6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدانه 🌷
#مسعود_عسگری، جوان ورزشکار و غواصی که راه آسمان را در پیش گرفت.
ببینید👌👌
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام
@namazemahboob
✍امام حسین عليه السلام:
همچون کسی عمل کن که می داند به خاطر گناهانش مؤاخذه می شود و به خاطر نیکوکاری، پاداش می یابد.
📚بحارالأنوار جلد75 صفحه127
#حدیث_روز✨
#گزارش
#بینالملل
🤰به جای کودک همسری، کودک بارداری دارن
🔻دختر ۱۳ ساله در ایالت میسیسیپی که در اثر تجاوز باردار شده بود، بخاطر اینکه سقط جنین در این ایالت ممنوع است و نداشتن هزینه سفر به ایالتی دیگر برای سقط جنین ناچار شد جنین را نگه دارد و زایمان کند
🔻تابستان گذشته دختر ده ساله دیگری که او هم از تجاوز باردار شده بود ناچار شد به ایالت دیگری سفر کند تا بتواند سقط جنین کند
🔻مادر این دختر میگه این خیلی دردناکه چون دختر من بی گناه هست و تا قبل از این اتفاق مثل بقیه بچه ها مشغول بازی بوده
📌کلی سر و صدا به پا می کنن که تو ایران کودک همسری داریم .این همه بارداری دختران زیر ۱۵ سال تو کشور خودشون دارن صداشو درنمیارن
🌐منبع:https://www.theguardian.com/world/2023/aug/14/mississippi-abortion-ban-girl-raped-gives-birth
#تولیدی
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
📗داستان کربلا
❤️🔥 #بازخوانی_کتاب_آه
#قسمت_پنجاه_و_دو
کثیر نزد عمر سعد برگشت و خبر را گفت.
عمر، *قُره بن قیس حَنظَلی* را خواست و گفت:
_ برواز حسین بپرس برای چه آمده و چه میخواهد؟
وقتی امام حسین او را دید گفت:
_این مرد را میشناسید؟
حبیب ابن مظاهر گفت:
_آری! مردی از خواهر زادهگان ماست؛ او را نیکو رای میشناختیم وفکر نمیکردیم در این جا حاضر شود!
قره آمد و بر امام حسین سلام کرد و دلیل آمدن ایشان را پرسید...
امام فرمودند:
_مردم شهر شما برای من نامه نوشتند و خواستند تا بیایم.
اکنون اگر مرا ناخوش دارید باز میگردم.
حبیب گفت:
_ای قره! وای بر تو کجا میروی؟ سمت این قوم ستمکار؟ بمان و امام را یاری کن که خداوند به خاطر پدران او، به تو کرامت مسلمان بودن داده است.
قره گفت:
_باز میگردم تا پیغام حسین را به عمر سعد برسانم؛ تا ببینم چه میشود!
و نزد عمر رفت و خبر را گفت.
عمر گفت:
_امیدوارم که خدا مرا از جنگ با او حفظ کند.
عمر برای عبیدالله بن زیاد نوشت:
_ وقتی که من نزد حسین رفتم، شخصی را فرستادم و پرسیدم برای چه آمده و چه میخواهد؟ حسین گفت: مردم کوفه به من نامه نوشتهاند و اصرار کردهاند که من نزدشان بیایم و من هم آمدم و اگر آمدن من را نمیخواهند و پشیمان شدهاند، باز میگردم.
عمرسعد در نامه نوشته بود:
_اکنون آیا حسین امید رهایی دارد؟ راه گریز و فراری نیست!
عبیدالله در پاسخ نامه عمر نوشت:
_ نامهی تو به من رسید...
پیشنهاد کن حسین و همراهانش با یزید بیعت کنند. اگر کردند، نتیجه کار خود را خواهند دید...
وقتی جواب به عمر سعد رسید گفت:
_خودم میدانستم که عبیدالله به دنبال صلح و سلامتی نیست! اکنون حدس من درست درآمد!
عمرسعد پیغام عبیدالله را به امام پیشنهاد نکرد؛ چون میدانست حسین هرگز بیعت نمیکند.
ابن زیاد به جمع کردن نیرو از میان مردم پرداخت...
خودش در مسجد بالای منبر رفت و گفت:
_ای مردم! شما خاندان ابو سفیان را میشناسید و دانستهاید که آنها همانطور هستند که شما میخواهید.
این امیرالمؤمنین یزید است! او را میشناسید...
