eitaa logo
محمدحسین نجف پور🇵🇸
186 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
799 ویدیو
27 فایل
یــا رَب از اَبـــــــــرِ هـدایـــت بـرسـان بـارانـے ☁☔ پیـش تـَـر زآنـکه چــو گـــَردی زِ میـان برخیـزم🍃 @najafpoormh ارتباط با مدیر؛ @najafpoormhn محمدحسین نجف پور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جشن تکلیف در بیت آقا🌱۸ 🔸ساعت میانه حسینیه، ۵:۲۵ دقیقه عصر را نشان می دهد. جمع مسئولان هم از راه می رسند.. وزیر آموزش و پرورش پشت بلندگو می رود و چند کلامی با بچه ها حرف می زند. 🔸وزیر خبر ندارد وقت حرف هایش دخترهای صفوف آخر بر سر مطالبه دوچرخه و اسکیت صورتی یا چفیه و انگشتر از «آقا» با یکدیگر چانه می زنند و لابلای چانه زدن هایشان یک نفر یادش می آید: «بچه ها! وضو! من وضو نگرفتم!» 🔸گروه هشت نفره ای از دختران نوجوان مقابل جایگاه، رو به جمعیت نمازگزار می نشینند و قرآن همخوانی می کنند. 🔸 دو دختر دیگر با چادرهای سفید و گل های ریز سبزرنگ کنار دیوار حسینیه نشسته اند. فکر کردم دکلمه خوان باشند. از مربی شان که پرسیدم، گفت: «فرزندان شهدای مدافع حرم هستند؛ شهید رستگاری و لطفی نیاسر» 🔸یک نفر از تشریفات برنامه آمد و صدایشان کرد: «دخترها! برویم پیش آقا...» چند دقیقه بعد دخترها هم قدم رهبر، در حالی که عکس پدر در دست داشتند وارد حسینیه شدند. 🔸به نظر می رسید زیر سایه صدای مهیب دست و جیغ و سوت و هورای دخترهای دهه نودی، که از شوق دیدن آقا سر از پا نمی شناختند، مظلومیت دختران شهدا در نزدیکای رسیدن روز پدر از چشم دوربین ها و رسانه ها پنهان ماند. @najafpoormh 🌼〰〰〰〰🌼
جشن تکلیف 🔺🌼 @najafpormh 🔆
جشن تکلیف در بیت آقا🌱۹ 🔸چیزی نمانده بود بر جاذبه غلبه کنند 🔸با ورود آقا، صفوف نماز به هم می ریزد. دخترها برای دیدن رهبر، دل از سجاده های سفید و صورتی کنده اند و جلو آمده اند. 🔸این نسخه مشابه بقیه دیدارهای رهبری است که با ورود ایشان، جمعیت بی توجه به تذکرات مداوم مسئولان، به سمت جایگاه موج می زند. 🔸آقا از لحظه ورود لبخند ملموسی دارند؛ انگار از نوع استقبال دهه نودی ها، ایشان هم به وجد آمده باشند. مقابل دخترها می ایستند و دست سلام بالا می آورند و بلافاصله بر سر سجاده می نشینند. 🔸مربی ها و تشریفاتی ها، دخترها را به صفوف نماز بازمی گردانند. 🤲😇مجری از آقا می خواهد برای همه دعای پدرانه کنند به ویژه برای فرزندان شهدا و دهه نودی هایی که سربازان آینده هستند: «آقا جان، بچه ها چند ساعت است مشتاقانه منتظر شما هستند. اگر اجازه بدهید سرودی که تمرین کرده اند را برایتان بخوانند» آقا به تایید سری تکان می دهند. 🔸بالاخره بعد از چند بار تمرین، بچه ها برای اجرای اصلی آماده شدند. مربی ها تذکر دادند که دخترها بنشینند و سرودشان را بخوانند اما چیزی نمانده از شدت انرژی بر جاذبه غلبه کنند؛ نشستن پیش کش شان باشد. 🔸👌ایستاده و با صلابت پشت سر آقا سرود را می خوانند. گویی هرکدام مقابل روی رهبر ایستاده و بار این اجرا را به تنهایی به دوش می کشد. ☺️عشق، صلابت، نمک دو دختر آمدند: «خاله! می شود شما که خودکار داری کف دستم بنویسی جانم فدای رهبر؟ می خواهم دستم را بالا بگیرم شاید آقا ببینند...» @najafpoormh 🌼〰〰〰〰🌼
جشن تکلیف 🔺🌼 🔆 @najafpormh 🔆
4_5988978663276676066.mp3
3.94M
