پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
«جبرئیل به طور مرتب و مداوم مرا سفارش به شب زنده داری می کردند، طوری که من گمان کردم که خوبان امت من هرگز نخواهند خوابید»
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
امام صادق علیه السلام به پدر سلیمان دیلمی فرمودند:
«ای سلیمان! نماز شب را ترک نکن، زیرا مغبون کسی است که از نماز شب خواندن محروم باشد».
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
در حدیثی دیگر از امام صادق علیه السلام آمده است:
«سه چیز، از عنایات مخصوص الهی است: عبادت شبانه، افطار دادن به روزه داران و ملاقات برادران مسلمان»
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در وصایای خود به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«تو را به اموری سفارش می کنم، همه را حفظ کن؛ سپس فرمود: خداوندا! او را بر انجام این وظایف یاری فرما؛ تا آنجا که فرمود: بر تو باد به نماز شب! بر تو باد به نماز شب! بر تو باد به نماز شب!»
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
در جایی دیگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به یارانش فرمودند:
«بهترینِ شما کسانی هستند که در سخن گفتن مؤدبند، گرسنگان را سیر می کنند و در شب، در آن هنگام که مردم خوابند نماز می خوانند».
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به جبرئیل فرمود: ای جبرئیل! مرا پند دِه:
«جبرئیل گفت: ای محمّد! هر چه می خواهی عمر کن، اما بدان که سرانجام خواهی مُرد. و به هر چه می خواهی دل ببند، اما بدان سرانجام از آن جدا خواهی شد. و هر عملی می خواهی انجام دِه، ولی بدان سرانجامِ عملت را خواهی دید. و نیز بدان که شرف مؤمن، نماز شب اوست و عزّتش خودداری از ریختن آبروی مردم است»
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
امام رضا علیه السلام در پاسخ به پرسش از تسبیح در آیه «وَسَبِّحْهُ لَیلاً طَوِیلاً» فرمودند:
«منظور نماز شب است».
با خواندن روایات و آیات یاد شده می توان گفت که در اسلام آنقدر به نماز شب اهمیت داده شده است که درباره کمتر عبادتی دیگر چنین سخن گفته شده است.
این عبادت عظیم که همواره جلاء دهنده روح و روشنایی دهنده دل و صفا دهنده جان می باشد برای دوستداران حق و خداپرستان اهمیت به سزایی دارد.
شاید بعضی از ما توفیق چنین عبادتی را نداشته باشیم، ولی با کمی همّت و دل سپردن به پروردگار متعال و با توجه به این همه الطاف الهی می توانیم از این عبادت بزرگ بهره مند شویم. در آن هنگام که سکوت همه جا را فرا گرفته و آرامش مطلق جای دغدغه ها و نیرنگ ها و ریاکاری ها را گرفته است، برخیزید و وجود خود را با نور عشقِ دوست روشن سازید.
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
سخنان امام علی علیه السلام در مورد شب زنده داران
آن شب زنده داران و مردان الهی و عارفان و سالکان شب زنده دار، این راز و نیاز شبانه و عبادت عارفانه را، از امام العارفین، امیرالمؤمنان حضرت علی علیه السلام الهام گرفته اند؛ از آنجا که امام درباره این گونه انسان های تشنه عبادت و بندگی می فرماید:
«خوشبخت و سعادتمند آنکه فرائض پروردگار خویش را انجام دهد، رنج ها را مانند سنگ آسیا خرد کند، شب هنگام از خواب دوری گزیند، آنگاه که سپاه خواب حمله می آورد زمین را فرش و دست خود را بالش قرار می دهد!
در زمره گروهی که بیم روز بازگشت، خواب از چشمان شان ربوده و پهلوهاشان، جا خالی کرده است و لب هایشان به ذکر پروردگارشان در زمزمه است، ابرهای گناهان بر اثر استغفار مُدام آنان برطرف شده است، آنانند حزب خدا، همانا تنها آنان رستگارانند».
پس باید در نظر داشت که برای راز و نیاز و مناجات با پروردگار متعال و گفتگوی عاشقانه با او داشتن، زمانی بهتر و مناسب تر از شب هنگام نیست. آن هنگام که غوغای زندگی به خاموشی می گراید و فریادها و بانگ های تلاش گران دنیا به گوش نمی رسد و بساط پرآوای مردمان برچیده می شود و غافلان و بی خبرانِ از عالم معنا در بسترها خفته و آرامشی خاص برای بیدار دلان و عاشقان حق فراهم ساخته اند.
