eitaa logo
نمکتاب 🇮🇷
17.6هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
962 ویدیو
370 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
نمکتاب 🇮🇷
• Γ📕.👣.❗️°` . - ڪتابۍ جدید - بی‌نظیر - پرهیجان - وباطعمِ زنانِ‌عنکبوتی🕷💔😎 ⇦⇦⇦⇦[ سیاه‌صورت ]⇨⇨⇨⇨
|°💖🖤✨ . • خیلے از آدما با تشویق خودِ ما بالا رفتند محبوب شدند، پولدار شدند.👏🏼👣💵 اما بعد که بر روی سکوی شهرت ایستادند گلے🌹برایمان فرستادند شاید برای تشکر، ما هم دریافت کردیم؛اما☝️🏻… همیشہ تصویری زیبا از ستاره در ذهنم بود.✨تا قبل از اینکہ بعضی از ستاره ها را بشناسم.⇦ستاره سینما، ستاره موسیقی، ستاره... :)💔 آنجا بود که فهمیدم ستاره هم می تواند سیاه باشد، اگر...▪️❗️ 『خـرید اینـترنتـی کتـاب‌هـا📮』 📪- @sefaresh_namaktab 📝| 🌚| سیاه صورت 🔖| 📚| ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   📬 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
1.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️🚓⚠️ . - سوزِسرماازخیالات‌بیرونش‌کشید و دستانش‌راتا تَہ‌ درجیب‌پالتوفروبرد و مشت‌کرد . . - هنوز‌داشت‌دنبال‌راه‌ِحل‌براۍجذب‌وجمعِ گرمامی‌گشت کہ صداۍجیغِ‌بلندی توجهش‌را‌جلب‌کرد. . - براۍلحظہ‌ای‌پاهایش‌ازحرکت‌ایستاد و زمزمه‌ای‌کہ‌چندلحظہ‌پیش‌شروع‌کرده‌بود راقطع‌کرد... . - صداۍجیغ و فریادِکمڪ‌خواستنِ‌یک‌زن‌بود کہ حالا‌بلندتربہ‌گوش‌می‌رسید . . - باگنگی‌سرش‌رابہ‌طرفِ‌ابتداوانتہـایِ‌خیابان‌چرخاند تا واقعی‌بودن‌صدا‌را‌با‌تصویر‌درک‌کند .⇩⇧. . - در خلوتیِ‌شهر و تاریکی‌این‌ساعت‌بعیدبود‌کسی ، .. بهتربودبگویدزنی‌بی‌عقلی‌کند و درخیابان‌باشد، دربعضی‌ازخیابان‌هاۍاین‌شهرروز‌هاهم‌نمی‌شد یک‌زن‌تنہـارفت‌و‌آمد‌کند‼️ . 🕝🌃 حالا این ساعتِ شب ... • 📓 | رمانی چاپ نشده ، ✍🏻 | از نویسنده‌ی مشهور نرجس شکوریان‌فرد :) 😍 ✨ ( تنها کانال رمان که مستقیما زیر نظر این نویسندست🤩) ● https://eitaa.com/saheleroman • این فرصتِ ویژه رو از دست ندین (; 🌿' °
هدایت شده از  تک رنگ
〖💐.✿.🎨〗 . . - یڪ قسمٺِ تابلوےِ نقاشےِ زندگےِ ما سخٺ اسٺ ؛ چــرا تابـلو را . . . ؟💔 👣) 🌿) ✾"✾"✾"═══════╗ ‌‌‌🌈 @yaran_samimii ╚═══════"✾"✾"✾
هدایت شده از به وقت تعطیلات
____°•🍃🌸🍃•°____ آرزو دارم چھرۀ مبارڪ حجة‌ابن‌الحسـن ‌-؏_ را ببینم و بمیرمـ... دوسـت دارم در خدمتـش بـاشمـ...🦋 اگر من نبودم و آقا ظھور کرد، سلام مرا برسانید و بگویید: مهدی آرزوی ظهور و دیدار شما را داشت. بگویید: مهدی عاشق عدالت بود و از فساد و تباهی و کار ناصواب دلتنگ و ناراحت. بگویید مهدی آمادە‌ی خدمت در رکاب شما بود . . . ♡‌ ╭┅────────┅╮ ‌‌🏘@mahale_bakelas ╰┅────────┅╯
هدایت شده از ساحل رمان
°•♡... ﴾❣﴿...♡•° زنــدگـی خـوش بــخـت امـــ✨ـــام می‌خـواهـد... 📖¦ ✍¦ 💛¦ ••• @Saheleroman •••
