می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود
شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود
با وضو آمد به قصد لیله الفرقت، علی!
ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود
مسجد کوفه کجا، پشت در کوچه کجا
ضربت کاری که خوردی، یا علی! آن ضربه بود
دور محرابت نمیبیند ملائک را مگر؟
با چه رویی دارد این شمشیر میآید فرود
ساقیا در سجده هم جام شهادت میزنی
اولین مستی که میخوانی تشهد در سجود
کینهای از ذوالفقارت داشت گویی در دلش
تا چنین فرق تو را وا کرد شمشیرِ حسود
رسم شد شق القمر کردن میان کوفیان
از همین شمشیر درس آموخت عاشورا، عمود
در وداعت با حسین اشک تو جاری میشود
دیدهای گویا از اینجا خیمهها را بین دود
بین فرزندانی اما این حسینت را غریب
میکشندش با لبان تشنه در بین دو رود
با یتیمان آمدم پشت سرای زینبت
شیر آوردم پدر جان! دیر آوردم، چه سود؟
شاعر: قاسم صرافان🌹🌹
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
اصبغ بن نباته می گوید: وارد خانة علی علیه السلام شدم، دیدم علی علیه السلام یک پارچة زردی را به سر مبارکشان بسته اند و خون هم مرتب از سر مولا می ریزد و رخسار شریفشان زرد شده است؛ به گونه ای که من بین پارچه و صورت تشخیص ندادم. آن گاه فریاد کشیدم و خود را به دامن حضرت انداختم و او را می بوسیدم و اشک می ریختم. حضرت فرمود: «لَا تَبْکِ یَا اَصْبَغُ فَاِنَّهَا وَ اللَّهِ الْجَنَّةُ؛ گریه نکن اصبغ به راستی و قسم به خداوند! این [حالی که می بینی، مرا در شرف ورود به] بهشت [قرار داده] است.»
و به دخترش ام کلثوم که به شدت گریه می کرد، جایگاه خویش را گوشزد کرده، فرمود: «یَا بُنَیَّةُ لَا تَبْکِِین فَوَ اللَّهِ لَوْ تَرَیْنَ مَا یَرَی اَبُوکَ مَا بَکَیْتِ...؛ دخترم! گریه نکن! به خدا سوگند! اگر می دیدی آنچه را که پدرت می بیند، گریه نمی کردی.» عرض کرد: شما چه می بینید؟ فرمود: «می بینم که ملائکه و انبیاء عظام صف کشیده اند و همه منتظرند که من بروم ... .»
و حسن ختام را جملات عاشق علی علیه السلام صعصعة بن صوحان قرار می دهیم. وی در حالی که یک دست بر قلب خود گذاشته بود و با دست دیگر خاک بر سر می پاشید، می گفت: «مرگ و شهادت گوارایت باد! که تولدت پاک و شکیبایی ات نیرومند و جهادت بزرگ بود. بر اندیشه ات دست یافتی و تجارتت سودمند گشت. بر آفریننده ات وارد گشتی و او تو را با خوشی پذیرفت و ملائکه اش به گردت جمع شدند. در همسایگی پیغمبر جای گزین گشتی و خداوند تو را در قرب خویش جای داد و به درجة برادرت مصطفی رسیدی و از کاسه لبریزش آشامیدی... .»
میسر نگردد به کس این سعادت
به کعبه ولادت به مسجد شهادت
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
علی شور شیدایی من، نجف شهر رویایی من
شکوه تماشایی من، تو تنهایی من
دلتنگ ایوون طلای نجف هستم آقا
من دل به اذن دخول حرم بستم آقا
عهدی که بستم به جان تو نشکستم آقا
به جان تو نشکستم آقا
(یا مرتضی مرتضی مرتضی ای علی جان)
مرام مدینه عجیبه، پر از مردم نانجیبه
بمیرم که حیدر غریبه، که حیدر غریبه
شهری که داره هنوز رنگ و بوی پیمبر
شهری که با نام زیبای او شد معطر
دیگه نمی ده جواب سلامی به حیدر
جواب سلامی به حیدر
(یا فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه جان)
توی چشما بارونه امشب، دل مجتبی خونه امشب
مدینه شده روضه خون و پریشونه امشب
روضه می خونه برای غروب مدینه
می گه که اون روز یه نامردی از روی کینه
طوری زده تا که چشمای مادر نبینه
به والله غریبی همینه
(یا فاطمه فاطمه فاطمه فاطمه جان)
شاعر : میلاد عرفان پور
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واقعیت شرایط مردم در زمان #پهلوی رو ببینید!
⭕️ از زبان دکتر صالح اصفهانی
استاد اقتصاد دانشگاه ایلینوی آمریکا
┄┅┅═❅❅ ❇️ ❅❅═┅┅┄
در #کانال_سدید عضو شوید 👇
@sadidmedia
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبتهای جالب زوج توریستی که به ایران سفر کردند
ایران از اتاق خواب من هم امنتر است
┄┅┅═❅❅ ❇️ ❅❅═┅┅┄
در #کانال_سدید عضو شوید 👇
@sadidmedia
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
اللّٰهُمَّ لَا تَجْعَلْنِى ناسِياً لِذِكْرِكَ
خدایا مرا از ذکر خویش، گرفتار فراموشی مگردان
فرازی از دعای مشترک شبهای قدر
طرح: حسین براتی
#شب_قدر
۱۲ فروردین ۱۴۰۳