نیکو سیرت و ستوده کردار است! با مردم نیکوکار است... راهها را برایتان امن کرده و... یزید پس از پدرش، صد در صد بر جیره و حقوق شما اضافه کرده و به من دستور داده تا بازهم آنها را بیشتر کنم و از شما میخواهد به جنگ دشمن او، حسین، بیرون روید. پس بشنوید و اطاعت کنید.
از منبر پایین آمد و به مردم پول و هدایای فراوانی داد و دستور داد به جنگ با حسین و یاری عمر سعد بروند...
مردم کوفه جنگ با حسین را ناروا میدانستند. عبیدالله هرکس را به جنگ روانه می کرد، به طریقی از سپاه میگریخت و باز میگشت.
عبیدالله چارهای اندیشید...
به سعد بن عبدالرحمن گفت جستجو کند و فراریان را نزد او بیاورد.
سعد هم یک نفر شامی را که بخاطر کار مهمی از لشکرگاه به کوفه آمده بود، گرفت و نزد عبیدالله برد.
عبیدالله گفت تا گردن او را بزنند. بعد از آن دیگر کسی جرئت انجام تخلف نکرد!
(گفتهاند کار مهم آن مرد شامی، طلب میراث بود.)
شش روز از ماه محرم گذشته بود که بیست هزار سوار فراهم شد!
#ادامه_دارد ..
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰
✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام
@namazemahboob
📗داستان کربلا
❤️🔥 #بازخوانی_کتاب_آه
#قسمت_پنجاه_و_سه
ابن زیاد برای شَبَث رِبعی نامه فرستاد که:
_نزد ما بیا تا تو را به جنگ حسین بفرستیم.
شبث خود را به بیماری زد. شاید ابن زیاد او را معاف کند.
ابن زیاد نامهای دیگر برای اون نوشت و گفت:
_ فرستادهی من خبر آورده که تو خود را به بیماری زدهای...
اگر در فرمان ما هستی، فوراً نزد ما بیا.
پس شَبَث بعد از نماز عشاء( در تاریکیهای آخر شب) آمد که ابن زیاد روی او را نبیند که نشانهی بیماری در آن نبود.
ابن زیاد به او خوشآمد گفت و در نزدیک خودش نشاند و گفت:
_میخواهم به قتل این مرد (حسین) بروی و ابن سعد را یاری کنی.
شبث گفت:
_اطاعت میکنم.
و ابن زیاد پیوسته نزد عمرسعد لشکر میفرستاد:
شبث را با هزار تن
کعب بن طلحه را با سه هزار تن
یزید بن رکاب کلبی را با دو هزار تن
حَصین بن نُمَیر را با چهار هزار تن
مظاهربن رهینه مازنی را با سه هزار تن
نصر بن حرشه را با دو هزار تن
حجار بن ابجر را با هزار تن
شمر بن ذی الجوشن را با چهار هزار شامی
و جز اینها هزار تن از قادسیه با حر آمده بودند و چهار هزار تن از کوفه با عمر بن سعد!
و همهی یاوران حسین هشتاد و دو تن بودند. سی و دو سوار و باقی پیاده، و سلاح جنگ جز شمشیر و نیزه نداشتند.
ابن زیاد به عمر نوشت:
_من برای تو بسیار سواره و پیاده فرستادم. پس خوب مراقب کارهایت باش؛ که هر صبح و شب خبر تو و کارهایت به من میرسد...
ابن زیاد از ششم محرم به عمرسعد دستور جنگ میداد و نوشت:
مانع این شو که حسین و اصحابش آب بردارند...
#ادامه_دارد ..
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰
✅ کپی با ذکر صلوات هدیه به سیدالشهداء علیه السلام
@namazemahboob
4_5836838492017003577.mp3
21.59M
🍀 دعای عهد
سلام مولاجان... آجرَک الله فی مصیبه جدکم الحسین 🖤
أَیْنَ هَادِمُ أَبْنِیَهِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ
کجاست آنکه بنا و سازمانهای شرک و نفاق را ویران می کند؟🥀✨
(عبارات عربی، فرازهایی ازدعای شریف ندبه است)
خدایا امام ما را برسان 🤲🌟
گوش کنید 🌷
@namazemahboob
یابن الحسن...
روز ظهور تو،چه سرافکنده میشوند
آنان که در دعای فرج کم گذاشتند..
#دعای_فرج🕊
#قرار_عاشقی ♥️