سرود جشن شکوفه ها 🌼 جشن تکلیف در بیت آقا متن آهنگ سرود جشن تکلیف جشن فرشته ها ───┤ @najafpoormh ├─── اینجا ایرانه اینجا مردمش نمیبازن اینجا ایرانه دخترا ستاره میسازن ❛━━━━━━━ ••• ━━━━━━━❜ اینجا ایرانه توو سپاه حضرت مهدی مادرا دخترا هم همه سربازن اینجا ایرانه ❛━━━━━━━ ••• ━━━━━━━❜ کسی که چپ نگاه کنه به کشورم نمیگذرم بیفته پاش میشم فداش واسه خودم یه لشکرم بیفته پاش میشم فداش خب آخه من یه دخترم ❛━━━━━━━ ••• ━━━━━━━❜ خدا باهامه اونی که روشنه آینده است خدا باهامه دشمن از دستای من خسته است من یه اعجوبه ام اگه نه سالمه اما خب کلی تکلیف به روی شونه ی من هست ❛━━━━━━━ ••• ━━━━━━━❜ کسی که چپ نگاه کنه به کشورم نمیگذرم بیفته پاش میشم فداش واسه خودم یه لشکرم بیفته پاش میشم فداش خب آخه من یه دخترم ❛━━━━━━━ ••• ━━━━━━━❜ مادرم زهرا تپش قلب منی هردم مادرم زهرا یادگاریتو سرم کردم مادرم زهرا واسه من چی بهتر از اینکه ببینم روزی که دور مهدی میگردم مادرم زهرا ❛━━━━━━━ ••• ━━━━━━━❜ کسی که چپ نگاه کنه به کشورم نمیگذرم بیفته پاش میشم فداش واسه خودم یه لشکرم بیفته پاش میشم فداش خب آخه من یه دخترم ━━━━━━━✦━━━━━━ 🔅🔅🔆@najafpoormh 🔆🔅🔅
جشن تکلیف 🔺🌼 🔆 @najafpormh 🔆
جشن تکلیف 🔺🌼 🔆 @najafpormh 🔆
جشن تکلیف 🔺🌼 🔆 @najafpormh 🔆
جشن تکلیف در بیت آقا🌱۱۰ 🔸اذان می گویند. با همان «الله اکبر» اول، تمام جمعیت می ایستد. دخترها برای قیام تا «قد قامت الصلاة» منتظر نمی مانند. 😇دخترک ریزه ای کلافه این پا و آن پا می کند. آقا را نمی بیند. دوستش که جثه چندان قوی تری ندارد می خواهد او را بلند کند تا شاید بتواند رهبر را ببیند. هر دو را به نوبت بغل می کنم تا آقا را ببینند. وقتی نفر دوم را زمین می گذارم انگشت دست ها را در هم قلاب می کنند و پیشانی ها را به هم می چسبانند و از خوشحالی بالا و پایین می پرند. 🔸دخترها موقع نماز خواندن هم به یکدیگر کمک می کردند! مثلا دخترکی مدام سر نماز با آرنج به دوستش می کوبید که «برو قنوت! رکوع! بیا سجده!» حواسش بود رفیق حواس پرتش از نماز جا نماند.😅 🔸نماز اول که تمام شد، دخترها به رسم بزرگترها به یکدیگر دستِ «قبول باشد» دراز کردند؛ اما نه فقط به نفر سمت راست و چپ. به حداقل سه نفر از راست، سه نفر از چپ؛ دو نفر از دو ردیف جلوتر و دو نفر از دو ردیف عقب تر. حداقل!😳😅👌 🔸باز هم همهمه به راه افتاد و آرایش صف ها به هم ریخت. آقا که روی صندلی سخنرانی نشستند بچه ها باز کف و دست و جیغ زدند: «این همه لشکر آمده! به عشق رهبر آمده!» ❤️خنده رهبر از هرجای حسینیه قابل رویت بود. دخترها قوی، معصوم، باصلابت، نمکین و البته سراسر عشق بودند. ❤️ دختری دکلمه خواند: «ای رهبر؛ ای پدر خستگی ناپذیرم سلام! بابای مهربانم روزت مبارک...» 🔸اینجا عشق بیداد می کند برای آنکه حق مطلب ادا شود، یک بار دیگر سرود را می خوانند و با گفتن هر عبارت آن را با زبان اشاره نیز ادا می کنند. @najafpoormh 🌼〰〰〰〰🌼
جشن تکلیف 🔺🌼 🔆 @najafpormh 🔆
جشن تکلیف 🔺🌼 🔆 @najafpormh 🔆
جشن تکلیف 🔺🌼 🔆 @najafpormh 🔆
