بسم الله الرحمن الرحیم با توکل به خداوند متعال و توسل به حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها با مشکلاتی که در قرض الحسنه در بانکها سخت تر شده است، خواستیم با رفقای عزیز یک صندوق افتتاح کنیم، الحمدلله تا صندوق هفتم جلو رفتیم از امروز #صندوق_هشتم رو میخوایم با عنایت امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه س افتتاح کنیم. شرایط عضویت در صندوق: ۱_برای عموم مومنین و مومنات آزاد است. ۲_توان پرداخت ماهانه ۲میلیون تومان رو داشته باشند. (البته میتوانند دو نفر یک سهم بخرند، ولی ما اسم یک نفر را مینویسیم) ۳_ #وام_در۲۵سهم_است_یعنی_بعد_تکمیل_شدن_۲۵سهم_۵۰میلیون_قرعه_کشی_انجام‌میشود. ۴_بعد از قرعه کشی ، قرعه بنام هر یک از عزیزان دراومد، باید( چک صیادی معتبر بتاریخ روز و بمبلغ وام به اسم مسئول صندوق) برای صندوق تحویل بدهد. ۵_ عزیزان لطفا اگر توانایی قطعی دارند شرکت کنند تا در ادامه کار صندوق خلل وارد نشود. ۶_لازم بذکر است، اولین ماه قرعه، بدون قرعه کشی بنام صندوق خواهد بود. ۷_تمام کارهای صندوق غیرحضوری میباشد. هر کس از عزیزان در غیر قم باشند ، بعد از اینکه قرعه بنامشون دراومد، چک رو به ما پست میکنند. مسئول صندوق: حجت الاسلام سیدصادقی شماره تماس: 09197659084 ⭕️عزیزانی که قطعی قصد شرکت دارند ، به آی دی خود حقیر پیام دهند⭕️ 👇👇👇 @ya_zahra_madaraam

از ۲۵ سهم فقط ۳ سهم باقی مانده🙏

۱ سهم الباقی از ۲۵ سهم صندوق هشتم🙏🌹

سلام خوبین؟ بیدارین؟ چند بیت شعر، #گعده نصف شبِ امشبِ ما باشه👇👇👇👇

. مه من نقاب بگشا زجمال کبریایی که بتان فروگذارند اساسِ خودنمایی شده انتظارم از حد چه شود که رخ نمایی؟ ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی .

. این مصرعش رو نمیدونم شیخ بهایی چی میگه😔 چه کنم که هست اینها گل باغ آشنایی 🤔😔 چه کسم؟ چه کاره ام ؟ من؛ که رسم به عاشقانت؟ @ya_zahra_madaraam .

. وای این بیتش دیوانه کننده هس👇😭 شرف است آنکه بوسم قدمِ ملازمانت به کمین استخوانی که همی خورم ز خوانت 😭 . یه تشبیه خیلی قشنگ بکار رفته اینجا... (شیخ بهایی جان، تو میدونستی ملازمش کیه، من نمیدونم حتی ملازمانش کی هستن تا کمین کنم و پایش را ببوسم😭)

. این بیتش رو هم که همه حفظ هستین👇 همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانت که رقیب در نیاید به بهانه ی گدایی 😭😭 .

با این چند بیت هم کاری ندارم👇👇👇 . چو بنای کار عاشق، همه سوز و ساز دیدم ز جهانیان گروهی به ره حجاز دیدم ره عشق را یکسر به نیاز و ناز دیدم چو به عشق غرق گشتم همه پاکباز دیدم چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی دم صبح گشت ما را به فضای باغ مسکن به خیال آنکه دلخوش شوم از چنین نشیمن که بگفت عندلیبی به هزار ناله با من . چی گفت این عندلیب در دل سحر به شیخ بهایی ؟؟؟👇👇👇

. وااای وااای😭 . سرِ وصل گل ندارم ز چه رو روم به گلشن؟ 😭😭😭😭😭 که شنیده ام ز گلها همه بوی بی وفایی! . کار رو اینجا تموم میکنه شیخ بهایی....😔

. پایانِ کارِ شیخ بهایی👇 #اندیشه معشوق ، نگهبانِ #خیال است عاشق نتواند به خیال دگر افتاد تمام