آنها تمام کردم. هنگامی که به نزدیکی بصره رسیدم، دوباره آنان را به حق فراخواندم و بار دیگر اتمام حجت کردم و قول دادم که از هر خطا و لغزشی میگذرم و بیعتشکنی و نقض عهد آنان را نادیده میگیرم؛ ولی آنان به هیچ چیز راضی نشدند، جز جنگ با من و همراهان من و پافشاری بر گمراهی. من نیز چارهای جز برخورد با ایشان نداشتم و از این روی راه جهاد را در پیش گرفتم. گروهی از آن پیمان شکنان را خداوند کشت و گروهی هم به میدان جنگ پشت کردند و گریختند.
🔻من شمشیر را از آنان برداشتم و همگان را عفو کردم و درباره آنان، حق و سنت را اجرا کردم سپس عبداللهبنعباس را استاندار آنان قرار دادم و اکنون، به خواست خداوند متعال به کوفه می روم. انشاالله.
🔻همچنین نامههایی به مردم کوفه و جریربنعبدالله، استاندار همدان و قرظةبنکعب و مسلمانان تحت امر وی در کوفه نوشتم و حوادث جنگ جمل را برای آنان شرح دادم و در این خصوص، روشنگری کردم.
❇️ نامهای به خواهرم
🔻[ نامهای نیز به خواهرم، امهانی نوشتم: ]
سلام بر تو. خدا را سپاس میگویم که جز او خدای دیگری نیست.
اما بعد، ما با سرکشان و ستمگران در بصره روبهرو شده و درگیر شدیم و خداوند با حول و قوه خود پیروزی را بر ما ارزانی داشت و به دشمنان ما مجازات ستمگران را داد. طلحه و زبیر و عبدالرحمانبنعتاب و گروهی بیشمار از آنان کشته شدند. از لشکر ما هم فرزندان مخدوع و دو پسر صوحان و علباء و هند و ثمامه و گروهی دیگر از مسلمانان به شهادت رسیدند که خدایشان رحمت کند. والسلام.
📚منابع:
۱. الفصول المختارة، ص۱۴۲
۲. قرآن کریم، سوره رعد، آیه۱۱
۳. الجمل، ص۳۹۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔴 سرانجام حق و باطل
💠 حق سنگين اما گواراست و باطل سبك اما كُشنده است.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۳۷۶
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
حکمت ۳۷ بخش اول.mp3
5.78M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت37 1⃣
⭕️ ضرورت ترك آداب جاهلى
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت37 (1)
🔷 ضرورت ترک آداب جاهلی
📔 درود خدا بر امیرالمؤمنین ، فرمودند: (در سر راه صفین دهقانان شهر انبار تا امام را ديدند پياده شده و پيشاپيش آن حضرت مى دويدند. فرمود : چرا چنين مى كنيد؟ گفتند: این عادتى است كه پادشاهان خود را احترام مى كرديم، فرمود): "به خدا سوگند كه اميران شما از اين كار سودى نبردند و شما در دنيا با آن خود را به زحمت مى افكنيد، در آخرت دچار رنج و زحمت مى گرديد و چه زيانبار است رنجى كه عذاب در پى آن باشد و چه سودمند است آسايشى كه با آن امان از آتش جهنّم باشد".
🔻 حکمت ۳۷ نهج البلاغه حاوی نکات بسیار بسیار دقیق و مهمی است که امیدوارم خواهران و برادران بزرگوار به این نکات توجه بفرمایند.
قصّه از این قرار است که در سر راه جنگ صفین، دهقانان شهر انبار در عراق تا امام (علیه السلام) را دیدند از مرکب ها پیاده شده و پیشاپیش آن حضرت میدویدند، حضرت با دیدن این رفتار فرمود: چرا چنین میکنید؟ گفتند : این عادتی است که پادشاهان خود را با آن احترام میکردیم. حضرت فرمود: به خدا سوگند که امیران شما از این کارتان سودی نبردند و شما در دنیا با آن خود را به زحمت می افکنید و در آخرت هم دچار رنج و زحمت می شوید وچقدر زیانبار است رنجی که عذاب در پی آن باشد و چقدر سودمند است آسایشی که با آن امان از آتش جهنّم باشد.
🔻 خوب محتوای این حکمت کاملاً واضح است. حضرت از این رفتاری که فقط بر اساس عادت، نوعی ذلّت برای افراد می آورد و برای آن فرد حاکم هم ممکن است عُجب و خودپسندی بیاورد تعجّب میکنند و نهی میکنند.
🔻نکته ای که ممکن است در اینجا برای خیلی ها پیش بیاید این است که اگر امیرالمؤمنین با آن عظمت غیرقابل رقابتش، در دوران حکومتش اجازه نمیدهد که کسی جلوی مرکبش بدود پس چگونه حاکمان امروز نظام اسلامی ما که ادعای پیروی و تأثی به امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارند وقتی به سفرهای استانی می روند، جمعیتهای بعضاً چند میلیونی به استقبال آنها میآیند و آنها نه تنها نهی نمی کنند مردم را، بلکه با رفتار شاد خودشان نشان میدهند که از این حرکت خشنودند. اگر کسی چنین شبهه ای بکند چه باید جواب بدهیم؟ در واقع اگر بگوید حاکمان نظام اسلامی شما، که ادّعا میکنند پیرو علی هستند خلاف سیره امیرالمؤمنین عمل میکنند و بعد حکمت ۳۷ را شاهد بیاورند.
🔻 ما در جواب چنین کسی یا ذهنیّتی میگوییم اولاً همین که شما رفتار حاکمان امروز را با امیرالمؤمنین مقایسه می کنید و آن را مستند به نهج البلاغه میکنید معلوم میشود که اولاً امیرالمؤمنین را حجّت میدانید و ثانیاً نهجالبلاغه را قبول دارید. پس اگر این چنین است ما از طریق نهجالبلاغه و خود امیرالمؤمنین این شبهه را جواب می دهیم. خلاصهٔ شبهه شما این است که امروز حاکمان جمهوری اسلامی، برخلاف سیره حضرت علی (علیه السلام) رفتار می کنند .
🔻من از شما سؤال میکنم اگر از نهج البلاغه ای که آن را قبول دارید و به آن استناد میکنید جایی را نشان بدهم که در آن اینگونه به ذهن میآید که امیرالمؤمنین، خلاف دستور پیغمبر عمل میکرده است چه می کنید؟
فرض کنید چنین جایی داشته باشیم که به ذهن اینگونه بیاید که پیغمبر دستوری دادهاند که امیرالمؤمنین بعد از رحلت پیامبر نسبت به آن دستور بی اعتنا شدند. شما چه می کنید؟ می توانید خدای نکرده امیرالمؤمنین را متّهم به تخلّف از سیره پیامبر کنید؟ نه! چون معصوم است .پس چه می کنید؟ خودتان را به جهل متّهم می کنید. یعنی میفهمیم که قطعاً در این ماجرا حکمتی هست که ما آن حکمت را نمیدانیم.
↩️ ادامه دارد...
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی