114.🩸🌿🦋3.👈ثُمَّ إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ فَنَاءٍ وَ عَنَاءٍ وَ غِيَرٍ وَ عِبَرٍ، فَمِنَ الْفَنَاءِ أَنَّ الدَّهْرَ مُوتِرٌ قَوْسَهُ لَا تُخْطِئُ سِهَامُهُ وَ لَا تُؤْسَى جِرَاحُهُ يَرْمِي الْحَيَّ بِالْمَوْتِ وَ الصَّحِيحَ بِالسَّقَمِ وَ النَّاجِيَ بِالْعَطَبِ آكِلٌ لَا يَشْبَعُ وَ شَارِبٌ لَا يَنْقَعُ، وَ مِنَ الْعَنَاءِ أَنَّ الْمَرْءَ يَجْمَعُ مَا لَا يَأْكُلُ وَ يَبْنِي مَا لَا يَسْكُنُ ثُمَّ يَخْرُجُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى لَا مَالًا حَمَلَ وَ لَا بِنَاءً نَقَلَ، وَ مِنْ غِيَرِهَا أَنَّكَ تَرَى الْمَرْحُومَ مَغْبُوطاً وَ الْمَغْبُوطَ مَرْحُوماً لَيْسَ ذَلِكَ إِلَّا نَعِيماً زَلَّ وَ بُؤْساً نَزَلَ، وَ مِنْ عِبَرِهَا أَنَّ الْمَرْءَ يُشْرِفُ عَلَى أَمَلِهِ فَيَقْتَطِعُهُ حُضُورُ أَجَلِهِ فَلَا أَمَلٌ يُدْرَكُ وَ لَا مُؤَمَّلٌ يُتْرَكُ. فَسُبْحَانَ اللَّهِ مَا أَعَزَّ سُرُورَهَا وَ أَظْمَأَ رِيَّهَا وَ أَضْحَى فَيْئَهَا لَا جَاءٍ يُرَدُّ وَ لَا مَاضٍ يَرْتَدُّ، فَسُبْحَانَ اللَّهِ مَا أَقْرَبَ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ لِلَحَاقِهِ بِهِ وَ أَبْعَدَ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ لِانْقِطَاعِهِ عَنْهُ.
114.🩸🌿🦋👈3. شناخت دنيا:
آرى همانا دنيا خانه نابود شدن، رنج بردن از دگرگونى ها، و عبرت گرفتن است، و از نشانه نابودى، آن كه: روزگار كمان خود را به زه كرده، تيرش به خطا نمى رود، و زخمش بهبودى ندارد، زنده را با تير مرگ هدف قرار مى دهد، و تندرست را با بيمارى از پا در مى آورد، و نجات يافته را به هلاكت مى كشاند. دنيا خورنده ايست كه سيرى ندارد، و نوشنده اى است كه سيراب نمى شود.
و نشانه رنج دنيا آن كه آدمى جمع آورى مى كند آنچه را كه نمى خورد، و مى سازد بنايى كه خود در آن مسكن نمى كند، پس به سوى پروردگار خود مى رود نه مالى برداشته و نه خانه اى به همراه برده است.
و نشانه دگرگونى دنيا آن كه، كسى كه ديروز مردم به او ترحّم مى كردند امروز حسرت او را مى خورند و آن كس را كه حسرت او مى خوردند امروز به او ترحّم مى كنند، و اين نيست مگر براى نعمت هايى كه به سرعت دگرگون مى شود، و بلاهايى كه ناگهان نازل مى گردد. و نشانه عبرت انگيز بودن دنيا، آن كه، آدمى پس از تلاش و انتظار تا مى رود به آرزوهايش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسيده، اميدش را قطع مى كند، نه به آرزو رسيده، و نه آنچه را آرزو داشته باقى مى ماند.
سبحان اللّه شادى دنيا چه فريبنده و سيراب شدن از آن، چه تشنگى زاست و سايه آنچه سوزان است نه زمان آمده را مى شود رد كرد و نه گذشته را مى توان باز گرداند، پس منزّه و پاك است خداوند چقدر زنده به مرده نزديك است براى پيوستن به آن و چه دور است مرده از زنده كه از آنان جدا گشته.
