eitaa logo
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
333 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
161 فایل
یانورَڪُلِّ‌نور...! :)☀️ تا‌ ڪه‌ آید‌ بھـ‌ جهان‌ عشق‌ و امید آورد‌ او بگذرد دوره غــم دورِ جدید آورد اوツ • . شࢪایط ٺبادل وکپے کانال رو بخونید⇩⇩ @sharayetnajvaye_noorr جهٺ انٺقاد وپیشنهاد در خدمٺم⇩⇩ بخاطر دلایلی کلا برداشته شد((:
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️☘ مثل کــبوتراے🕊گنبدت این دلمــ تنگہ براےحرمت🌼🌙 راہ رو گم کــردم نشونم بدہ اومدمـ اےشاہ پناهمـ بدہ💛 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اتفاقی فوق‌العاده عجیب برای یک جانباز جانباز جنگ تحمیلی براثر موج انفجار حافظه‌اش از بین میره و بعد از ۳۴ سال بر اثر زمین خوردن در آسایشگاه حافظه‌اش کامل برمی‌گرده و معلوم میشه اهل روستایی در کردستان بوده😕 و مادر بعد از ۳۴ سال پسر رزمنده‌شو که فکر میکرده مفقودالاثر شده میبینه🥺 ‌🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاری که موشکای ایران با گنبد آهنین کرد 😂😂😂 🇮🇷.|@najvaye_noorr | نجوای نور
ببین آقای آقامیری! از اینکه مخاطبان خودت را گوسفندانی فرض کرده‌ای که می‌توانی سر آن‌ها کلاه بگذاری سخت عصبانی هستیم. خون شهید در دنیا منشا تاثیر می‌باشد. در آخرت هم ضامن سعادت ابدی آن‌ها می‌باشد. انسان با شهادت حیات‌ش پایان نمیابد و تابد زنده بوده و نزد پروردگارش روزی میخورد. (۱۶۹ آل عمران) و اما مادران و همسران شهدا که اولا جهاد عظیم‌شان در صبر بر فراغ از محبوب‌شان نزد پروردگار بی‌اجر نخواهد ماند و ثانیا توسط فرزند و همسر شهیدشان در فردای قیامت مورد شفاعت قرار خواهند گرفت. خاک بر سرت که تمام وجود نکبتت را متر و میزان‌های مادی گرفته است و «ماتریالیست» شده‌ای و شهادت را به منزله‌ی باخت و استمرار حیات مادی را به منزله‌ی پیروزی تلقی می‌کنی. خاک بر فرق سرت که مادران و همسران شهدا را به سان بازندگان و خسارت دیدگان از یک مسابقه‌ی کودکانه تصور کرده‌ای. شهید به فلاح می‌رسد و مادر و همسر شهید هم به شرط تقوا و استمرار جهاد به فلاح و سعادت می‌رسند؛ لکن باخت و خسارت واقعی به شما بیچارگان می‌رسد که جهاد عظیم در راه خدا را باخت و فریب خوردن و خسارت تلقی می‌کنید. خاک بر دهانت ✍ | محمدجواد خواجه‌وند 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاجعه جدید در مداحی و هیئت🙁 👈 سنت پیامبر رو ترک میکنه که به هیئت پسر پیامبر برسه😳 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌داریوش اقبالی فقط یه جمله ساده گفته که: «تو کوله سربازان خارجی، آزادی برای سرزمین دیگه‌ای وجود نداره» 🔹‌حتی اسم اسرائیل هم نیاورده اما وحوش اپوزیسیون گله‌ای ریختن تا تونستن تهدیدش کردن و فحش دادن! 🔹‌زامبی رو از روی اپوزیسیون ما ساختن🤌 🔹‌«آدم» 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
●دلنوشته دختر شهید رئیسی● ؛ ♦️امروز داشتیم یک دسته از دارو ها را جابجا می کردیم. مامان گفتند ببین روی این کرم ها چی نوشته بلند خواندم کرم ترک پا ، کرم ....، ... دلم تکان خورد دیدم مامان زیر دست هایشان بی صدا گریه می کنند. مدت زیادی بود که به خاطر سفر های زیاد و پشت هم و سفر با ماشین تو جاده های سخت زانو های بابا درد های زیادی داشت . گاهی حتی نشستن در نماز براشون سخت میشد . به زحمت نماز می خواندند. این هفته های قبل از شهادت درد پا اذیت می‌کرد. یک دکتری آمده بود چسب درد زده بود . نمی دونم چسب درد رو بد زده بود، چسب بد بود یا پوست حاجاقا خیلی حساس بود که اطرافش پر از تاول شده بود. کار به اورژانس و پانسمان و...کشید. من با شنیدن این خبر خیلی بهم ریختم. از تصور دردی که می کشند خیلی اذیت بودیم. حساسیت فصلی پوستی هم اضافه شده بود . پاشنه پاشون ترک میزد. این همه کرم برای همان بود. وقتی می رفتند تبریز هنوز پاشون پانسمان داشت. پوست حساس لطیف و پانسمان و تاول ها همه در چند ثانیه سوخت . بعد تر ها فهمیدیم بخشی از پای ایشان در ورزقان جا مانده بود و دوستانمان همانجا به خاک سپرده اند. پیکر اربا اربا سهم روضه های شب هشتم محرم بود برای حاجاقا.... ما را بخرد کاش! [شادی روح‌شهدا‌؛صلوات] 💔 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