غزل سرای بیدار دل، حکیم قدوسی، حافظ شیرازی چنین می سراید:
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند دعای نیم شبی رفع صد بلا بکند
ز مُلک تا ملکوتش حجاب بردارند هر آنکه خدمت جام جهان نما بکند
حضرت علی علیه السلام این رهبر و امام پروا پیشگان، با آن شناخت و معرفتی که به خدای بزرگ دارد و آن دلی به پهنای آسمان ها برای بندگی و پرستش دارد، حال و وصف پارسایان و عشّاق شب را چنین بازگو می کند:
«شب ها پاهای خود را برای عبادت جفت می کنند، آیات قرآن را به آرامی شمرده شمرده تلاوت می نمایند، با زمزمه آن آیات و دقّت در معنی آنها، غمی عارفانه در دل خود ایجاد می کنند و دوای دردهای خویش را بدین وسیله ظاهر می سازند. هر چه از زبان قرآن می شنوند، مثل این است که به چشم می بینند، هرگاه به آیه ای از آیات رحمت می رسند بدان طمع می بندند و قلب شان از شوق لبریز می گردد و چنین می نماید که نصب العین آنها است. و چون به آیه ای از آیات قهر و غضب می رسند، بدان گوش فرا می دهند و مانند این است که آهنگ بالا و پایین رفتن شعله های جهنم به گوش شان می رسد، کمرها را به عبادت خم کرده، پیشانی ها و کف دست ها و زانوها و سرانگشت پاها به خاک می سایند و از خداوندْ آزادی خویش را می طلبند. همین ها که چنین شب زنده داری می کنند و تا این حدّ روح شان به دنیای دیگر پیوسته است، روزها مردانی هستند اجتماعی، بردبار، نیک و پارسا.»(27)
آری، آنان که در دست یابی به کمالات معنوی و درجات عالی نزد پروردگار کامیاب شده و بدان دست یافته اند، رمز موفقیت خویش را همان راز و نیاز و گفتگوهای شبانه خود با پروردگار متعال می دانند.
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و وِرد سحری بود
سحرخیزی و نماز شب در اشعار شاعر عارف، حافظ شیرازی
دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بی خود از شعشعه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلّی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بعد از این روی من و آیینه وصف جمال که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد اجر صبری است کز آن شاخ نباتم دادند
همّت «حافظ» و انفاس سحرخیزان بود که ز بند غم ایام نجاتم دادند
***
سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی خبر آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی
جهان پیر رعنا را ترحم در جبلّت نیست ز عشق او چه می پرسی در او همّت چه می بندی؟
همایی چون تو عالی قدر، حرص استخوان تا کی؟ دریغ این سایه همت که بر نااهل افکندی
26 . نهج البلاغه، نامه 45.27 . نهج البلاغه، خطبه 193.
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
چهره با عظمت نماز
نماز، محکم ترین رشته الفت بین بندگان و خداست و وای بر آن بدبختی که از این پیوند با صفای الهی جداست و حیات و زندگی اش از نور این عبادت پرقیمت بی بهره است. نماز، واقعیتی است که خداوند مهربان از باب عشق و محبت از انسان خواسته و نورانی ترین حکم در شبستان حیات بندگان شایسته الهی است. نماز، ریسمان اتصالی است که همه هستی و موجودیت آدمی را به ملکوت پیوند داده و مانند این رشته پر ارزش و منبع فیض، برنامه ای را برای ایجاد ارتباط بین بشر و حق مطلق نمی توان یافت.
نماز، پناه بی پناهان و سنگر دردمندان، گلستان روح افزای عاشقان و چراغ پرفروغ نیمه شب مشتاقان، صفای دلِ مستان و سیر و سلوک آگاهان است. نماز، برتر از همه عبادات، منعکس کننده تمام واقعیات، منبع برکات و کلید گشاینده کل مشکلات و شستشو دهنده خطرات و خاطرات از قلب و نور و روح عارفان و خالصان است.
نماز زنده کننده جان، صفا بخش حیات جاودان، روشنی راه رهروان، تکیه گاه سالکان، راز و نیاز عارفان، سرمایه مستمندان و دوای درد بیماران، شعله دل بیداران، حرارت روح افسردگان و مایه بقای جان و دستگیر انسان در هنگام خطر، و مایه نجات آدمی از شرّ، و درمان تمام بدبختی هاست.
نماز، مایه ای است که بدون داشتن آن، کسی لایق بارگاه قرب نیست و زمینه ای است که بدون آن، جلب فیض خاص از پیشگاه باعزت ربوبی برای هیچ کس امکان ندارد.
بی خبران از نماز، بی خردانند و محرومان از این مقام، اسیر دست شیطانند و ثروتمندانِ بی نماز، تهی دستند و فقیرانِ با نماز، ثروتمندان بزم وجودند.
نماز، روزنه ای به سوی بهشت و انسانِ فاقد آن، هیزم جهنم است. میدان زندگی بدون نماز همچون منطقه ای بدون خورشید است. دل بی نماز، از رحمت خاص حضرت دوست جداست و جایگاه کبر و غرور. جان بی نماز تراکمی از ظلمت ها و پستی هاست.
نماز، حقیقت بندگی، اصل پایندگی، نبود آن مایه شرمندگی و سستی از آن، علت سرافکندگی و نور آن، حرارت بخش زندگی و فرار از آن، ریشه شرّ و افسردگی و اجرای آن، عین آزادگی و اتصال به آن، رها شدن از بردگی و وجود آن در میدان حیات، عین سازندگی و نمازگزار واقعی بدون شک دور از هر آلودگی است.
نماز، رهبری به سوی خوبی ها و ظهور دهنده درستی ها و نجات دهنده از پستی هاست و علاج کننده نادرستی ها و شفای مستی ها و درمان همه دردهاست.
نماز، رهبر و راهبر و انجام آن، اجرای فرمان خدا و پیامبر و وسیله قرب به داور و نسبت به عبادات دیگر همچون جوهر در دنیا و آخرت و ناصر و یاور و بر تمام خوبی ها است.
آری، نماز مهم ترین وسیله تشکر و سپاس از نعمت های بیکران الهی است، که به بندگان خود عنایت کرده است. همان گونه که هر پیامبری معراج خاص داشت، نماز هم معراج مؤمن است.
نماز، فریضه ای الهی است که خدا را به یاد انسان می آورد و پیمان خداوند با مردم است. خداوند عالم، نماز را سبب عروج عقل ها قرار داده و آن را موجب تهذیب نفس و کمال انسان مقرر فرموده است، و نماز تمرکز روح به سوی سرچشمه هستی است.
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
اهمیت دادن معصومین به نماز شب1. حضرت فاطمه علیهاالسلام و نماز شب
از امام حسن مجتبی علیه السلام ، فرزند بزرگ حضرت فاطمه علیهاالسلام ، نقل شده است که فرمود:
«شب جمعه ای بود که خواب به چشم من نیامد، از اول شب مادرم را دیدم که در محراب عبادت ایستاد و مشغول نماز شد. از سر شب مشغول نماز شد و گاهی در حال قیام و گاهی در حال رکوع و سجود بود تا سفیده صبح طلوع کرد و نماز صبح را هم به جا آورد.»
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
حضرت امام حسین علیه السلام و نماز شب
یکی از کسانی که زیاد به نماز اهمیت می داد امام حسین علیه السلام بود. آن حضرت عاشق نماز بودند و برای اقامه آن، جهاد کرد و برای اقامه نماز، خود و فرزندانش به شهادت رسیدند.
روز نهم محرم وقتی می خواستند به آن حضرت حمله کنند، برادر بزرگوار خود، حضرت عباس علیه السلام را به سوی دشمن فرستاد و فرمود: به آنها بگو جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند تا ما امشب را نماز بخوانیم و با خدای خود راز و نیاز کنیم. خدا می داند که من، تلاوت قرآن و نماز در دل شب را دوست دارم.