جشن تکلیف در بیت آقا🌱۱۱ 🔸سرود که تمام می شود باز دست و سوت و جیغ و هورا حسینیه را پر می کند. آخرین بار این همه صدای دست و جیغ کی در حسینیه امام پیچیده است؟ 👌🌼ذوق پدرانه از نگاه رهبر سرریز می شود و در کلام بعد از سرود پنهان نمی ماند: «بچه های عزیزم گوش کنید! سرودتان خیلی عالی بود. هم شعرش خوب بود هم آهنگش خوب بود؛ هم شما خوب اجرا کردید...» 🔸آقا بچه ها را با زبان و عباراتی مفهوم برای سن و سالشان نصیحت می کنند. دخترها گوش می دهند. 😊لابلای صف ها لبخند برقرار است. نفر اول یکی از صف ها با اخم و بغض آقا را نگاه می کند. 🧐🤔با یک «پیس پیس» توجهش را جلب می کنم، چشمک می زنم که چی شده؟! سمتم می آید؛ اسمش روی کارتی که بر گردن دارد نوشته شده است: «زینب بزرگیان» صورت زیبایش به اندازه چادرش گل انداخته است اما انگار عصبانی است: «دلم می خواهد بروم پیش آقا...»😇 علت را که می پرسم اشکی روی صورت قاب شده در چادر رنگی اش می غلتد: «هیچی! کاری ندارم! فقط می خواهم دستشان را ببوسم...»❤️ این را می گوید و سر روی شانه ام می گذارد و گریه می کند. اگر دوربین همراهم بود، می گفتم حتما در عالم کودکی، خیال دیده شدن در تصویر و لنز را دارد. 🔸اطراف را نگاه کردم. هیچ کس حواسش به ما نیست. اشک صورت زینب را پر کرده است: «آخر خاله! من آقا را خیلی دوست دارم...»❤️😇 🔸نماز دوم شروع می شود. زینب متین بر سجاده اش برمی گردد و قامت می بندد. عقب تر می ایستم تا در زاویه دیدش نباشم. صدای قرائت حمد و سوره آقا که می پیچد لب های زینب سر نماز شروع به لرزیدن می کند. اینجا عشق بیداد می کند. @najafpoormh 🌼〰〰〰〰🌼
جشن تکلیف 🔺🌼 🔆 @najafpormh 🔆
جشن تکلیف 🔺🌼 🔆 @najafpormh 🔆
جشن تکلیف در بیت آقا🌱۱۲ 🔸نماز دوم هم تمام شد. به گمانم آقا دو رکعت نافله نشسته می خوانند. 🔸دخترها سلام آخر را گفته و نگفته، سر را به دو طرف تکان دادند و از سجاده به نیت دیداری نزدیک تر با رهبر بلند شدند: «این همه لشکر آمده! به عشق رهبر آمده...» 😍مثل بُراده های آهن اطراف آهن ربا را می گیرند. آقا هنوز نشسته است. مسئولان امنیتی سعی بر کنترل جمعیت دختر بچه ها را دارند، اما آقا آسوده خاطر نشسته و در حلقه چادرهای گل گلی دخترانش آرام است. 😇مربی ها از دیدن این صحنه اشک می ریزند. شاید آنها هم انتظار این همه محبت خالصانه و غیرقابل کنترل را نداشته اند. 💐رهبر میان گل ها نشسته و با آنها گپ می زند. دخترکی آرام با نوک انگشت چند بار به بازوی چپ آقا می زند. انگار می خواهد مطمئن شود واقعی است! انگار می خواهد مطمئن شود این یک تصویر یا یک رویا نیست. 🔸چند دقیقه ای بعد، آقا دست خداحافظی تکان می دهند و می روند. 😇دو سه تا از دخترهایی که نزدیک رهبر نشسته بودند گفتگویشان را با دوستانشان مرور می کردند: «به من گفتند ممنون که اومدی» «به من هم گفتند ممنون از لطفت عزیزم» «به من گفتند برای شما دعا می کنم...» 🔸دخترکی با کمی فاصله، بغض آلود حرف هایشان را گوش می کند. سراغش که می روم بغضش بدون معطلی می ترکد: «شلوغ بود، نتوانستم جلو بروم. من بابا ندارم؛ فقط می خواستم به آقا بگویم روزت مبارک بابا... نشد». @najafpoormh 🌼〰〰〰〰🌼
جشن تکلیف 🔺🌼 🔆 @najafpormh 🔆
جشن تکلیف در بیت آقا🌱۱۳ /قسمت آخر 🔸دخترکی با کمی فاصله، بغض آلود حرف هایشان را گوش می کند. سراغش که می روم بغضش بدون معطلی می ترکد: «شلوغ بود، نتوانستم جلو بروم. من بابا ندارم؛ فقط می خواستم به آقا بگویم روزت مبارک بابا... نشد» 💌وقت خروج به هرکدام از دخترها یک عروسک، یک گل سر صورتی، یک قواره چادر، یک چفیه و چند کارت پستال رنگین از نصایح پدرانه دادند تا از این دیدار شیرین به یادگار داشته باشند. ❤️🌼شوق، عشق، زیبایی و معصومیت در این دیدار غلیان می کرد. از میان همه اینها اما رنگ صورتی و نجوای پدر و دختری حسابی به بیت ی می آمد. @najafpoormh 🌼〰〰〰〰🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰❤️ ❣️بحث محبت به عنوان یکی از عوامل موثر در تربیت باید مورد توجه قرار بگیرد ❣️ 🔺باید تبیین درستی از آن صورت بگیرد تا پدر و مادر بدانند که چگونه باید به فرزندشان محبت کنند؟ ⚠️محبت یک ظرفی دارد. که اگر این ظرف را پر نکنیم ممکن است منجر به ایجاد ناهنجاری های رفتاری و کلامی در فرزندان بشود. ⚠️مهمترین آسیب آن این است که بچه ها پرتوقع و لوس می شوند. ✅لذا باید در تربیت محبت را طوری انجام بدهیم که ظرفیت عاطفی بچه ها دچار خلأ نشود و لبریز نشود. ♦️البته ظرف عاطفی فرزندان هوشمند است. مثلا ممکن است در برخی از زمان ها به اندازه یک استکان باشد و در زمان دیگر به اندازه یک پارچ باشد. ⬇️ 🔸مثلا وقتی بچه ها بیکار می شوند، ظرف عاطفی شان افزایش پیدا می کند و بالعکس این هوشمندی ما والدین است که بدانیم ظرف عاطفی در هر زمانی چقدر است. 🔻یک مصداق: پدر بیرون منزل است. بعد از فعالیت های شغلی وارد منزل می شود. دلتنگ فرزند هم است. 😘شروع به بوسیدن فرزند می کند. چند بوسه می زند و می بیند که توقعات ⬇️ انتظارات فرزند بالا می رود. و در همان لحظه مثلا می گوید: فلان چیز را برای من می خری؟! در اینجا بیش از ظرفیت عاطفی او محبت به او تزریق شده است. 🔅🔆 @najafpoormh 🔆🔅
Hossein Haghighi - Reyhane (320).mp3
7.65M
ریحانه پدر دختری😇❤️ 🔅 @najafpoormh 🔅 زیاد از جلو چشم من دور نشو! میدونی بری جونمو میبری! چقدر زندگی خوب و رویاییه… توی قصه های پدر دختری کار برق چشمای تو اینه که منو مات و محو قشنگی کنه! یه دنیای خاکستری رو فقط یه دختر میتونه که رنگی کنه… 🔅🔅🔅 روح و ریحانمی؛ جان و جانانمی! خیلی خوشحالم، از این که هستی و با منی تو که از هر نظر خوبی و خواستنی خدا آفرید از اول تو رو دوست داشتنی! 🔅🔅🔅 حیای تو چشمای تو حالمو؛ تو هر حالی باشم عوض میکنه! چقدر خوشگله روسری بستنت… بابا از تماشات حظ میکنه! نمیترسم از پیری و بی کسی؛ تا تو با منی خوبه حال دلم ته آرزومه یه روزی تو رو، تو رخت عروسی ببینم گلم روح و ریحانمی؛ جان و جانانمی! خیلی خوشحالم، از این که هستی و با منی تو که از هر نظر خوبی و خواستنی خدا آفرید از اول تو رو دوست داشتنی 〰🔅🔆 @najafpoormh 🔆🔅〰
🔸فراخوان جذب کادر اردوی جهادی*خشت امید* 🔺گروه جهادی خیرینه از افراد علاقه مند به فعالیت*داوطلبانه*برای برگزاری اردوی جهادی به عنوان تیم اجرایی در عرصه های زیر دعوت به عمل می آورد: 🔹عمرانی 🔸آموزشی 🔹مطالبه گری 🔸کارآفرینی و اشتغالزایی 🔹فرهنگی 🔸رسانه 🔹درمانی 🔻جهت اطلاعات بیشتر و اعلام آمادگی، به آیدی @kheyrine پیام ارسال فرمایید. ⭕️ لازم به ذکر است که اردوی جهادی خشت امید از تاریخ ۲۴ اسفند الی ۳ فروردین ۱۴۰۲ در منطقه جنوب استان کرمان برگزار خواهد شد. ✅تاریخ شروع ثبت نام اردوی جهادی از یکم اسفند الی دهم اسفند می باشد. به یاد شهدای جهادگر و @kheyrine_ir
📜 #️⃣ 👈 پرسیده شده از: دفتر آیت الله العظمی خامنه‌ای؛ ❓پرسش: آیا مراعات نوبت در اموری که طبق نوبت به کار افراد رسیدگی می شود(مانند نوبت ویزیت پزشکان) یک حق عقلایی و شرعی محسوب شده و تخلف از آن حرام است؟ ◀️ جامعة الاحکام | مرکز آموزش احکام و سبک زندگی اسلامی 🆔 @jameatolahkam 🌐 http://jameatolahkam.ir