eitaa logo
ننه ابراهیم🦥
29.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
191 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام در مورد تجربه چرت و پرت گفتن جلسه خواستگاری اولین سوالی که از همسرم پرسیدم این بود که با خواست خودتون آمدید خواستگاری یا اجبار خانواده ؟ ایشون گفتن خواست خودم بود به خانواده گفتم مخالفتی نداشتن توقع داشتم ایشون هم همین سوال رو از من بپرسه و بگم به اجبار خانواده آمدم ولی نپرسید 😕 بعدش یه غول بی شاخ و دم از خودم ساختم که هرکی شنیده خندیده گفتم خیلی استرسیم همه چی رو چک میکنم مخصوصا گوشی اعضای خانواده 😳😅 و ... همسرم که فهمیده بود هدفم چیه با همه چیم موافقت کرد بعد‌ها گفت فهمیدم قصدت چیه نمی‌خواستم از دستت بدم
ننه من دخترم، ی پسره اومده بود خواستگاریم میگفت تو خیابون وقتی پسرا بهت شماره میدن باید بگیری چون اونا اگه سراغ ی چادری میرن قصدشون ازدواجه😐بعدم میگفت من هرخواستگاری میرم سراین موضوع صحبت میکنم الان که این موضوع مطرح شد دارم فکر میکنم شاید اینجوری گفته که من نه بگم😑 بقول خودشون دل نشکنن😕
ننه ما دخترام همینیم یه بار یه پسری ازم خوشش اومده بود اما من نه جلسه ی ۱ رو عادی رد کردیم جلسه ۲ رو با عذاب وجدان گذروندم جلسه ی ۳ سعی کردم فمینیستی برخورد کنم جواب نداد مادرشون بعد از جلسه ی ۳ زنگ زد گفت اگه میشه قرار نامزدی رو مشخص کنیم من که دیدم جدی شده ماجرا به مادرم گفتم بهشون گفتن: ما رسم داریم باید ۳ دنگ از خونه ی پدر شوهر به نام عروس بشه!! هیچی دیگه گفتن فکر میکنن و خبر میدن! بعدشم گفتن نه ما نمیتونیم قبول کنیم
ننه جان.. پیامای آقایون رو که خوندم.. هنگ کردم.. یاد خواستگارام افتادم یکیشون میگفت وقتی عصبانی میشم دندونام بهم میفشارم و میشکنه من😑🙄 یکی دیگه هم میگفت که من آدم زورگویی ام زور میکنم که نباید اینکارو کنید من😣😣 یعنی اونا هم منو نپسندیدن و چرت و پرت گفتن😬🤦‍♀ اونوقت من خوشحال بودم که چه نکته ای گیرم اومده تو شناخت و ردشون کردم😐🤦‍♀ نگو که کار خودشون بوده یعنی... ننه... دریچه آه میکشد😑🤦‍♀
ننه منم دارم یکی یکی خواستگارهام رو بررسی می‌کنم ببینم کدوم ممکنه من رو نپسندیده باشه و چرت و پرت گفته باشه یکی خیلی مشکوکه! گفتم نظرتون درباره ادامه تحصیل و کار خانم چیه؟ گفت فعالیت اجتماعی خوبه ولی خانمی که ۴تا بچه داشته باشه دیگه وقت آزادی نداره! 😐😐😐 یا می‌گفت مشورت خوووبه، ولی می‌دونم حرف خودم درسته! خواهش می‌کنم بگید که من رو نپسندیده بوده و چرت و پرت گفته! من هنوز بعضی حرف‌هاش رو هضم نکردم. 😑
سلام یه جا رفتم خواستگاری نپسندیدم خیییلی چرت و پرت گفتم🤪 گفتم من یهو اول ماه همه پولهام رو خرج کار فرهنگی میکنم و دیگه تا آخر ماه پول ندارم🥴 گفتم من آرزوم شهادت هست و چند روز دیگه دارم میرم یمممممن😅 و ۶ ماه نیستم🥴 خلاصه شاید باورتون نشه هرچقدر که من پرت و پلا میگفتم ایشون هوووچ مشکلی نداشت و میگفت خوبه😐 دیگه آخراش میخواستم پاشم عررر بزنم و بگم من آدم نیستم😩🤯 دیگه بعد از اون این استراتژی رو رها کردم
من کردم این کارو! خدا منو ببخشه دختر خانم رو از لحاظ ظاهری نپسندیدم یعنی اصلا به دلم ننشستند بعد ازشون پرسیدم ویژگی های منفی شما چیه؟ که خب اونم همینو از من بپرسه وقتی پرسید :شما چی؟ گفتم خیلی کم صبرم بعضی وقتا یه خورده بود عصبانی میشم و نهایتا چیزی پرت میکنم اینطرف اونطرف فقط همین! اونم گفت مشکلی نداره و با صحبت حلش میکنم بعد دیدم نه ! این با این چیزا ول کن نیست گفتم من باید برا زندگی برم سیستان گفت عه! اتفاقا منم خیلی جهادیم دیگه تیر آخرو زدم و گفتم دست بِزَن دارم که دیگه سکوت کرد خدایا غلط کردم بخدا هنوز دلم براش میسوزه!