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
حضرت امام سجاد علیه السلام و نماز شب
اهمیت دادن آن حضرت به نماز به قدری بود که وقتی به نماز می ایستاد، مانند ساق درختی بود که حرکت نمی کرد، مگر آنچه که باد از لباس های او حرکت می داد. چون به «مالِک یومِ الدِّین» می رسید، این آیه را آنقدر تکرار می کرد که نزدیک بود جان از بدنش خارج شود. وقتی به سجده می رفت، سر از سجده برنمی داشت تا عرق می کرد و عرقش جاری می شد. سجده را به قدری طول می داد که سالی چندین مرتبه پینه های پیشانی و سر زانوهایش می افتاد، و حضرت آنها را جمع می کرد و می فرمود: آنها را پس از مرگ، داخل کفنم بگذارید.
شب ها آنقدر نماز می خواند تا خسته و بی حال می شد؛ به طوری که دیگر نمی توانست ایستاده حرکت کند و خود را به فرش و رختخواب برساند، آخرالامر مانند کودکانی که هنوز راه نیفتاده اند حرکت می کرد و خود را به رختخواب می رسانید.
سجاده عشق، صالحی، ص 119.
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
حضرت امام موسی کاظم علیه السلام و نماز شب
احمد بن عبداللّه اهوازی از پدرش نقل می کند که از فضل بن ربیع شنیدم که می گفت: من شب و روز مراقب حضرت هستم و در تمام لحظه ها وی را چنین دیدم که پس از به جا آوردن نماز صبح، مشغول تعقیب می شود تا آنکه خورشید طلوع نماید. پس از آن به سجده می رود تا زوال خورشید. آن حضرت کسی را معین کرده تا وقت های نماز را به او یادآوری کند. همین که وقت نماز را به او خبر می دهد، از جا برمی خیزد و دوباره مشغول نماز می شود، بدون آنکه تجدید وضو نماید.
این شیوه همیشگی اوست و باز به سجده می رود تا موقع نماز مغرب، پس از نماز عشا افطار می کند و مقدار کمی استراحت می نماید و بعد از آن، تجدید وضو می نماید و باز به سجده می رود و تمام شب را تا سپیده صبح به عبادت و نماز سرگرم است.
مناقب، ج 4، ص 318
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
حضرت امام رضا علیه السلام و نماز شب
امام رضا علیه السلام در تمام اوقات با وضو بود. و در شب ها علاوه بر نمازهای واجب به نمازهای مستحبی مشغول می شد. هر وقت آن حضرت وضو می گرفت به دنبال آن نماز می خواند. وقتی برای شب وضو می گرفت نماز شب می خواند. بعد مقداری استراحت می کرد و دوباره برمی خواست و تجدید وضو می نمود و به نماز مشغول می شد و کار او تا صبح همین بود و بعد از آن که نماز صبح را ادا می کرد، به سجده می رفت و سر از سجده برنمی داشت تا خورشید بالا می آمد.
منتهی الآمال، ج 2، ص 862.
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
حضرت امام علی النقی علیه السلام و نماز شب
در حالات و مکارم اخلاق امام هادی علیه السلام گفته شده است که: وقتی شب فرا می رسید آن حضرت رو به قبله می ایستاد و مشغول نماز می گشت و ساعتی غافل از آن نمی شد، در حالی که بر بدن شریفش جبه ای از پشم بود و سجاده اش حصیری بیش نبود و پیوسته دو لب مبارکش در حال تسبیح و ذکر خدا بود.
همان، ص 985.
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و نماز شب
آن زمان که امام در زندان «صالح بن وصیف» زندانی بود، عده ای از بنی عباس پیش زندانبان آمدند و گفتند:
از جهت آب و غذا و استراحت، او را در تنگنا قرار بده!
صالح گفت: من با او چه کنم؟ دو نفر از بدترین و خطرناک ترین مأموران خود را بر آن امام گماشته ام: یکی به نام «علی بن یارمِش» و دیگری به نام «اقتاش»؛ اما آن دو نفر بر اثر معاشرت با حضرت دگرگون شده و اهل نماز و عبادت و روزه گشته و به مرحله ای عظیم رسیده اند. بعد زندانبان، آن دو نفر را فرا خواند و گفت: وای بر شما! در مورد این مرد چه رفتاری در پیش گرفته اید؟
گفتند: ما چه بگوییم در مورد کسی که روزها در حال روزه و تمام شب را به نماز و عبادت مشغول است و با کسی تکلّم نمی کند و به غیر از نماز و عبادت سخن نمی گوید؟
نماز خواندن حضرت به گونه ای بود که دشمن از آن تعریف می کرد. وقتی در زندانِ علی بن حزین بود، معتمد دائم خبر آن جناب را از او می پرسید.