دلنوشته دختر شهید رئیسی● ♦️امروز داشتیم یک دسته از دارو ها را جابجا می کردیم. مامان گفتند ببین روی این کرم ها چی نوشته بلند خواندم کرم ترک پا ، کرم ....، ... دلم تکان خورد دیدم مامان زیر دست هایشان بی صدا گریه می کنند. مدت زیادی بود که به خاطر سفر های زیاد و پشت هم و سفر با ماشین تو جاده های سخت زانو های بابا درد های زیادی داشت . گاهی حتی نشستن در نماز براشون سخت میشد . به زحمت نماز می خواندند. این هفته های قبل از شهادت درد پا اذیت می‌کرد. یک دکتری آمده بود چسب درد زده بود . نمی دونم چسب درد رو بد زده بود، چسب بد بود یا پوست حاجاقا خیلی حساس بود که اطرافش پر از تاول شده بود. کار به اورژانس و پانسمان و...کشید. من با شنیدن این خبر خیلی بهم ریختم. از تصور دردی که می کشند خیلی اذیت بودیم. حساسیت فصلی پوستی هم اضافه شده بود . پاشنه پاشون ترک میزد. این همه کرم برای همان بود. وقتی می رفتند تبریز هنوز پاشون پانسمان داشت. پوست حساس لطیف و پانسمان و تاول ها همه در چند ثانیه سوخت . بعد تر ها فهمیدیم بخشی از پای ایشان در ورزقان جا مانده بود و دوستانمان همانجا به خاک سپرده اند. پیکر اربا اربا سهم روضه های شب هشتم محرم بود برای حاجاقا.... ما را بخرد کاش! [شادی روح‌شهدا‌؛صلوات] 💔 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
بالایی وقتی ما دفاع میکنیم😐 پایینی وفتی اوکراین دفاع میکنه😑 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
✍ کیم ایوِرسِن، یوتیوبر معروف آمریکایی: این مضحک است که فکر کنیم اسرائیل، کشوری ۹ میلیون نفری و به وسعت نیوجرسی می‌تواند با ایران، کشوری با ۹۰ میلیون جمعیت و انبار بی‌پایان اسلحه مقابله کند. آنها می‌دانند که نمیتوانند. ✅آنها از آمریکایی‌ها می‌خواهند که برای آنها جنگ کنند. و آن‌ها می‌دانند که می‌توانند آن را به دست آورند، زیرا کاملاً در تمام سطوح دولت و ماشین تبلیغاتی آمریکا نفوذ کرده‌اند. ☝️ البته که ما حتی طویله ای به نام اسراییل نداریم ..... 🇮🇷.|@najvaye_noorr | نجوای نور
✳️حذف عکس رئیس جمهور شهید در دفتر وزیر ارشاد!! ✍اینطوری می‌خواستند به گفته رهبری راه شهید جمهور و ادامه بدهند ؟مگه شعار این دولت وفاق ملی نبود چیشد؟ 🌻.|@najvaye_noorr | نجوای نور
🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 #قسمت_سی‌_و_دوم 📚 #تنها_میان_داعش اخبار شیخ مصطفی، باید دلمان را خالی میکرد اما ما در پنا
🌼❥✺﷽ ✺❥🌼 📚 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد: - تمام راه ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمیرسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره بندی کنیم تا بتونیم در شرایط محاصره دووم بیاریم. صحبت های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شمارهای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که خنجرش را روی حنجره حیدرم گذاشته بود: - خبر دارم امشب عروسی ات عزا شده! قسم میخورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمیذاریم! همه دخترای آمرلی غنیمت ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی! شاید اگر این پیام را جایی غیر از مقام امام حسن خوانده بودم، قالب تهی میکردم و تنها پناه امام مهربانم جانم را به کالبدم برگرداند. هرچند برای دل کوچک این دختر جوان، تهدید ترسناکی بود و تا لحظه ای که خوابم برد، در بیداری هر لحظه کابووسش را میدیدم که از صدای وحشتناکی از خواب پریدم. رگبار گلوله و جیغ چند زن پرده گوشم را پاره کرد و تاریکی اتاق کافی بود تا همه بدنم از ترس لمس شود. احساس میکردم روانداز و ملحفه تشک به دست و پایم پیچیده و نمیتوانم از جا بلند شوم. زمان زیادی طول کشید تا توانستم از رختخواب جدا شوم و نمیدانم با چه حالی خودم را به در اتاق رساندم. در را که باز کردم، آتش تیراندازی در تاریکی شب چشمم را کور کرد. تنها چیزی که میدیدم ورود وحشیانه داعشی ها به حیاط خانه بود و عباس که تنها با یک میله آهنی می‌خواست از ما دفاع کند. زن عمو و دخترعموها پایین پله های ایوان پشت عمو پناه گرفته و کار دیگری از دست شان برنمی آمد که فقط جیغ میکشیدند. از شدت وحشت احساس میکردم جانم به گلویم رسیده که حتی نمی‌توانستم جیغ بزنم و با قدم هایی که به زمین قفل شده بود، عقب عقب میرفتم. ♻ ادامه دارد... ‌‌ اللهم‌صل‌علی‌محمدو آل‌محمدوعجل‌فرجهم ــــ|💕🌸|ـــــــــــــــــــــــــــــــ ❁⎨@najvaye_noorr⎨🌙⎬