eitaa logo
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
8.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
8.8هزار ویدیو
7 فایل
نجواها و دعاهای مشکل گشا ، زندگی نا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مه شهدا داستان های آموزنده موسیقی بی کلام آرام بخش
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ! 💕 🌷جبهه‌ی دوقلوی کردستان بودیم؛ آن روز دشمن در خط مقدم حرکات زیادی داشت. فاصله‌ی ما و آن‌ها حدود ۱۰۰ متر بود. من دوشکاچی گردان بودم. در سنگر کمین با دشمن می‌جنگیدم. وقتی آتش نبرد به اوج خود رسید، هیچ کس در فکر زنده ماندن نبود. چنان حجم آتش بالا بود که شاید باور نکنید ولی با چشمان خودمان برخورد گلوله‌ها به همدیگر را می‌دیدیم. 🌷بعد از فروکش کردن آتش ناگهان تشنه‌ام شد. رفتم در سنگر استراحت آب نوشیدم. وقتی برگشتم، دیدم نه سنگری هست؛ نه دوشکایی.... و جای.... خمپاره درست به وسط سنگر اصابت کرد. همه از تعجب خشکشان زد. بچه‌ها برایم گریستند و فرمانده به من گفت: «این‌ها همه از امدادهای غیبی هستند.» : رزمنده دلاور جمشید زکی نژاد 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 کیمیا... داستان زندگی پر پیچ و خم و باور نکردی یکی از متخصصین کشورمون👌😍😍😍 🍃🍃🍂🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــوا‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎ꕥ࿐♥️
به قلم #فاطمه_دادبخش(یاس) #کیمیا ولی با این اوضاع بهتر بود چیزی نگه _ هیچی مامان چیز مهمی نبود
به قلم (یاس) من کاری به هیچکی ندارم این که داره به من گیر میده مگه من دخترم که از من میپرسی کجا بودم یا بچم زینب خانوم تو صورتش زد و گفت _ رضا حسن آقا اومد جلو نزدیکتر و گفت _پس که من شدم این پس که میخوای پیشرفت کنی چون بابات عرضه نداشته بهت پول دلخواهت رو بده رضا جسورانه جلو اومد گفت _ من می خوام کار کنم با دوستام یه کاری رو شروع کردم از فردا درس بی درس کنکور بی کنکور می خوام زودتر مثل آدمیزاد زندگی کنم حسین از اتاقش بیرون اومد _چت رضا بزرگ شدی واسه ما کار کنم کار کنم راه انداختی راه باز جاده دراز برو کار کن من موندم با کدوم تخصص میخوای کار کنی سواد داری ؟ سرمایه داری؟ احترام بابا رو نگه دار و گرنه خودم از این خونه شوتت می کنم بیرون رضا پوزخندی زد و گفت _ بدبخت اگه تو هم مثل من به موقع به فکر پول و ثروت میوفتادی الان اون دختر دکتر خیلی وقت پیش باهات ازدواج کرده بود نه اینکه ننش بیاد واسه تو شاخ و شونه بکشه بگه لیاقت دخترم بالاتر از تو حسین عصبی جلو رفت و تقریباً داد کشید _ حرف دهنتو بفهم نفهم رضا جلو آمد و خاست با هم قلاویز بشن که زینب خانوم داد کشید _ خدا منو مرگ بده از دست همتون راحت بشم کیمیا جلو رفت و دست حسین گرفت و گفت _ داداش تو بیا کنار حسن آقا که این بار از چشماش آتیش می بارید گفت _ از خونه من گمشو بیرون... 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
. 🔴 خر مفت و زن زور زن و مردي با يك بار گندم که روی خرشان بود و زن بود و مرد سر راه برخوردند به يك مرد كور. زن تا را ديد به شوهرش گفت: «اي مرد!  اين مرد كور را سوار بكن گناه داره مرد گفت: «اي زن! ولش،کن بیا بریم باز التماس كرد : «نه والله! گناه داره »  مرد قبول كرد و كور را بغل كرد و گذاشت روي خر بعد از چند مرد به كمرزن كشيد و گفت😰: ♨️ادامه داستان👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
با تعطیلی مدارس قم در روز شنبه موافق هستید؟ 1بلللههههه 2خیرررررر