زندانبان می گفت: او روزها روزه می گیرد و تمام شب را مشغول نماز و عبادت است.
بحارالانوار، ج 50، صص 308 و 314.35 . همان، صص 304 و 308 و 314.
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha
حکایتی از لقمه حرام
فضل بن ربيع مى گويد: شريك بن عبد اللّه بن سنان نخعى، كه از بالاترين حسب برخوردار بوده است، چون اين شخص عالم، از بزرگان قبيله اى بوده است كه شاخص ترين چهره آن قبيله وجود مبارك مالك اشتر نخعى است، كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: مادرى را سراغ ندارم كه نمونه او را بزايد، يعنى انسان بى نظيرى بود.
فضل مى گويد: شريك بن عبد اللّه را روزى به دربار مهدى عباسى آوردند، كه قبل از هارون بوده است. مهدى عباسى به او گفت: شريك! نمى گذارم از دربار بروى، مگر يكى از اين سه كار را قبول كنى؛ يا رئيس قوه قضائيه مملكت بشوى، كه آن زمان «قاضى القضات» بود. يا شغل معلمى بچه هاى مرا قبول كن. ما در اينجا يك اتاق به تو مى دهيم، هر روز بيا و به بچه هاى ما درس بده. و يا امروز ناهار را ميهمان ما باش و از غذاى ما ميل كن.
شريك بن عبد اللّه در فكر فرورفت. اگر هر سه قسمت را قبول نمى كرد، آخرش اين بود كه مهدى عباسى مى گفت: جلاد! گردن او را بزن! و از شهداى اصيل عالم مى شد. اما شريك در جواب گفت: منصب قاضى القضاتى، قرار دادن خودم در لب جهنم است، پس اين را نمى خواهم. معلمى بچه هايت را هم نمى خواهم، چون فكر كرد اين بچه ها در نزد او درس بخوانند، فردا بعد از مرگ پدرشان رئيس مملكت مى شوند و مثل او به تمام اهل مملكت ظلم مى كنند، لذا گفت: نه، من ظالم پرورى هم نمى كنم. اما يك ناهار ميهمان بودن و خوردن عيبى ندارد. قبول كرد.
مهدى عباسى به رئيس آشپزخانه دستور داد، فقط از مغز استخوان (نخاع) و شكر، چند نوع غذا درست كنيد و بياوريد. رئيس آشپزخانه كه شاهد جريان بود، رفت و بعد از دو ساعت آمد، گفت: غذا آماده است و سفره را چيده ايم، بفرماييد و به مهدى عباسى آرام گفت: شريك بن عبد اللّه، اگر امروز اين غذا را بخورد، هيچگاه رستگار نخواهد شد. يعنى به قدرى معلوم بود كه آشپز هم فهميد.
شريك بن عبد اللّه سنان غذاى حرام را خورد، بعد، هم منصب قاضى القضاتى را قبول كرد و هم معلمى بچه ها را پذيرفت، چون لقمه حرام تمام نور خدا را از باطن مى برد و انسان را زمين گير مى كند.
براى دريافت حقوقِ يك ماه، به او نامه دادند كه به سراغ فلان صرّاف برو. وقتى رفت، صراف به او گفت: يك مقدارى را الآن و يك مقدار آن را چند روز ديگر مى دهم، يك مقدارى هم جنس مى دهم. اصرار كرد كه بايد نقد بدهى. صرّاف عصبانى شد، گفت: مگر كتان و پارچه قيمتى فروخته اى كه پول آن را نقد مى خواهى؟ گفت: نه، از پارچه قيمتى بالاتر دينم را فروخته ام. اين حكايت به ما هشدار مى دهد كه خوردن حرام، مساوى با دين فروشى است. حرام نخوريد، حرام نپوشيد، در خانه حرام زندگى نكنيد، شغل حرام قبول نكنيد، كار حرام نكنيد. رشوه نگيريد. به دنبال مال غصبى نرويد. بيت المال را اختلاس نكنيد؛ زيرا باعث مى شود كه به دين فروشى دچار شويد.
برگرفته از کتاب عرفان اسلامی نوشته استاد حسین انصاریان
#نماز_شب
🔻 @namazshabiha