May 11
سوره 018 کهف ؛ آیه 28.mp3
1.39M
#تفسیر #آیات_نماز توسط #استاد_قرائتی
🥀 سوره کهف ، آیه ۲۸ 🥀
🌳 وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا
🌳 وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا
🍀 ﺑﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺻﺒﺢ ﻭ ﺷﺎم ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺧﺸﻨﻮﺩﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻰ ﻃﻠﺒﻨﺪ ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻭ ﺷﻜﻴﺒﺎ ﺩﺍﺭ ، ﻭ ﺩﺭ ﻃﻠﺐ ﺯﻳﻨﺖ ﻭ ﺯﻳﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﻳﺪﮔﺎﻧﺖ [ ﺍﺯ ﺍﻟﺘﻔﺎﺕ ] ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ [ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ] ﺑﺮﻧﮕﺮﺩﺩ ،
🍀 ﻭ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻛﻔﺮ ﻭ ﻃﻐﻴﺎﻧﺶ ] ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﻏﺎﻓﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻱ ﻧﻔﺴﺶ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﺵ ﺍﺳﺮﺍﻑ ﻭ ﺯﻳﺎﺩﻩ ﺭﻭﻱ ﺍﺳﺖ ، ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻣﻜﻦ.
مرکزتخصصینماز 🇮🇷 @namazmt
#معارف_نماز
💠 تست میزان اخلاص 💠
#آیت_الله_مطهری :
🌸 می گویند مسجدی میساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه میکنید؟ گفتند: #مسجد میسازیم. گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
🌸 بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» و شبانه آن را بالای سردر مسجد نصب کرد.
🌸 سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول»، ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کرده به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد میکنی؟!
🌸 بهلول گفت مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضاً مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند.
🌸 چه بسا کارهای بزرگی که از نظر ما بزرگ است و در نزد خدا پشیزی نمی ارزد.
📚 کتاب طهارت روح؛ عبادت و نماز در آثار #آیت_الله_مطهری ، خلاصه ای از صفحه ۲۵۶.
مرکزتخصصینماز 🌹 @namazmt
#نماز_شهیدان
🌷 یادی از شهدا 🌷
💓 سه کیلومتر راه یعنی سه هزار متر یا شش هزار قدم نیم متری، شیرعلی هر روز این مسافت را از خانه تا #مسجد می رفت تا نمازش را با جماعت بخواند.
💓 پدر و مادرش که از این همه پیاده روی شیرعلی خبر داشتند به او گفتند: علی جان! چرا این همه راه را پیاده می روی؟
شیرعلی با لبخند به صورت پدر و مادرش نگاهی انداخت و آرام گفت: «این پیاده راه رفتن من به نفع شما هم هست.»
💓 پدر و مادر شیرعلی نگاهی به هم کردند و گفتند: چه نفعی پسرجان؟!
شیرعلی با همان چهره شادابش گفت:
«وقتی من پیاده به مسجد می روم در راه، هزار #صلوات می فرستم و ثوابش را به پدرم می دهم و در راه برگشت هم هزار صلوات دیگر می فرستم و ثواب آن را به مادرم هدیه می کنم.
💓 پدر و مادر شیرعلی لبخندی از روی رضایت زدند.
وقتی شیرعلی راشکی #شهید شد آن مسجد هم برای او دلتنگ شده بود.
📚 اصغر آیتی و حسن محمودی، پر پرواز ؛ ص ۸۵.
مرکزتخصصینماز 🌸 @namazmt