114.🩸🌿🦋4.👈إِنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ بِشَرٍّ مِنَ الشَّرِّ إِلَّا عِقَابُهُ وَ لَيْسَ شَيْءٌ بِخَيْرٍ مِنَ الْخَيْرِ إِلَّا ثَوَابُهُ، وَ كُلُّ شَيْءٍ مِنَ الدُّنْيَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِيَانِهِ وَ كُلُّ شَيْءٍ مِنَ الْآخِرَةِ عِيَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِهِ، فَلْيَكْفِكُمْ مِنَ الْعِيَانِ السَّمَاعُ وَ مِنَ الْغَيْبِ الْخَبَرُ. وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَا نَقَصَ مِنَ الدُّنْيَا وَ زَادَ فِي الْآخِرَةِ خَيْرٌ مِمَّا نَقَصَ مِنَ الْآخِرَةِ وَ زَادَ فِي الدُّنْيَا، فَكَمْ مِنْ مَنْقُوصٍ رَابِحٍ وَ مَزِيدٍ خَاسِرٍ. إِنَّ الَّذِي أُمِرْتُمْ بِهِ أَوْسَعُ مِنَ الَّذِي نُهِيتُمْ عَنْهُ وَ مَا أُحِلَ لَكُمْ أَكْثَرُ مِمَّا حُرِّمَ عَلَيْكُمْ فَذَرُوا مَا قَلَّ لِمَا كَثُرَ وَ مَا ضَاقَ لِمَا اتَّسَعَ.قَدْ تَكَفَّلَ لَكُمْ بِالرِّزْقِ وَ أُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ فَلَا يَكُونَنَّ الْمَضْمُونُ لَكُمْ طَلَبُهُ أَوْلَى بِكُمْ مِنَ الْمَفْرُوضِ عَلَيْكُمْ عَمَلُهُ، مَعَ أَنَّهُ وَ اللَّهِ لَقَدِ اعْتَرَضَ الشَّكُّ وَ [دَخَلَ] دَخِلَ الْيَقِينُ حَتَّى كَأَنَّ الَّذِي ضُمِنَ لَكُمْ قَدْ فُرِضَ عَلَيْكُمْ وَ كَأَنَّ الَّذِي قَدْ فُرِضَ عَلَيْكُمْ قَدْ [وَضِعَ] وُضِعَ عَنْكُمْ. فَبَادِرُوا الْعَمَلَ وَ خَافُوا بَغْتَةَ لْأَجَلِ فَإِنَّهُ لَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الْعُمُرِ مَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الرِّزْقِ مَا فَاتَ الْيَوْمَ مِنَ الرِّزْقِ رُجِيَ غَداً زِيَادَتُهُ وَ مَا فَاتَ أَمْسِ مِنَ الْعُمُرِ لَمْ يُرْجَ الْيَوْمَ رَجْعَتُهُ الرَّجَاءُ مَعَ الْجَائِي وَ الْيَأْسُ مَعَ الْمَاضِي فَـ"اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ"
114.🩸🌿🦋👈4. ارزيابى دنيا و آخرت:
چيزى بدتر از شرّ و بدى نيست جز كيفر و عذاب آن، و چيزى نيكوتر از خير و نيكى وجود ندارد جز پاداش آن. همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است، و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است. پس كفايت مى كند شما را شنيدن از ديدن، و خبر دادن از پنهانى هاى آخرت.
آگاه باشيد، هر گاه از دنياى شما كاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آن است كه از پاداش آخرت شما كاسته و بر دنياى شما افزوده شود. چه بسا كاهش يافته هايى كه سود آور است، و افزايش داشته هايى كه زيان آور بود.
همانا به آنچه فرمان داده شديد گسترده تر از چيزى است كه شما را از آن باز داشتند، و آنچه بر شما حلال است، بيش از چيزى است كه بر شما حرام كرده اند، پس آنچه را اندك است براى آنچه كه بسيار است ترك كنيد، و آنچه را بر شما تنگ گرفته اند به خاطر آنچه كه شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد.خداوند روزى شما را ضمانت كرده و شما را به كار و تلاش امر فرموده، پس نبايد روزى تضمين شده را بر آنچه كه واجب شده مقدّم داريد، با اينكه به خدا سوگند آنچنان نادانى و شك و يقين به هم آميخته است كه گويا روزى تضمين شده بر شما واجب است، و آنچه را كه واجب كرده اند، برداشتند.
