eitaa logo
ننه ابراهیم🦥
28.9هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
187 ویدیو
4 فایل
🦦
مشاهده در ایتا
دانلود
پیرو پستای اخرت باید بگم نکن ننه نکن آخرش ننه ها ترورت میکننا😂
انقلاب بعدی انقلاب ننه هاست با شعار پسرم را برگردان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+ داداش ننه ابراهیم دو مورد خوب برامون پیدا کرده گفته بیاید دفتر - خدا وکیلی؟ بریم بریم
46.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا درباره رشته روانشناسی و مشاوره پیش از ازدواج گفتم براتون🙄🙄 کانال ننه ابراهیم @naneebrahim
سلام ننه تا به حال از هیچکسی اینهمه خوب و مفید و دقیق در مورد رشته روانشناسی نشنیده بودم حتی سال های کنکورم از مشاوره های ازدواج خیلی عالی بود ممنون از توضیحاتت❤ همه سختی هاش رو میشه تحمل کرد الی تیکه اخر صحبتات که گفتی ، ادما باز کارخودشون رو انجام میدن😑 حقیقتا اگر روزی روانشناس شم (چون درسی رو میخونم که میشه به روانشناسی ختمش کرد) ، تضمین نمیکنم که نزنم تو گوش همچین ادمایی😔😂 و یا بعدش که خدای نکرده زندگیشون خراب شد دوباره اومدن بهشون بگم بیخود کردی باز اومدی😑😂 خلاصه این یه تیکه اش برام سخته😞
این گیفو هیچوقت قسمت نشد تو اینستا استفاده کنم👆
امشب رفته بودیم کلیدسازی... کلا ۵ دقیقه هم اونجا نبودیم ولی کلیدسازه یهو شروع کرد به دردِدل که طلاق گرفتم و میخوام ازدواج کنم و مودد مناسب پیدا نمیکنم. رو پیشونی من چیزی نوشته؟😕🙄
من که حرف نمیزدم اما اهل منزل گفت: ما یه خانمی میشناسیم که معرفی ازدواج انجام میده😐 بعدم شمارشو گرفت و گفت بیا بهش مورد معرفی کنیم؛ گناه داره!
سلام ننه. دیشب کانالتو پیدا کردم و خبرای عقد و ازدواجی که گذاشتی رو خوندم. منم اومدم یه خبر خوش بهت بدم. سال قبل همین موقع‌ها بود که پیجتو فالو کردم. همیشه فکر می‌کردم خیلی آدم عاقل و پخته‌ایم و فکرای بچگونه و فانتزی ندارم. ولی هایلایت‌ها رو که شروع کردم به خوندن تازه فهمیدم کجای کارم! شبانه روز کارم شده بود خوندن پستا و هایلایتای پیجت. با هر مطلب متوجه ایراد و باور اشتباهی که داشتم می‌شدم و سعی می‌کردم روش تمرکز کنم و باورمو اصلاح کنم. یادمه یکی از چیزایی که خیلی تکونم داده بود یه مطلب راجع به جهادی بودن طرف مقابل بود. نوشته بودی دخترا فکر میکنن جهادی بودن و دغدغه مند بودن، فقط به اینه طرف پاشه بره روستا و مناطق محروم صبح و شب کار کنه! ولی اگه یه نفر بیاد و دغدغه مراقبت از مادرشو داشته باشه ردش میکنن و میگن این ادم جهادی نیست... خیلی چیزای دیگه برام فانتزی بود. خیلی چیزهایی که فکرشم نمی کردم و تو عالم خودم کاملا منطقی بنظر میومد. ولی با حرفات به مرور حل شد. تا جایی که ۴ ماه قبل یه خواستگاری اومد. خواستگاری که اگه حرفای شما نبود و من عقل یه سال پیشمو داشتم، الکی الکی ردش میکردم. نه شبیه فانتزیای گذشته طلبه و پاسدار بود نه اهل گروهای جهادی. یه فروشنده ساده با یه درآمد معمولی که واجبات و مستحباتش به جاست و اولویتش خانوادس. اولین باری که همو دیدیم و راجع به دغدغه‌هاش گفت و از مادرش حرف زد، فورا یاد حرفت افتادم و به خودم قول دادم منطقی فکر کنم‌ . و نتیجش این شد که بعد سه ماه ارتباط و رفت و آمد، هفته قبل عقد کردیم. اگه حرفات نبود، شاید من بهش فرصت نمیدادم قلب بزرگشو ببینم. ولی هرچی جلوتر رفتم به انتخابم مطمئن تر شدم. حتی یه چیزایی بود که من به خودم قول داده بودم تو زندگی ازش بگذرم، ولی اون داشت. ینی داره😅 یادمه یبارم گفته بودی اگه بخاطر خدا بگذری از خودت، یهو دیدی همه فانتزیاتو یجا بهت داد ... ممنونم ازت ننه❤ همیشه دعات می‌کنم. خیلیییی دوست دارم❤
میگم ننه به نظرم یه لینک پیام ناشناس که اهل منزلتون بخونن بسازید، ما درد و دلامونو اونجا بگیم. ایشون انگار بیشتر کار راه میندازن. بسا دلشون سوخت برامون و فرجی ام برا ما شد😅🤷🏻‍♀️😁 😏