مـعـنـای کــرامـت از مـقـام حـسن است خـورشـیـد گـدای روی بـام حـسن است هر جا سخن از وصف شریف کرم است عـالـم هـمـه مـدیـون امـام حـسـن است #رباعی #محمدحسن‌محمدی

تلخی شکست را چشیدی؟ هرگز لــرزیـدن کــــــوه را ندیدی هرگز افـتـادم از آخـریـن نـگاهت حـتی فـریـاد سـکـوت را شنیدی؟ هرگز #محمدحسن‌محمدی

از درد فراق تو چه بسیار نوشتم هر جا که رسیدم فقط از یار نوشتم انگشت قلم زخم شد آن‌قدر که با اشک من نام تو را بر در و دیوار نوشتم هست آرزوی وصل تو در سینه‌ی مجنون صدها غزل از لحظه‌ی دیدار نوشتم دلتنگی من تا به فلک رفت و خودم را در حسرت دیدار تو، بیمار نوشتم کافی‌ است نگاهی که دلم زنده بماند خود را سر کوی تو گرفتار نوشتم با دست تهی آمده‌ام یوسف زهراء خود را سر بازار خریدار نوشتم #محمدحسن‌محمدی

فَبِحِلْمِکَ أَمْهَلْتَنِی وَ بِسِتْرِکَ سَتَرْتَنِی حَتَّی کَأَنَّکَ أَغْفَلْتَنِی وَ مِنْ عُقُوبَاتِ الْمَعَاصِی جَنَّبْتَنِی حَتَّی کَأَنَّکَ اسْتَحْیَیْتَنِی #دعای‌ابوحمزه درهای عطا را که گـشودی یا رب دل از مـن درمانده ربـودی یا رب با حلم خودت گناه من پوشاندی انـگار کـه تــــو حــیا نـمودی یا رب #رباعی #محمدحسن‌محمدی

کوفه امشب غرق ماتم می‌شود میهمان خانه‌‌ها غم می‌شود از سر این مردمان بی‌وفا سایه‌ی مهر علی کم می‌شود کودکانش تازه فهمیدند که بی علی کوفه جهنم می‌شود خانه‌ی حیدر شده ماتم‌سرا چشم زینب غرق شبنم می‌شود از غم فرق علی مرتضی روضه‌ی مقتل فراهم می‌شود #محمدحسن‌محمدی

هر سنگ که دیروز پس‌انداز شده است در قلّک تو محرم صد راز شده است باید که عمل کند شبیه سجّیل امروز زمان رقص و پرواز شده است #محمدحسن‌محمدی

کافی‌ است نظر کنی به عالم یک آن تا زندگی جهان بگیرد سامان در حسرت تابیدن نورت هستیم خورشید زمان منتظر جمعه نمان #محمدحسن‌_محمدی

. بر کینه علیه ما سماجت کرده بر قلدری‌اش عجیب عادت کرده تنبیه شد از درون خاک ایران قد قامت ما عجب قیامت کرده #محمدحسن‌_محمدی

ترسیم بکن جـلـوه‌ی زیبایی را تابیـدن خـورشیـد تماشایی را مبهوت جمال تـو شده دنیایی تا صید کند خنده‌ی رویایی را #محمدحسن‌_محمدی

. هیهات اگر موقع تکبیر شود در معرکه از ترس زمین‌گیر شود با وعده‌ی صادق به جهان ثابت شد کِی موش حریف قدرت شیر شود؟ #محمدحسن_محمدی #ایران_قوی #تنبیه_متجاوز

دلخواه‌تر از هر چه توان دید تویی در آینه‌ انعکاس امّید تویی صبح آمدنش را به تو پیونده زده انگیزه‌ی تابیدن خورشید تویی #محمدحسن‌_محمدی