#بیو^
آقــاحوالےحــرمٺزندگےقشنگٺرســــٺ♥️
@nahno_samedon
.
- نزاریم
قبحِ
گنآه
بریزه..، -
#والسلام..
@nahno_samedon
آقا جان مادلمون خوشه به اربعین و زیارتتااا، نکنه جا بمونیم !نکنه دعوتمون نکنی !!
ما به همه گفتیم اربعین میایم ،اقا جان ،آبرو داری کن برامون ... 💔
#دلتنگ_ڪربلآ♥️
#حال_یڪ_دیوانہ_را_دیوانہ_میفهمد_فقط...:))🌱
@nahno_samedon
Mahmoud Karimi - Be Mozhgane Sieh Kardi (1).mp3
4.97M
به مژگانـ سیهـ کردے هزاران
رخنه در دینمـ
حسین جانـمـ ❤️
حسین جانـمـ❤️
#محمود_کریمی
@nahno_samedon
میگفت؛
کسی که دوست نداشته باشه بیاد #کربلا،
مؤمن نیست!
علامت مؤمن اینه که
هرچند وقت یکبار دلش تنگ میشه...
برای #بینالحرمین دلش تنگ میشه؛
میگ؛
نمیدونم برای چی!
ولی دلم میخواد برم کربلا...
#استادپناهیان |🍃💕
@nahno_samedon
جای مدیران نالایق؛
بنشانید درخت تا هوا تازه شود.
و یا حتی کلم و هویج ...
فرزند آدم را با نازیدن چڪار؟!
اولش نطفـە
و آخرش مردار است،
روزے خود را نمےدهد
و مرگش را از خود نمےراند!
•| حضرتامیرالمومنین علیهالسلام |•
@nahno_samedon
ادمین نوشت:
سلام از امروز روزی سه پارت از داستان زیبا و خواندنیه جنگ با دشمنان خدا در کانال قرار داده میشه امیدوارم خوشتون بیاد💐
((بسم الله الرحمن الرحیم))
#جنگـ_با_دشمنانـ_خدا🍃
#پارت_یک
اکثر مسلمانان کشور من، سنی هستن و به علت رابطه بسیار نزدیکی که دولت
ما با عربستان داره ، جامعه دینی ما توسط علما و مفتی های عربستانی
مدیریت میشه ...🙄
عربستان و تفکراتش نفوذ بسیار زیادی در بین مردم و علی الخصوص جوان
ها پیدا کرده تا جایی که میشه گفت در حال حاضر، بیشتر مردم کشور من،
وهابی هستند.
من 👱هم در یک خانواده بزرگ با تفکرات سیاسی و وهابی بزرگ شدم ... و
"
مهمترین این تفکرات ...
⁉️
"بذر تنفر از شیعیان و علی الخصوص ایران بود...
😠
من توی تمام جلسات مبلغ های عربستانی شرکت می کردم ...و این تنفر😤 در
من تا حدی جدی شده بود که برعکس تمام اعضای خانواده ام، به جای رفتن
به دانشگاه، 🏢تصمیم گرفتم به عربستان برم. ..
می خواستم اونجا به صورت 🤓تخصصی روی شیعه و ایران مطالعه کنم 📕و بتونم همه شون رو نابود کنم
" کسی که سر
هفت شیعه رو از بدن جدا کنه، بهشت بر اون واجب میشه˝...
تصمیمم روز به روز محکم تر می شد تا جایی که بالاخره شب تولد 16
🎊🎉🎂
سالگیم از پدرم خواستم به جای کادوی تولد🎁، بهم اجازه بده تا برای نابودی
دشمنان خدا به عربستان برم و..
پدرم 👨هم با خوشحالی، پیشانی منو بوسید ... و مشغول آماده سازی مقدمات سفری برای 👝🎒نابودی دشمنان خدا...
در حال آماده سازی مقدمات بودیم ... با مدارس عربستان ارتباط برقرار
🏫
کردیم ... و یکی از بزرگ ترین مبلغ ها، نامه تایید و سفارش برای من نوشت✉️..
پدر و مادرم و بقیه اعضای خانواده 👨👩👧👦می خواستن برای بدرقه من به فرودگاه
بیان ... اما من بهشون اجازه ندادم و گفتم :من شاید 16 سال بیشتر ندارم اما
👱
از امروز باید به خاطر خدا محکم باشم و مبارزه کنم .مبارزه برای خدا راحت
نیست و باید تنها برم تا به تنهایی و سختی عادت کنم. ..
اشتیاق حرکت باعث شد که خیلی زودتر از خانه خارج بشم ... تنها، توی
فرودگاه و سالن انتظار، نشسته بودم که جوانی 👤کنار من نشست و سر صحبت
باز شد..
وقتی از نیت سفرم مطلع شد با یک چهره 🗣جدی گفت :خوب تو که این همه راه
می خوای به خاطر خدا هجرت کنی، چرا به ایران نمیری؟ برای مبارزه و نابود
کردن یک مردم، هیچ چیز مثل این نیست که بین خودشون زندگی کنی و از
نزدیک باهاشون آشنا بشی ... اشتباهات و نقاط ضعف و قوت شون رو ببینی
و....
تمام طول پرواز تا عربستان، مدام حرف های اون جوان توی ذهنم تکرار می
🤔
شد ... این مسیر خیلی سخت تر بود ... اما هر چی بیشتر فکر می کردم🤔،
بیشتر به این نتیجه می رسیدم که این کار درست تره من تمام این مسیر
سخت رو به خاطر خدا انتخاب کرده بودم و از اینکه در مسیر سخت تری قدم بزارم🚶 اصلا نمی ترسیدم😏
نویسنده: #شهید_سید_طاها_ایمانی 💚
@nahno_samedon