پس در اعمال نيكو شتاب كنيد، و از فرارسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا آنچه از روزى كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما عمر گذشته را نمى شود باز گرداند. آنچه را امروز از بهره دنيا كم شده مى توان فردا به دست آورد امّا آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست، به آينده اميدوار و از گذشته نا اميد باشيد. (از خدا بترسيد و جز بر مسلمانى نميريد).
خطبه 114 بخش دوم.mp3
10.29M
▶️ خطبه ۱۱۴ بخش دوم
🎙 حجة الاسلام محمد کاظمی نیا
🌐 لینک مستقیم
#خطبه_۱۱۴
(در خواستن باران از خدا؛ در شهر كوفه ايراد فرمود).
115.🩸🌿🦋👈اللَّهُمَّ قَدِ انْصَاحَتْ جِبَالُنَا وَ اغْبَرَّتْ أَرْضُنَا وَ هَامَتْ دَوَابُّنَا وَ تَحَيَّرَتْ فِي مَرَابِضِهَا وَ عَجَّتْ عَجِيجَ الثَّكَالَى عَلَى أَوْلَادِهَا وَ مَلَّتِ التَّرَدُّدَ فِي مَرَاتِعِهَا وَ الْحَنِينَ إِلَى مَوَارِدِهَا، اللَّهُمَّ فَارْحَمْ أَنِينَ الْآنَّةِ وَ حَنِينَ الْحَانَّةِ، اللَّهُمَّ فَارْحَمْ حَيْرَتَهَا فِي مَذَاهِبِهَا وَ أَنِينَهَا فِي مَوَالِجِهَا. اللَّهُمَّ خَرَجْنَا إِلَيْكَ حِينَ اعْتَكَرَتْ عَلَيْنَا حَدَابِيرُ السِّنِينَ وَ أَخْلَفَتْنَا مَخَايِلُ الْجُودِ فَكُنْتَ الرَّجَاءَ لِلْمُبْتَئِسِ وَ الْبَلَاغَ لِلْمُلْتَمِسِ، نَدْعُوكَ حِينَ قَنَطَ الْأَنَامُ وَ مُنِعَ الْغَمَامُ وَ هَلَكَ السَّوَامُ أَلَّا تُؤَاخِذَنَا بِأَعْمَالِنَا وَ لَا تَأْخُذَنَا بِذُنُوبِنَا، وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِالسَّحَابِ الْمُنْبَعِقِ وَ الرَّبِيعِ الْمُغْدِقِ وَ النَّبَاتِ الْمُونِقِ سَحّاً وَابِلًا تُحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ.
اللَّهُمَّ سُقْيَا مِنْكَ مُحْيِيَةً مُرْوِيَةً تَامَّةً عَامَّةً طَيِّبَةً مُبَارَكَةً هَنِيئَةً [مَريِئَةً] مَرِيعَةً زَاكِياً نَبْتُهَا ثَامِراً فَرْعُهَا نَاضِراً وَرَقُهَا تُنْعِشُ بِهَا الضَّعِيفَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُحْيِي بِهَا الْمَيِّتَ مِنْ بِلَادِكَ. اللَّهُمَّ سُقْيَا مِنْكَ تُعْشِبُ بِهَا نِجَادُنَا وَ تَجْرِي بِهَا وِهَادُنَا وَ يُخْصِبُ بِهَا جَنَابُنَا وَ تُقْبِلُ بِهَا ثِمَارُنَا وَ تَعِيشُ بِهَا مَوَاشِينَا وَ تَنْدَى بِهَا أَقَاصِينَا وَ تَسْتَعِينُ بِهَا ضَوَاحِينَا مِنْ بَرَكَاتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ عَطَايَاكَ الْجَزِيلَةِ عَلَى بَرِيَّتِكَ الْمُرْمِلَةِ وَ وَحْشِكَ الْمُهْمَلَةِ وَ أَنْزِلْ عَلَيْنَا سَمَاءً مُخْضِلَةً مِدْرَاراً هَاطِلَةً يُدَافِعُ الْوَدْقُ مِنْهَا الْوَدْقَ وَ يَحْفِزُ الْقَطْرُ مِنْهَا الْقَطْرَ غَيْرَ خُلَّبٍ بَرْقُهَا وَ لَا جَهَامٍ عَارِضُهَا وَ لَا قَزَعٍ رَبَابُهَا وَ لَا شَفَّانٍ ذِهَابُهَا حَتَّى يُخْصِبَ لِإِمْرَاعِهَا الْمُجْدِبُونَ وَ يَحْيَا بِبَرَكَتِهَا الْمُسْنِتُونَ، فَإِنَّكَ تُنْزِلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ تَنْشُرُ رَحْمَتَكَ وَ أَنْتَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ.