کتاب خواهر رسید😍 چه لذتی داره خوندنش، اونم شبِ اربعین...😔💔 [سفارش از طریق:👇🏻] 🍃@sefaresh_namaktab🍃 ¦خرید از سایت:👇¦ 🌱yun.ir/zvi2g6🌱 📩 📚 🔖 ✍🏻 •~@namaktab_ir~•
هدایت شده از ساحل رمان
🕌> هم‌زمان با به صدا درآمدن نقاره‌های صحن و سرای سلطان مشهد، 🕊> دلمان را تا گنبد طلایت پر می‌دهیم و در آسمان حرم پرواز می‌کنیم... و اما بال پرواز↓ . . . 📚کتاب امام رئوف📚 🌿> روایتی شیرین و روان از هشتمین خورشید آسمان... ✨﴿حضرت علی‌بن موسی‌الرضا﴾✨ ° ° ° 📯>| چالش کتابخوانی|<📯 📱تا شب شهادت با نصب اپلیکیشن کتاب و خوانش این روایت بی‌نظیر و پیام به ادمین ساحل رمان 🎁به قید قرعه از ما هدیه بگیرید🎁 💡 💎 📖 ╭┅──────┅╮ 🌊 @Saheleroman ╰┅──────┅╯
3.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستانش را مشت کرد دور شیشه شاید بتواند دوام بیاورد، خودش هم نمی‌دانست چه مرگش است، با پای خودش آمده بود وسط جهنم و از جهنم فراری بود. دختر که نزدیک شد، شیشه مشروبش را پرت کرد و دختر را هل داد و فریاد زد: -برو سراغ همون... و از مهمانی فرار کرد. فرار کرد در خیابان‌هایی که پناه نبود و پر از بی‌پناهی بود. خنده‌دار نبود، گریه‌آور بود که پنجاه میلیون مثل دنیل! از این سر آمریکا تا آن سر آمریکا.... • 📓 | رمانی چاپ نشده ، ✍🏻 | از نویسنده‌ی مشهور نرجس شکوریان‌فرد :) 😍 ✨ ( تنها کانال رمان که مستقیما زیر نظر این نویسندست🤩) ● https://eitaa.com/saheleromanاین فرصتِ ویژه رو از دست ندین (; 🌿' °
🌿♥️ ♡خدا که از زندگی ما گم می‌شود، محبت هم ته می‌کشد؛ آرامش هم نابود می‌شود!😣💥 ♡لطف و بخشندگی خدا باز هم در را باز کرد به روی بشر؛😇 تو را هدیه داد یا رسول الله!😍 ♡که مثل خودمان هستی در نشست و برخاست؛ در گفت و گو، در رفت و آمد، در خواب و بیداری، در خوش‌حالی و غم...🙂🙃 ♡و همین به من اطمینان می‌دهد که درک می‌کنی همه زندگی من‌ را . . .🌸🍃 🛒خرید این کتاب جذاب و دلنشین با چند کلیک ساده😉👇🏻: 🎈yun.ir/56gbza🎈 ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 📚 محبوب من ✍🏻 🔖 🎊 {🎉@namaktab_ir🎉}
•✨• همیشه با نوای یوسف می خوابید؛ آن شب نتوانست بخوابد! نه این‌که نخواهد، نتوانست! دلش یک کسی را می خواست تا بتواند برایش حرف بزن، بخندد، گریه کند... یعنی یک پناه امنی که کسی نتواند آن پناه را به هم بزند... 📓 | رمانی چاپ نشده ، ✍🏻 | از نویسنده‌ی مشهور نرجس شکوریان‌فرد :) 😍 ✨ ( تنها کانال رمان که مستقیما زیر نظر این نویسندست🤩) https://eitaa.com/joinchat/1299841067Cf9aa36c49c
*( 🌱 )* 📸¦ 🌪¦ 📖¦ 📲رمان اینترنتی دوست داری؟ 🎆عکس پروفایل خاص می‌خوای؟ 📚عاشق شعر و مشاعره‌ای؟ همین الان با ساحل رمان همراه شو و تمام این‌ها رو تو کانال پیدا کن👇 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1299841067Cf9aa36c49c 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
هدایت شده از ساحل رمان