🌱 به این سوال دقت کنید:
🤔چرا در کشوری مثل ژاپن مهد کودک نیست؟
📣این را می دانید که، وقتی زن کارمند در ژاپن بچه دار می شود، هفت سال مرخصی بدون حقوق دارد و از شوهرش مالیات کسر می کنند.
😔 اما در کشورهایی مثل ما در هر کوچه و خیابانی حتماً یکی دو تا مهد کودک هست...!!!
مهدها اصرار دارند که بچـــ👼ــه ها را از سه یا چهار سالگی به ما بدهید، بزرگش می کنیم... بزرگ که شد به صورت یک
مهندس👨💻، یا دکتر👨⚕ تحویلتان می دهیم.
👌نتیجه این می شود که نسل جدید ما هنوز به جایی نرسیده، پدر و مادر خودش و کشورش را نمی خواهد.
⚠️یک حس بی وطـــ👨💼ــــنی در نسل تحصیل کرده و نسل جدید به دلیل عدم حضور بچه ها در کنار هم و ندیدن زندگی پدر و مادرها در حال ایجاد شدن است
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14
روزی جراح قلبی برای تعمیر اتومبیلش آن را به تعمیرگاهی برد. تعمیرکار بعد از تعمیر به جراح گفت:
من تمام اجزا ماشین را به خوبی می شناسم و موتور و قلب آن را کامل باز می کنم و تعمیر می کنم. در حقیقت من آن را زنده می کنم. حال چطور درآمد سالانه ی من یک صدم شماست.
جراح نگاهی به تعمیرکار انداخت و گفت:
اگر می خواهی درآمدت صد برابر شود این بار سعی کن زمانی که موتور در حال کار است آن را تعمیر کنی!!
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14
#سیاست_های_همسرداری
💖آقای محترم خانه❗️
وقتی به خانه برمیگردید از همسرتان بپرسید که آیا روز خوبی را پشت سر گذاشته یا نه❓❗️
به حرفهایش توجه کنید، اما در مورد کارهایش #قضاوت نکنید. با او همدردی کنید.
💖خانم محترم خانه❗️
حتماً هنگام ورود همسرتان به خانه لبخند به لب داشته باشید، حتی اگر کوهی از #مشکلات بر دوشتان سنگینی میکند.
اصلاً خوب نیست که موقع ورود همسرتان به تلویزیون چسبیده باشید و یا در آشپزخانه پنهان شده باشید❗️
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14
سلامتی قاضی که
جلوش چک گذاشتنو گفتن
هرچی دوس داری
بنویس ولی حکم نا حق بده؛
اونم جای عدد و ارقام
چک بزرگ نوشت
“خـــــدا” و گفت :
هروقت پاس شد قضاوت
ناحق میکنم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14
#داستان_کوتاه : طلسم شیخ بهایی در حرم امام رضا علیه السلام
شیخ سفارشهای لازم را به معمارانِ حرم كرد، كه كار را متوقف نكنند و ساخت حرم را پیش برده و به اتمام برسانند؛ به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به ضریحِ مقدس، نه دروازه صحن)
چرا كه شیخ در نظر داشته روی آن كتیبهای را كه از اشعار خودش بوده نصب نماید. رسم است بر سر در اصلی یا دروازه ورودی به حرم ائمه اطهار (ع) و حتی امامزادگان مطهر، كتیبهای نصب میشود و در شأن آن بزرگوار روایت، جمله یا شعری نوشته میشود.
شیخ عازم سفر می شود و مسافرتش به درازا میكشد و بیش از زمان پیش بینی شده برمی گردد.
هنگامی که باز میگردد بلافاصله به جهت سركشی كارهای ساخت و ساز به حرم مطهر میرود و در کمال تعجب میبیند كه ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مطهر هستند.
شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت میشود و به معماران اعتراض میكند كه «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نكردید؟»
مسؤل ساخت عرض میكند: «ما میخواستیم صبر كنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأكید كردند كه باید ساخت حرم هر چه سریعتر به پایان برسد. هرچه به او گفتیم كه باید شیخ بیاید و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقیم داشته باشد، قبول نكردند. وقتی زیاد اصرار كردیم، گفتند: كسی دستور اتمام كار را داده كه از شیخ خیلی بالاتر و بزرگتر است. ما باز هم اصرار كردیم و خواستیم صبر كرده، منتظر شما بمانیم.
در این زمان تولیت حرم گفتند: خود آقا امام رضا (ع) دستور اتمام كار را دادهاند.
شیخ بهایی قدس سره هم راه مسؤل ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم میروند و از تولیت در این مورد توضیح میخواهند، تولیت حرم نقل میكند: چند شب پی در پی آقا امام رضا (ع) به خواب من آمده و فرمودند: «كتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچگاه به روی كسی بسته نمیشود و هر كس بخواهد میتواند بیاید».
شیخ با شنیدن این حرف، اشك از چشمانش جاری میشود و به سمت ضریح میرود و ذكر «یا ستار العیوب» بر لبانش جاری میشود. سپس در كنار ضریح آن قدر گریه میكند تا از هوش میرود. پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف میكند: من میخواستم یكی از طلسمها را به صورت كتیبهای بر سر در ورودی حرم بزنم، تا به این وسیله ادم های گناهکار نتوانند وارد حرم مطهر وضریح مقدسِ حضرت رضا (ع) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند.
