فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
روزی شیطان همه جا اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه به حراج بگذارد!
همه مردم جمع شدن و شیطان وسایلی از قبیل : غرور، خودبینی، شهوت، مال اندوزی، خشم، حسادت، شهرت طلبی و دیگر شرارت ها را عرضه کرد...
در میان همه وسایل یکی از آنها بسیار کهنه و مستعمل بود و بهای گرانی داشت!
کسی پرسید : این عتیقه چیست !؟
شیطان گفت : این نا امیدی است...
شخص گفت : چرا اینقدر گران است !؟
شیطان با لحنی مرموز گفت :
این موثرترین وسیله من است !
شخص گفت : چرا اینگونه است !؟
شیطان گفت : هرگاه سایر ابزارم اثر نکند فقط با این میتوانم در قلب انسان رخنه کنم و وقتی اثر کند با او هر کاری بخواهم میکنم...
این وسیله را برای تمام انسانها بکار برده ام، برای همین اینقدر کهنه است ،
مراقب "اميدمان"باشيم.
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
نَــــــــــღــــــجــــــــواꕥ࿐♥️
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #کیمیا ._منظورتون چی هست؟؟ _ اینجا نوشتن یه دختر که افسردگی حاد داره و
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس)
#کیمیا
_تصمیم دارم تمیز و با نظم بشم
مامانم حق داره همیشه از دستم ناراحت باشه
_و ....؟؟؟
_می خوام تو کنکور دو رقمی بشم
بابام حق داره نگران کنکور و درسم باشه
_و ...؟؟؟
ناراحت گفت
_دیگه بخوامم نمیتونم بخندم
_چرا
_دلیل شخصیه
_ ولی تو الان پیش از شروع صحبت من خندیدی
شما به اون میگی خنده
_آره کیمیا خنده بود و خنده همین
همین قدر که نه به کسی بر بخوره نه عقل و هوش خودت زیر سوال ببره
کیمیا فقط نگاه میکرد
_قرار نیست مثلاً بری کلاس و فکر کنی باید هم بخندی هم باعث خنده دیگران بشی
یا حتی تو فامیل میتونی برای موضوعاتی که خودت فکر می کنی خنده داره بخندی
میتونی تو دلت بخندی
لازم نیست قهقهه بکشی
تو مسئول خنداندن دیگران نیستی
یا اگه حرف یا رفتار کسی باعث آزارت شده خنده رفتار مناسبی برای جواب دادن به اون فرد نیست
خیلی جدی و قاطع و البته با احترام بگو از این رفتارت خوشم نمیاد
این رفتارت اشتباه
اصلا لازم نیست بخندی
میدونی چرا
چون وقتی بخندی اولاً طرف فکر میکنه تو عقلت کمه
دوما فکر میکنه کارش رفتارش درسته که تو میخندی
اگه از مادرت پدرت خواهرات دوستات فامیل ت و غیره دلگیری خیلی محترمانه بگو این حرفت اشتباه
به این دلیل و به اوت دلیل
_فکر میکنین گوش میدن؟؟
یا می پذیرن؟؟
_ کیمیا تو مسئول پذیرش دیگران نیستی تو فقط مسئول بزرگ نگه داشته شدن خودتی
تو دلیلتو بگو والسلام
دیگه خودش میدونه قبول بکنه یا نکنه
ما روانشناس ها هم همین کارو میکنیم
ببین بیمار تا خودش نخواد ما هرچی هم بگیم فایده ای نداره
بیمار باید خودش بخواد که خوب بشه
ما دلایل و حرفامون رو بهش میزنیم و البته از راه درستش
حالا این بیمار که باید تصمیم بگیره پذیرش کنه یا مقاومت کنه
تو هم اگه کسی توهین کرد اگه کسی مسخره کرد خیلی قاطع و جدی بگو کارش اشتباهه
حالا اون شخص شخصیت خودش و تربیت خانوادگیش هست که باعث میشه قبول کنه یا نکنه
ادامه بده یا نده
و اما
صورت دکتر رنگ غم گرفت
کمی سکوت کرد
_ راجع به قیافه ات...
اومد پیش کیمیا نشست
کاملاً نزدیکش
گوشیش رو باز کردو جلو آورد ....
❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
.
به زودی متوجه می‌شوی هر اتفاقی به موقع می‌افتد...
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
مـرد با ایـمان 🕊️👨
امام صادق صلوات الله علیه فرمود:
شخص با ايمان هر قدر محبّتش با همسرش بيشتر شود درجه ايمانش بالا رود
📚 من لا يحضره الفقيه ج ۳، ص ۳۸۴
┈•ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
▪️ سه دسته از خانما عذاب قبر ندارن و با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها محشور میشوند.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــواꕥ࿐♥️
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #ایل_آی آیناز_ بیایین بیایین دیگه از میون درختای سیب که مثل درخت کریسمس
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس)
#ایل_آی
صدای بوق پشت خطی اومد و شماره آراز تو گوشیم افتاد
از فاطمه خداحافظی کردم و تماس آراز جواب ندادم
برگشتم پیش مامان نشستم بوی آتیش همه جارو گرفته بود و لذت خاصی بهم میداد
چای خوشرنگ ذغالی ریختیم و کنار هم خوردیم
گوشی آیناز زنگ خورد و آیناز با خنده گفت
_آرازه
_خواهش میکنم جواب نده
مامان گوشی از آیناز گرفت و گفت
پسرم داره زنگ میزنه بعد تو میگی جواب نده
_مادر من زن عمو بفهمه دوباره یه انگ دیگه میچسبونه به من
مامان گوشی وصل کرد
_سلام پسرم خوبی
اینازم همینجاس دستش بنده
جطور کاری داشتی
نه پسرم از فردا کارگرای آیناراینا میان سیبارو بچینن آیناز گفت این روز آخری بریم باغ بشینیم ناهار بخوریم
پاشو تو هم بیا اینجا
باشه عزیزم منتظرتیم خداحافظ
با اعتراض گفتم
_مامان
_بهت گفتم آراز مثل پسرمه حتما کار داره که میخاد منو ببینه
ایناز چشاشو لوچ کردو گفت
_عاشقی دردسر داره
عصبانی شدم و گفتم
_آیناز
تو همین حین امیر حسین با پنج سیخ کتف جوجه اومد و گفت
_بفرمایید اینارو فعلا بزنید به بدن تا بقیشم آماده بشه
آیسو و ایلماه خوشحال شدن
_امیر جان یکم دس نگهدار آرازم داره میاد اینجا
امیر_عه چه بهتر باشه پس
خیلی زود آراز پیداش شد و من ازین بابت اصلا خوشحال نبودم که هیچ خیلیم خجالت میکشیدم و راحت نبودم
پسرشم با خودش آورده بود
_آراد هیچ شباهتی به پدرش نداره
مامان_آره کپی مادرشه
_چه جور زنی بود مامان
_دختر بدی نبود ولی اینا برا هم نبودن فرهنگشون باهم خیلی فرق میکرد
_یعنی چجوری
_خوب مهسا دوست داشت آزاد باشه از پوشیدگی خوشش نمیومد دختر خوبی بودا دست خودش نبود از روسری شال حجاب خوشش نمیومد
مهسا خانه داری دوست نداشت چون تحصیل کرده هم بود دوس داشت بره سرکارولی آراز دوس نداشت زنش شاغل باشه
_چه جالب
آراز بعد احوال پرسی رفت پیش امیر حسین
ولی من میدونم دنبال فرصته تا با من حرف بزنه
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b