کلامِ مولا :
مَن تَسَلّى بِالكُتُبِ لَم تَفُتهُ سَلوَةٌ ..
هر كس با كتاب ها آرام گيرد ،
هيچ آرامشى را از دست نداده است..
| غررالحكم_ج ۵ ص ۲۴۳
کلامِ مولا :
در غفلتِ آدمى همين بس كه ؛
عمرِخود را در راه چيزهايى كه او
را نجات نمى دهد هدر كند ..
| میزان الحکمه_ج۸ص ۴۹۱
کلامِ مولا :
همانا ثروت و فرزندان، محصول دنيا و فانى شدنى، و عمل صالح زراعت آخرت است، گرچه گاهى خداوند، هر دوى آن را به ملّت هايى خواهد بخشيد..
از خدا در آن چه اعلام خطر كرده است بر حذر باشيد از خدا آنگونه بترسيد كه نيازى به عذر خواهى نداشته باشيد.
عمل نيك انجام دهيد بدون آن كه به ريا و خود نمايى مبتلا شويد، زيرا هر كس، كارى براى غير خدا انجام دهد، خدا او را به همان غير واگذارد...
از خدا، درجات شهيدان، و زندگى سعادتمندان، و هم نشينى با پيامبران را درخواست مى كنيم..
| نَهجُالبَلاغه_ خطبه ۲۳
کلامِ مولا :
حُسنُ التَوبَهِ یَمحُو الحَوبهَ..
توبه خوب، گناه را پاک میکند.
| مستدرک الوسائل_۱۲، ۱۳۰
کلامِ مولا :
بهترین دعا، دعایی است که
از سینه ای با تقوا و دلی پاک برخیزد..
| الکافی_۲، ۴۶۸
کلامِ مولا :
اى مردم، آنچه بيش از هر چيز ديگر مى ترسم كه بدان گرفتار آييد، دو چيز است، از هوا و هوس پيروى كردن و آرزوهاى دراز در دل پروردن. پيروى هوا و هوس از حق منحرف مى كند و آرزوهاى دراز، آخرت را از ياد مى برد.
بدانيد كه دنيا پشت كرده و شتابان مى گذرد. و از آن جز، ته مانده اى چون ته مانده آبى در ته ظرفى، كه آب آن ريخته باشند، باقى نمانده است. بدانيد، كه آخرت روى آورده است و هر يك از آن دو را فرزندانى است..
شما فرزندان آخرت باشيد نه فرزندان دنيا!
زيرا هر فردى در روز قيامت به پدرش مى پيوندد. امروز روز عمل است نه حساب و فردا، روز حساب است نه عمل..
| نَهجُالبَلاغه_خطبه ۴۲
کلامِ مولا :
اَنا عِندَ المُنکَسِره قُلُوبُهم..
من نزد دل های شکسته ام !
| منیه المرید_۱۲۳
کلامِ مولا :
آگاه باشيد!
هرگاه از دنياى شما كاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است كه از پاداش آخرت شما كاسته و بر دنياى شما افزوده شود.
چه بسا كاهش يافته هايى كه سود آور است، و افزايش داشته هايى كه زيان آور بود..
همانا به آنچه فرمان داده شديد گسترده تر از چيزى است كه شما را از آن باز داشتند، و آنچه بر شما حلال است، بيش از چيزى است كه بر شما حرام كرده اند، پس آنچه را اندك است براى آنچه كه بسيار است ترك كنيد، و آنچه را بر شما تنگ گرفته اند به خاطر آنچه كه شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد..
| نَهجُالبَلاغه_ بخشی از خطبه ۱۱۴
کلامِ مولا :
وصف چگونگی مرگ و مردن
سختی جان کندن و حسرت از دست دادن دنیا، یه دنیا پرستان هجوم آورد.
بدن ها در سختی جان کندن سُست شده
و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فراگرفته ، زبان را از سخن گفتن باز می دارد، و او در میان خانواده اش افتاده ، با چشم خود می بیند و با گوش می شنود و با عقل درست می اندیشد که عمرش را در پی چه کار هایی تباه کرده و روزگارش را چگونه سپری کرده؟
به یاد ثروت هایی که جمع کرده می افتد ، همان ثروت هایی که در جمع آوری آنها، چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبهه ناک گرد آورده و اکنون گناه جمع آوری آن همه بر دوش اوست که هنگام جدایی از آنها فرا رسیده ، و برای وارثان باقی مانده است تا از آن بهره مند گردند،
و روزگار خود گذرانند..
راحتی و خوشی آن برای دیگری و کیفر آن بر دوش اوست.
و او در گرو این اموال است که دست خود را از پشیمانی می گزد، به خاطر واقعیت هایی که هنگام مرگ مشاهده کرده است.
در این حالت از آنچه که در زندگی دنیا به آن علاقه مند بود، بی اعتنا شده آرزو می کند ، ای کاش، آن کس که در گذشته بر ثروت او رشک می برد ، این اموال را جمع کرده بود.
اما مرگ هم چنان بر اعضای بدن او چیره می شود ، تا آن که گوش او مانند زبانش از کار می افتد، پس در میان خانواده اش
افتاده ، نه می تواند با زبان سخن بگوید و نه با گوش بشنود، پیوسته به صورت آنان نگاه می کند، و حرکات زبانشان را می نگرد، اما صدای کلمات آنان را نمی شنود.
سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا می گیرد و چشم او نیز مانند گوشش از کار می افتد و روح از بدن او خارج می شود، و چون مرداری در بین خانواده خویش بر زمین می ماند که از نشستن در کنار او وحشت دارند، و از او دور می شوند. نه سوگواران را یاری می کند و نه خواننده ای را پاسخ می دهد.
سپس او را به سوی منزلگاهش در درون زمین می برند، و به دست عملش می سپارند و برای همیشه از دیدارش چشم می پوشند..
| نَهجُالبَلاغه_ ترجمه خطبه ۱۰۹