eitaa logo
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
8.7هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
9هزار ویدیو
9 فایل
نجواها و دعاهای مشکل گشا ، زندگی نا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مه شهدا داستان های آموزنده موسیقی بی کلام آرام بخش
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹امام صادق علیه السلام: منْ قَضى حاجَةَ الْمُؤْمِنِ مِنْ غَيْرِ اسْتِخْفافٍ مِنْهُ اُسْكِنَ الْفِرْدَوْسَ؛ 🔹كسى كه نياز مؤمنى را بدون هيچگونه كوچک كردن او برطرف نمايد خداوند متعال او را در بهشت جای خواهد داد. 📚 مشکات الانوار فی غرر الاخبار، صفحه ۵۵۶ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 کیمیا... داستان زندگی پر پیچ و خم و باور نکردی یکی از متخصصین کشورمون👌😍😍😍 🍃🍃🍂🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #کیمیا کیمیا به خودش اومد و گفت _هیچی سریع از اونجا رفت گلی شیطون
به قلم (یاس) عروسی تموم شد خواهر کوچولوی کیمیا راهی خونی خودش شد زینب خانوم با اشک به دخترش نگاه می کرد کیمیا بغلش کرد و با خنده گفت _ زینب خانوم هنوز دو تا از دخترات پیشتن تنها نیستی که اینجوری گریه می کنی زینب خانوم دستشو دور کمر کیمیا حلقه کرد و میون گریه خندید و گفت _ ایشالا به زودی برای تو همین مدلی که گریه کنم تو هم بری خونه بختت مادر کیمیا لحنش کوچه بازاری کرد و گفت _ پح ننه ما رو باش میخوای از دستم راحت بشی نوپ من حالاحالاها بیخ گوشتم ننه به فکر عروسی کوثرمون باش زینب خانوم رو شونه کیمیا زد و گفت _حرف نزن بالاخره چی باید عروسی کنی حتی اگه بزرگترین پزشک این شهر هم بشی کیمیا لباشو غنچه کرد و گفت _آخه کسی منو نمیگیره که _منتتم میکشن تویی که ملت گذاشتی سرکار ایلیا امروزم میخواست بیاد خودش با تو حرف بزنه _ایلیا شوخی شوخی ایلیا داره پرپر میشه ها _ کیمیا ایلیا پسر خوبیه اگه تا امروزم خودش پا پیش نذاشته و خودش نیومده جلو به خاطر احترام به بابات و من بوده و گرنه بدجوری خاطرخواهت شده _ مامان ایلیا منو کجا دیده من اصلا یادم نمیاد چند سال پیش بود ایلیارو دیدم ولی اون تو رو خیلی دیده که عاشقت شده کیمیا با خنده گفت _ این کی بزرگ شد ما ندیدیم _ همون موقعی که تو دکتر شدی کیمیا خندید و بعد از عروس گردانی تو خیابون ها بالاخره صبح شد و زندگی ریتم عادی خودش را گرفت 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
📝وصیت نامه بسیار عجیب یک : 🔺سردار حاج حسن کاجی می گوید: بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌ طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود. 🌷در وصیت‌نامه نوشته بود : من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم... پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم و جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و 25 روز در منطقه می‌ماند. بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، امام خمینی در بین شما نیست. این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم. به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند. و... 🌷بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و 25 روز از آن گذشته است. 📚برگرفته از کتاب: خاطرات ماندگار؛ ص192 تا 195 ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🍀انسانییت بالاترین هنر،زیباترین صفت و عالی ترین عبادت هست... 🙏    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
05 - 05.mp3
455.8K
*🍃🍃🍃🌼🍃 خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌 🌸 آیه الکرسی 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃 ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ ⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️ 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 🍃🍃🍃🌼🍃
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #ایل_آی افسر خوشحال از اینکه من اشتباه کردم با غرور تمام گفت _ برید ی
به قلم (یاس) از ناراحتی اعصابم بهم ریخته حتی طفلک آیسورو هم تحویل نگرفتم میلمم نکشید شام بخورم بی حال ساعت نگاه کردم الاناس زنگ بزنه تا بهش فکر کردم زنگ زد _سلام _سلام خندید _چرا میخندین _آخه از سلام کردنت معلومه چه خبره _خوبه پس زحمت گفتنش از گردنم برداشته شد _حالا چرا اینقد دپرسی _یعنی الان تو ذهنتون به خنگی من فکر نمیکنی بازم خندید _معلومه که نه حالا چرا خنگ _هیچی ولش دیگه نخندید دیگه فهمید حالم گرفته تر از این حرفاس _خوب بگو چی شد _میشه نگم _میدونی من چندمین بار امتحان قبول شدم _امروز همه این میگن ولی من خیلی تمرین کرده بودم این چند وقته همش تو فشار بودم کار از یه طرف تمرین رانندگی از یه طرف _میدونم برات خسته کننده بود _همش فک میکردم امروز تموم میشه ولی افسر برام یه جلسه دوساعته رانندگی نوشت _من دومین بار قبول شدم _آقا محمد مهربون گفت _جانم خجالت کشیدم منو اون کی این همه راحت شدیم اصلا چرا بازم زنگ میزنه _اینقد سخت نگیر به ندرت پیش میاد کسی اولین بار قبول بشه خصوصا تو که تا حالا رانندگی نکرده بودی _آخه _آخه چی _بهم گفت پارک دوبل بگیر خیلی خوب گرفتم همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه آخرین لحظه گفت دور بزن من احمق خط ممتد وسط خیابون ندیدم درست جایی دور زدم که نباید میزدم خندید و گفت _خوب _خوب من سر چیزی رد شدم که خیلی راحت بود کافی بود نگاه کنم _باور کن بیشتر از هفتاد درصد مردم سر این حور چیزای ساده رد میشن باور کن _یعنی الان از من ناامید نیستی _من هیچ وق ناامید نمیشم _ممنونم که همیشه بهم امیدواری میدی خیلی آروم انگار که با خودت حرف میزنه گفت _کاش الان پیشت بودم صدایی درونم بهم نهیب میزد و ازم سوال میکنه من چرا هر شب با محمد حرف میزنم سکوت در هر دو طرف خط بود آروم گفتم _خداحافظ اونم گفت _شبت بخیرعزیزم 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ⌛بــهتــریــن ها رو بــخــر و    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88