eitaa logo
نماز شب خوانها
8.3هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
56 فایل
🌼اهمیت وفضائل نماز شب درقرآن وروایات وعوامل توفیق وسلب آن وتوصیه علماوبزرگان وخاطرات شهدا و... https://eitaa.com/namazshabkhanha @hasanen12869 خادم کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای ما ننگ است...!
🌺ماییم ڪھ در غیبت ڪبرۍ ماندیم ، تو منتظرۍ تا ڪھ ما برگردیم...! 💚السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدیّ یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القرآن یا امامَ الاِنسِ والجانِّ سیِّدی و مولایَ ! الاَمان الاَمان.. 🍃🍃تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان @Namazshabkhanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🌙می‌خواهم این ؛ مهمان ویژه‌ی خدا باشــم.... 💥 چه کنم؟ @Namazshabkhanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمنای خادم کانال☝️ از همه شما خوبان❤️😊
استاد محمدتقی فیاض بخش1- Tosiehaye Mahe Ramezan.mp3
زمان: حجم: 5.22M
توصیه و دستورالعمل های ماه رمضان استاد فیاض بخش
نماز شب خوانها
توصیه و دستورالعمل های ماه رمضان استاد فیاض بخش
📝خلاصه مطلب| ماه رمضان، سرآغاز سال جدید معنوے و سلوکے است؛ آداب استقبال از آن را به‌جا آوریم! استاد فیاض بخش 🔻ماه رمضان؛ سرآغاز سال جدید سلوکی ▫️مرحوم سید بن طاووس در کتاب «اقبال الاعمال» با ادله نقلے و عقلے مختلف ثابت می‌کنند که گرچه ماه محرم اول سال قمرے به لحاظ تقویمے است، ولے این براے عموم مردم و امور جارے زندگے است و براے اولیاے الهی، اولین ماه سال ماه رمضان است؛ زیرا علاوه بر روایات مربوطه که صراحت دارد ماه مبارڪ رمضان اول سال است ، شب قدر نیز که شب تعیین سرنوشت انسان است در این ماه واقع شده. لذا با حلول ماه مبارک، سال اولیاے الهے نو می‌شود؛ لذا ایشان با محاسبه و مراقبه و عبادت و تهجد و دعا، خود را براے ورود به سال جدید آماده می‌کنند و چنین آمادگے تنها در ظرف ماه رمضان تحصیل می‌شود. 🔻اهمیت پرداختن به محاسبه نفس و توبه، قبل از فرا رسیدن ماه رمضان ▫️بنابراین همان طور که ما در ابتداے ورود به سال جدید در کسب و کار و امور مالے خود محاسبه دقیقے می‌کنیم، قبل از ماه رمضان نیز که آغاز سال جدید سلوکے است، لازم است محاسبه دقیقے در امور خود داشته باشیم و نقاط کور و تاریڪ زندگے خود را قبل از آن‏که به ما ارائه کنند و راهے براے جبران نداشته باشیم و تنها حسرت بر فرصت‏‌هاے از دست رفته بخوریم، خود پیدا کنیم، و در ماه مبارڪ رمضان جبران مافات نماییم. 🔺لذا توصیه بنده آنست که در آخرین روز جمعه ماه شعبان (که بهترین زمان در ایام هفته است)، محاسبه دقیقے از سال گذشته داشته باشیم و به تمام گناهان خود رسیدگے نموده و از تک‏ تڪ آن‏ها توبه کنیم. استاد می‌فرمودند که بدون محاسبة النفس نباید استغفار کرد، زیرا تا انسان به جزئیات کوتاهی‌ها و نقطه‌هاے سیاه زندگے خود متوجه نباشد، امکان جبران آن‏چه گذشته و تصمیم بر عدم تکرار آن در آینده میسر نخواهد بود. چنان‏که امام هشتم(ع) می‌فرمایند که توبه بدون پشیمانے از گذشته و تصمیم جدے بر عدم تکرار گناه، به منزله مسخره کردن پروردگار است. چنین استغفارے نتیجه عملے در طهارت نفس هم نخواهد داشت. لذا لازم است تا زمانے را به محاسبه نفس اختصاص دهیم و یکایڪ اعمال و گناهانمان را به یاد آوریم. @namazshabkhanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز شب خوانها
رمانــ🍃 #بدون_تو_هرگز #قسمت_بیست_و_هشتم: مجنونـ علے تا روز خداحافظی، هنوز زینب باهام سرسنگین بود .
رمانــ🍃 : جبهــه پر از علے بود با عجله رفتم سمتش ... خیلی بی حال شده بود ... یه نفر، عمامه علی رو بسته بود دور شکمش ... تا دست به عمامه اش زدم، دستم پر خون شد ... عمامه سیاهش اصلا نشون نمی داد ... اما فقط خون بود… چشم های بی رمقش رو باز کرد ... تا نگاهش بهم افتاد ... دستم رو پس زد ... زبانش به سختی کار می کرد ... - برو بگو یکی دیگه بیاد ... بی توجه به حرفش ... دوباره دستم رو جلو بردم که بازش کنم ... دوباره پسش زد ... قدرت حرف زدن نداشت ... سرش داد زدم ... - میزاری کارم رو بکنم یا نه؟ ... مجروحی که کمی با فاصله از علی روی زمین خوابیده بود ... سرش رو بلند کرد و گفت ... - خواهر ... مراعات برادر ما رو بکن ... روحانیه ... شاید با شما معذبه ... با عصبانیت بهش چشم غره رفتم ... - برادرتون غلط کرده ... من زنشم ... دردش اینجاست که نمی خواد من زخمش رو ببینم ... محکم دست علی رو پس زدم و عمامه اش رو با قیچی پاره کردم ... تازه فهمیدم چرا نمی خواست زخمش رو ببینم ... علی رو بردن اتاق عمل ... و من هزار نماز شب نذر موندنش کردم ... مجروح هایی با وضع بهتر از اون، شهید شدن ... اما علی با اولین هلی کوپتر انتقال مجروح، برگشت عقب ... دلم با اون بود اما توی بیمارستان موندم ... از نظر من، همه اونها برای یه پدر و مادر ... یا همسر و فرزندشون بودن ... یه علی بودن ... جبهه پر از علی بود ... ...