#حدیث
🥀 عن حنّان بن سدیر: صَلَّیتُ خَلفَ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام فَتَعَوَّذَ بِإِجهارٍ، ثُمَّ جَهَرَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ.
🥀 حنّان بن سدیر: پشت سر #امام_صادق علیه السلام به #نماز ایستادم. ایشان نخست با صداى بلند استعاذه گفت و سپس بلند گفت: «بسم اللّه الرحمن الرحیم».
📒 بحارالأنوار ، ج 85 ، ص 79.
مرکزتخصصینماز 🕋 @namazmt
#نماز_خوبان
🔸 خبر نگاران منتظر 🔸
💐 خبرنگاران زیادی از نقاط مختلف دنیا به نوفل لوشاتو آمده بودند.
#امام_خمینی با آرامش و وقار خاصی نشسته بود تا آن ها سئوالاتشان را بپرسند.
💐 من خیلی خوشحال بودم چون با این برنامه، انقلاب مردم ایران در سطح جهانی مطرح می شد و صدای انقلاب به گوش مردم کشورهای دیگر نیز می رسید.
💐 یکی دو خبرنگار که سوالشان را پرسیدند نوبت خبرنگار دیگری شد. قبل از این که خبرنگار سئوالش را بپرسد، امام از جایش بلند شد و شروع به حرکت کرد. با عجله خودم را به امام رساندم و گفتم: آقا کجا تشریف می برید؟
💐 امام با آرامش جواب داد: وقت نماز است.
گفتم: آقا دیگر این فرصت نصیب ما نمی شود که انقلاب را معرفی کنیم، خواهش می کنم چند دقیقه دیگر بنشینید تا سه چهار نفر دیگر سؤالاتشان را بپرسند.
💐 امام با ناراحتی فرمودند: وقت #نماز است و به سمت اتاق دیگری حرکت کرد.
من هاج و واج مانده بودم، خبرنگاران از من علت رفتن امام را می پرسیدند ...
📒 اصغر آیتی و حسن محمودی، پر پرواز ؛ ص ۶۰.
#نماز_اول_وقت
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🆔 @namazmt
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عزاداری در حرم #حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🆔 @namazmt
#داستان_نماز
🌼 طناب کشی 🌼
💎 همه از کار جوان تعجب کرده بودند و با نگاه عجیبی به او نگاه می کردند و احیاناً بعضی نیز او را مسخره می کردند.
جوان که قد بلندی هم داشت و آستین لباسش را بالا زده بود؛
💎 طناب بلندی به دست گرفته و آن را از در خانه ای تا #مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله) می کشید.
عابران با تعجب به او نگاه می کردند اما جوان، مشغول کار خودش بود.
💎 یکی از رهگذران پرسید: مشغول چه کاری هستی؟
جوان بدون اینکه دست از کار بکشد، گفت: پیرمرد نابینایی که همسایه ماست از من درخواست کرده طنابی را از در خانه اش تا مسجد بکشم تا بتواند با گرفتن طناب به مسجد و #نماز_جماعت برسد.
💎 رهگذر با تعجب پرسید: حالا مگر چه می شد #نماز را در خانه اش می خواند؟
جوان در حالی که طناب را به دست داشت و به جلو حرکت می کرد، گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرموده، این کار را انجام دهد تا از نماز جماعت محروم نباشد.
💎 رهگذر که در حال رفتن بود، آرام با خودش گفت:
پس ما که چشم داریم و سالم هستیم، اگر در نماز جماعت شرکت نکنیم دیگر... .
📒 اصغر آیتی و حسن محمودی، پر پرواز ؛ ص ۷۸ به نقل از تهذیب الأحكام، ج 3 ص 266.
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🆔 @namazmt