پی نوشت:
دیدم همه جا بر درد و دیوار حریمت
جایی ننوشته است گنهکار نیاید..
📚منبع: پایگاه اطلاع رسانی حج
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14
🌻رنگ های مناسب برای بلغمی مزاجها:
قرمز، سبز پررنگ، نارنجی، بنفش پررنگ، سورمهای، قهوهای تیره، آبی نفتی، سبز یشمی، فیروزهای.
❋←این رنگها به دلیل ایجاد جوشش و شور و نشاط در خون، ایشان را از سردی، تنبلی و کرختی خارج میکند.
🌻رنگ های مناسب برای سوداوی مزاجها:
آبی، سبز، بنفش، زرد، لیمویی، صورتی، زرشکی.
❋←این رنگها به دلیل ایجاد شادابی و گرمی در خون، زمینهی ابتلاء به بیماری افسردگی در ایشان را کمتر میکند.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14
صادق هدایت از سیزده دردِ مشترکِ ایرانیان چنین مینویسد:
۱. اکثر ما ایرانیها تخیل را به تفکر ترجیح میدهیم.
۲. منافعِ شخصی را به منافعِ ملی ترجیح میدهیم.
۳. با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.
۴. به بدبینی بیش از خوشبینی تمایل داریم.
۵. نواقص را میبینیم؛ اما در رفعِ آنها اقدام نمیکنیم.
۶. در هر کاری اظهار فضل میکنیم و از گفتنِ " نمیدانم" شرم داریم.
۷. کلمه "من" را بیش از "ما" بهکار میبریم.
۸.مهارت را به دانش ترجیح میدهیم.
۹. بیشتر در گذشته بهسر میبریم
۱۰. از دوراندیشی و برنامهریزی عاجزیم
۱۱. عقبافتادگیمان را به گردنِ دیگران و توطئه دشمن میاندازیم.
۱۲. دائماً دیگران را نصیحت میکنیم اما خودمان عمل نمیکنیم.
۱۳. همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه آخر میگیریم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14
عمر عقاب 70 سال است ولی به 40 که رسید چنگال هایش بلند شده وانعطاف گرفتن طعمه را دیگر ندارد..
نوک تیزش کندو بلند و خمیده میشود و شهبال های کهنسال بر اثر کلفتی پر به سینه میچسبد وپرواز برایش دشواراست.
آنگاه عقاب است و دوراهی:
بمـیرد یـــــــا دوباره متولد شود.
ولی چگونه ؟؟
عقاب به قله ای بلند میرود نوک خود را آنقدر بر صخره ها میکوبد تا کنده شودو منتظر میماند تا نوکی جدید بروید. بانوک جدید تک تک چنگال هایش را ازجای میکند تا چنگال نو درآید. و بعد شروع به کندن پرهای کهنه میکند.
این روند دردناک 150 روز طول میکشد ولی پس از 5 ماه عقاب تازه ای متولد میشود که میتواند 30 سال دیگر زندگی کند.
برای زیستن باید تغییر کرد.
درد کشید.
از آنچه دوست داشت گذشت.
عادات و خاطرات بد را از یاد برد
و دوباره متولد شد.
یـــــا بايد مرد.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14
سست ترین کلمه "شانس"است.
به امید آن نباش. .
محکم ترین کلمه "پشتکار"است.
آن را داشته باش. .
سالم ترین کلمه "سلامتی"است.
به آن اهمیت بده.
شایع ترین کلمه "شهرت"است... دنبالش نرو.
ضروری ترین کلمه "تفاهم"است..
آن را ایجاد کن. .
دوستانه ترین کلمه "رفاقت"است.
از آن سوءاستفاده نکن.
اصلی ترین کلمه "اطمینان"است.
به آن اعتماد کن. .
ضعیف ترین کلمه "حسرت"است.
آن را نخور
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14
در "دریای طوفانی"
💖🍃"بد بین"،
از این که باد می وزد شاکی است.
💖🍃"خوشبین"،
انتظار دارد جهت باد عوض شود.
💖🍃"واقعبین"،
بادبان ها را با باد تنظیم میکند...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14
اگر نمی توانی بلوطی بر فراز تپه ای باشی
بوته ای در دامنه ای باش
ولی بهترین بوته ای باش که در کناره راه می روید
اگر نمی توانی درخت باشی، بوته باش
اگر نمی توانی بوته ای باشی، علف کوچکی باش
و چشم انداز کنار شاه راهی را شادمانه تر کن
اگر نمی توانی نهنگ باشی، فقط یک ماهی کوچک باش
ولی بازیگوش ترین ماهی دریاچه!
همه ما را که ناخدا نمی کنند، ملوان هم می توان بود
در این دنیا برای همه ما کاری هست
کارهای بزرگ و کارهای کمی کوچکتر
و آنچه که وظیفه ماست، چندان دور از دسترس نیست
اگر نمی توانی شاهراه باشی، کوره راه باش
اگر نمی توانی خورشید باشی، ستاره باش
با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند
هر آنچه که هستی، بهترینش باش !
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال تربیتی نجوای عاشقانه (نماز و تربیت و مباحث روانشناسی خانواده)
@najva14