فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟چند چیز را با چند چیز از خود دور کنید🌟
غضب خدا را با سوره
🌺 " حمد "
بی حوصلگی ، خشم و عصبانیت را با سوره
🌺" یس "
هراس قیامت را با سوره
🌺" دخان "
فقر و نداری را با سوره
🌺" واقعه "
عذاب قبر را با سوره
🌺" تبارک "
در امان بودن از کفر در زمان مردن را با سوره
🌺" کافرون "
چشم بد ، وسواس و آشوب را با سوره
🌺" ناس"
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
✍امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام:
مبادا خانوادهات و دوستدارانت، بهواسطه تو، بدبختترين مردمان باشند!
📚 غررالحكم، حدیث ۱۰۱۹۹
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
15.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سبحان الله به این همه زیبائی 👏🏼👏🏼👏🏼
ببینید لذت ببرید
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃 ﷽ 🍃
«مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجَارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ»
آنچه نزد خداست بهتر از سرگرمی و تجارت است، و خداوند بهترین روزیدهندگان است.
🌺
📗 سوره جمعه، آیه ١١
#قرآن #سرگرمی
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــواꕥ࿐♥️
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #ایل_آی سوار ماشین که شدیم دوباره گفتم _آقا محمد ما مزاحم وقت شما نمیش
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس)
#ایل_آی
اون طرف مغازه نشسته بود درست روبروی من
با چشمای زشتت مثل جغدی که شکارش رو زیر نظر بگیره نگاهم میکرد
ناخودآگاه بدون اینکه دست خودم باشه به یکباره پا شدم
فهمید میخام فرار کنم
مثل چی دوید و اومد کنارم
_کجا الی خانوم
_همه نفرتمو تو چشمام ریختم و زل زدم به چشماش و گفتم
_به تو مربوط نیست از سر راهم برو کنار
چشماشو ریزتر کرد وبا لحن چندشی گفت
_تازه پیدات کردم خانوم خوشگله
خبر دارم که ابی مرده خیلی وقته دنبالتم خانومی
آیسو ترسیده بود خودشو چسبونده به پاهای من
ساسان لعنتی نگاهی به آیسو انداخت و گفت
_پس تولش اینه
خم شد و با دستش صورت آیسو رو سمت خودش برگردوند
_شبیه هر دوتا تون هستش
عصبانی شدم و تقریبا با صدای بلند گفتم
_دست کثیفتو به بچم نزن آشغال
از صدای من تقریبا کل مغازه نگام کردن
من کلا یادم رفته بود کجام ترس تو همه ی وجودم رخنه کرده بود دیدن ساسان همه ی اون اتفاقات تلخ به یادم آورده بود
با چشمای به نم نشسته جمعیت نگاه کردم که محمد سراسیمه خودش بهم رسوند
کنارم واستاد درست شونه به شونم
_چی شده مزاحمت شده
ساسان_آقا کی باشن
پیرمرد مغازه چی خودش به ما رسوند و گفت
_بچه ترسیده محمد جان زنگ بزن پلیس بیاد
محمد قرص و محکم تو چشمای ساسان نگاه کرد و گفت
_اگه حل نشه حتما زنگ میزنم
ساسان_اهه اونی که زنگ میزنه منم میخام بدونم تو چی ایلای هستی یارو
محمد_حرف دهنتو بفهم اولا ایلای خانوم
دوما تو فک کن شوهرشم توروسنن
ازین حرفش ساسان کپ کرد منم تعجب کردم ولی چیزی نگفتم
ساسان_دروغ میگی
محمد دستشو حلقه ی شونم کرد و منو به خودش چسبوند و گف
_نمیدونم کی هستی ولی گورتو گم میکنی و میزنی به چاک وگرنه میدمت دست پلیس به جرم مزاحمت به ناموس مردم آدمت میکنن
رنگ صورت ساسان به وضوح پرید یک قدم عقبتر رفت
ساسان_زن عمو خیلی وقته دنبالته باید بهش بگم ازدواج کردی
پوزخندی زد و رفت
دیگه چشمام جایی نمیدید پلک زدم و اشکام غلطان اومدن پایین
محمد دستشو از رو شونم برداشت نگام کرد و آروم گفت
_بریم همه دارن نگامون میکنن
خم شد آیسورو بغل کرد و گفت
_بیا بغلم خرگوش کوچولو چرا ترسیدی
از پیر مرد خداحافظی کرد
باهم از مغازه بیرون اومدیم
محمد فقط با آیسو حرف میزد تا ترس آیسو بریزه سوار ماشین که شدیم بدون هیچ حرفی با من راه افتاد
موسیقی آرومی پخش میشد
کمی آروم که شدم خواستم بگم آقا محمد...
دیدم تو آینه نگام میکنه و خودش زودتر از من گفت
_بعدا صحبت میکنیم
ناراحت سرمو سمت خیابون چرخوندم و خیابونارو نگاه کردم
خونه که رسیدیم محمد به آیسو گفت
_آیسو خانوم حالت خوبه
آیسو سرشو به نشونه تایید تکون داد و محمد خندید و بوسه ای از لپش برداشت
کمی با حالت خستگی گفت
_با مهدی قرار دارم باید زودتر برم
_ولی من میخام توضیح بدم
نگاش کردم منتظر به صورتم نگاه میکرد
_اسمش ساسان از اون مردای نامرد روزگاره
پسرعموی ابراهیم بود به ابراهیم خیانت کرد گم وگور شد
سرمو پایین انداختم و گفتم
_ممنون که ازمون حمایت کردی اون یه آدم...
نزاشت ادامه ی حرفمو بزنم لبخند ملیحی زد و پلکاشو رو هم گذاشت و باز کرد و گفت
_نگران نباش من...
برای بار دوم با این حرکتش آرمش رو به ذره ذره وجود من تزریق کرد
بقیشو حرفشو نگفت و من منتظر چشم دوختم به لبهاش
اونم انگار توی صورتم دنبال چیزی میگشت سیر نگاهم کرد نمیدونم شاید منتظر من بود که چیزی بگم
دوباره لبخند دلنشینی کردو انگار که خجالت کشیده باشه گفت
_بهتون زنگ میزنم فعلا باید برم
سریع سوار شد و ماشین با یه گاز از زمین کنده شد و با سرعت رفت
_این چرا اینجوری کرد
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌
🌸 آیه الکرسی 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃
🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃
🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا
أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃
❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
❤️❤️
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
─═🌸═─
✍️ درس امروز:
تنهایی را بر بودن درجمعی که
شما را از خودتان و خدایتان
دور می کند ترجیح دهید.
🌸 شروع روز تون عالی
─═🌸═─
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگاه کنیید تا کمی حال و هوا تون عوض بشه😁😊
برنامه محفل
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88