115.🩸🌿🦋👈دعا براى طلب باران:
خداوندا كوه هاى ما از بى آبى شكاف خورده و زمين ما غبار آلود و دام هاى ما در آغل هاى خود سرگردانند و چون زن بچّه مرده فرياد مى كشند، و از رفت و آمد بى حاصل به سوى چراگاه ها و آبشخورها، خسته شده اند.
بار خدايا بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران ماده رحمت آور، خدايا به سرگردانى آنها در راه ها و ناله هايشان در خوابگاه ها رحمت آور.
بار خدايا هنگامى به سوى تو بيرون آمديم كه خشكسالى پياپى هجوم آورده، و ابرهاى پر باران از ما پشت كرده و خشك و نامهربان بدون بارش قطره اى باران گذشتند.
خدايا تو اميد هر بيچاره و حل كننده مشكلات هر طلب كننده مى باشى، خدايا تو را مى خوانيم، در اين هنگام كه همه نا اميد شده اند، و ابر رحمت بر ما نمى بارد و حيوانات ما نابود گرديدند، ما را به كردار ما عذاب نكنى، و به گناهان ما كيفر ندهى.
خدايا رحمت خود را با ابر پر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما، بارانى درشت قطره بر ما فرو فرست كه مردگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما باز گرداند.
خدايا ما را با بارانى سيراب كن كه زنده كننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاكيزه و با بركت، گوارا و پر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه هاى آن به بار نشسته و برگ هايش تازه و آب دار باشد تا با چنان بارانى بنده ناتوان را توان بخشى، و شهرهاى مرده ات را زنده سازى.
خدايا بارانى ده كه بسيار ببارد تا زمين هاى بلند ما پر گياه شود، و در زمين هاى پست روان گردد و نعمت هاى فراوان در اطراف ما گسترش يابد، تا با آن ميوه هاى ما بسيار، گلّه هاى ما زنده و فراوان، و سرزمينهاى دورتر از ما نيز بهرمند گردند، و روستاهاى ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از بركات گسترده و بخشش هاى فراوان تو باشد كه بر سرزمين هاى فقر زده و حيوانات وحشى ما نازل مى گردد.
خداوندا بارانى ده دانه درشت كه پياپى براى سيراب شدن گياهان ما ببارد، چنانكه قطرات آن يكديگر را برانند، و دانه هاى آن به شدّت برهم كوبيده شوند، نه رعد و برقى بى باران، و ابرى بى ثمر، و كوچك و پراكنده، و نه دانه هاى ريز باران همراه با بادهاى سرد.
خدايا بارانى پر آب فرو فرست كه قحطى زدگان به نعمت هاى فراوان رسند و آثار خشكسالى از ميان برود كه همانا، تويى خداوندى كه پس از نا اميد شدن مردم باران را فرو مى فرستى و رحمت خود را همه جا گسترش مى دهى و تويى سرپرست نظام آفرينش كه به ستودن سزاوارى.
خطبه 115.mp3
10.94M
▶️ خطبه ۱۱۵
🎙 حجة الاسلام محمد کاظمی نیا
🌐 لینک مستقیم
#خطبه_۱۱۵
#خطبهصدوشانزدهم(بخشاول)🩸🌿
🩸《ویژگی های پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله》🩸
(اين خطبه در شهر كوفه در سال 38 هجرى براى تشويق كوفيان به نبرد نهايى ايراد شد).
116.🩸🌿🦋👈أَرْسَلَهُ دَاعِياً إِلَى الْحَقِّ وَ شَاهِداً عَلَى الْخَلْقِ فَبَلَّغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ غَيْرَ وَانٍ وَ لَا مُقَصِّرٍ وَ جَاهَدَ فِي اللَّهِ أَعْدَاءَهُ غَيْرَ وَاهِنٍ وَ لَا مُعَذِّرٍ، إِمَامُ مَنِ اتَّقَى وَ بَصَرُ مَنِ اهْتَدَى.
