🔸 تا حالا برای خواندن نماز شب کتک خورده ای؟ 🔸
💥 در اردوگاه رمادی بعثی ها برای مدتی محدودیت زیادی برای #نماز خواندن مانع می شدند. آن جا نماز خواندن هم ممنوع بود؛ ولی بچه ها به طور پنهانی در زیر پتو بدون #وضو و #تیمم به طور خوابیده نماز می خواندند.
💥 شبی از شب ها در اردوگاه، یکی از بچه های بسیجی نشسته بود و #نماز_شب می خواند که سربازان عراقی مشاهده کردند.
💥 صبح روز بعد آن قدر او را زدند که نیمی از بدنش از کار افتاد که بعد از گذشت یک سال دیگر، چون خوب نشده بود، او را به ایران انتقال دادند.
📚 قصه ی نماز آزادگان، ص 98، خاطره ی محمد عباسی.
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
╔═🌷══════╗
💟 @namazmt
╚══════🌷═╝
9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نکته_ناب
🕋 نماز مؤثر 🕋
#استاد_جعفری_پور
#پادکست
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
╔═🌷══════╗
💟 @namazmt
╚══════🌷═╝
10.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 کلیپ 🔸
✅ ایده نماز آنلاین ✅
#استاد_قادری
👌 تجربه تربیتی موفق یک روحانی در کلاس های آنلاین
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
╔═🌷══════╗
💟 @namazmt
╚══════🌷═╝
#احکام
🍎 آيا لازم است شخص هنگام #وضو ، اعضاى وضو را بررسى كند؟
🍎 همه مراجع: خير لازم نيست؛ مگر آنكه احتمال دهد به اعضاى وضو، چيزى چسبيده و احتمالش نيز نزد مردم به جا باشد (مانند رنگكار و خطاط).
📚 پرسش و پاسخ دانشجویی؛ دفتر سی ام؛ پرسش ۶۱.
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
╔═🌷══════╗
💟 @namazmt
╚══════🌷═╝
هدایت شده از مرکز تخصصی نماز
16.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قبولی_نماز
💔 موانع قبولی نماز 💔
#استاد_زارعی
#پادکست
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
╔═🌷══════╗
💟 @namazmt
╚══════🌷═╝
#احکام
💠 آيا انسان مىتواند ديگرى را در انجام دادن وضو، يارى دهد؟
🔹 همه مراجع: اگر در رساندن آب به اعضا و در شستن او كمك كند، وضويش باطل است.
📚 پرسش و پاسخ دانشجویی؛ دفتر سی ام؛ پرسش ۵۳.
👌 اگر شخص به تنهایی نتواند وضو بگیرد در آن صورت کمک گرفتن از دیگران اشکال ندارد.
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
╔═🌷══════╗
💟 @namazmt
╚══════🌷═╝
استاد باقی 37 ؛ ارتباط نماز و خشوع در برابر خدا و امام زمان.mp3
2.14M
#اسرار_نماز
❇️🌷 ارتباط #نماز و خشوع در برابر خدا و #امام_زمان🌷❇️
#استاد_باقی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
╔═🌷══════╗
💟 @namazmt
╚══════🌷═╝
#نماز_شهیدان
💠 کار تعطیل! 💠
💛 کار کردن در ذوب آهن کفاف خرج و برج نُه فرزند را نمی داد. همین هم باعث شده بود که نور محمد اداره حمام عمومی روستا را به عنوان شغل دوم قبول کند.
💛 اما آن شب انگار از دنده چپ بلند شده بود. حرفش یک کلام بود: «من دیگه نمیتونم حموم عمومی رو اداره کنم». اصرارهای "آقا اسماعیل" هم فایده نداشت.
💛 نور محمد حاضر شده بود شغل دوم را از دست بدهد، جریمه ی لغو قرارداد را هم گردن بگیرد ولی یک دقیقه هم به کارش ادامه ندهد.
💛 مدتی بعد که آقا اسماعیل با کلی اصرار دلیلش پرسید، #شهید #نور_محمد_عبداللهی به شرط اینکه تا زنده است به کسی چیزی نگوید، گفت: «از وقتی حمومی رو قبول کردم، نماز شبم قضا می شد. به همین خاطر قید شغل دوم رو زدم».
📚 خاطره ی اسماعیل شیخ، آرشیو هیئت محبین اهلبیت (علیهم السلام) روستای طزره