116.🩸🌿🦋👈1. ويژگى هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله:
خداوند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرستاد تا دعوت كننده به حق، و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بدون سستى و كوتاهى، رسالت پروردگارش را رسانيد، و در راه خدا با دشمنانش بدون عذر تراشى جنگيد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و روشنى بخش چشم هدايت شدگان است.
116.🩸🌿🦋2.👈وَ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِيَ عَنْكُمْ غَيْبُهُ إذاً لَخَرَجْتُمْ إِلَى الصُّعُدَاتِ تَبْكُونَ عَلَى أَعْمَالِكُمْ وَ تَلْتَدِمُونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَرَكْتُمْ أَمْوَالَكُمْ لَا حَارِسَ لَهَا وَ لَا خَالِفَ عَلَيْهَا وَ لَهَمَّتْ كُلَّ امْرِئٍ مِنْكُمْ نَفْسُهُ لَا يَلْتَفِتُ إِلَى غَيْرِهَا، وَ لَكِنَّكُمْ نَسِيتُمْ مَا ذُكِّرْتُمْ وَ أَمِنْتُمْ مَا حُذِّرْتُمْ فَتَاهَ عَنْكُمْ رَأْيُكُمْ وَ تَشَتَّتَ عَلَيْكُمْ أَمْرُكُمْ.
116.🩸🌿🦋👈2. اندرز ياران:
مردم اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد، از خانه ها كوچ مى كرديد، در بيابان ها سرگردان مى شديد، و بر كردارتان اشك مى ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه مى زديد سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها مى كرديد و هر كدام از شما تنها به كار خود مى پرداختيد، و به ديگرى توجّهى نداشتيد.
افسوس، آنچه را به شما تذّكر دادند فراموش كرديد، و از آنچه شما را ترساندند، ايمن گشتيد گويا عقل از سرتان پريده، و كارهاى شما آشفته شده است.
116.🩸🌿🦋3.👈وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ اللَّهَ فَرَّقَ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أَلْحَقَنِي بِمَنْ هُوَ أَحَقُّ بِي مِنْكُمْ قَوْمٌ وَ اللَّهِ مَيَامِينُ الرَّأْيِ مَرَاجِيحُ الْحِلْمِ مَقَاوِيلُ بِالْحَقِّ مَتَارِيكُ لِلْبَغْيِ، مَضَوْا قُدُماً عَلَى الطَّرِيقَةِ وَ أَوْجَفُوا عَلَى الْمَحَجَّةِ فَظَفِرُوا بِالْعُقْبَى الدَّائِمَةِ وَ الْكَرَامَةِ الْبَارِدَةِ.
116.🩸🌿🦋👈3. تعريف يارانى كه به شهادت رسيدند:
به خدا سوگند، دوست داشتم كه خدا ميان من و شما جدايى اندازد، و مرا به كسى كه نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد.
به خدا سوگند، آنان مردمى بودند، نيك انديش، ترجيح دهنده بردبارى، گويندگان حق، و ترك كنندگان ستم. پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگى جاويدان آخرت و كرامت گوارا، پيروز شدند.
#خطبهصدوشانزدهم(بخشچهارم)🩸🌿
🩸《خبر از خونریزی و شکم بارگی حجّاج بن یوسف ثقفی》🩸
116.🩸🌿🦋4.👈أَمَا وَ اللَّهِ لَيُسَلَّطَنَّ عَلَيْكُمْ غُلَامُ ثَقِيفٍ الذَّيَّالُ الْمَيَّالُ يَأْكُلُ خَضِرَتَكُمْ وَ يُذِيبُ شَحْمَتَكُمْ، إِيهٍ أَبَا وَذَحَةَ.
116.🩸🌿🦋👈4. خبر از خونريزى و شكمبارگى حجّاج بن يوسف ثقفى:
آگاه باشيد، به خدا سوگند پسركى از طايفه ثقيف (حجّاج بن يوسف) بر شما مسلّط مى گردد كه هوسباز و گردن كش و ستمگر است، سبزه زارهاى «اموال و داراييها» شما را مى چرد و چربى شما را آب مى كند. ابو وذحه: بس كن