eitaa logo
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
879 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
189 ویدیو
1 فایل
انارستان‌عشق #اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی #ناردُهدَر_دخترانار همان #شاعراشک قدیم #بختیاری‌هم‌تبارشهیدقاسم‌سلیمانی #عشایرزاده #توانبخش‌ودرمانگربیماران‌استثنایی #ارشدفقه‌وحقوق #روانشناس #علوم‌تربیتی #خادمة‌المهدی 🔴 #کپی‌باذکرنام‌شاعروکانال 🇮🇷 @Mahass تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🌹 💔 😭 فشار کار وا کرده سر ِزخم تو را بانو برای دلخوشی ما ، نزن این خانه را جارو ملائک خادمت هستند زهراجان؛ بیا بـنـۡشین توان ُو حرز بازویم !؛ جوان ِدستْ بر پهلو! 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🏴 🌹 نه فقط راز ِعلی هستی ُو سِرّاللهی مرقدت راز مگویی‌ست که عاشق ها کشت 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂
🏴 🌹 گذشته است شب از نیمه؛ باز بیداری کنار دست دعا ؛ درد ِدست هم داری دوباره با تب بالا پریده ای از خواب شکسته سینه ات از داغِ تیز_مسماری برای اینکه ننالی جلوی فرزندان به زور ِمحکم ِدندان ، لبت نگه‌داری نفس نفس زدنت سخت ُو سینه ات سنگین امان از آتش ُو دودش به جان گلزاری گرفته وامۡ ،جهان از رخت، قشنگی را ولی به سیلیِ دشمن، کبود_رخساری غذا درست نکن، خانه را نزن جارو بیا و از تن پُر درد خود نکـِش کاری وبال بال من ُو توست شهر بعدِ نبی به دست تو عَـلـَمِ خـُم، چه کار دشواری تو یک‌طرف، همه یک‌سو، چه جنگ سختی بود_ _ سر ِولایتِ حیدر به پشت در؛ آری تویی که حضرت مشکل گشای من هستی همیشه وقت گرفتاری ام تو غمخواری سر تو را سرِ سینه گرفته ام بانو بگو چه شد وسط کوچه که در آزاری؟! چگونه زد که سرت گیج می رود هر دم که چشم تو همه را دیده محو ُو با تاری چقـَدْر درد نگفته به شوهرت داری بگو چه شد که حسن ماند ُو سربه‌دیواری به التماس ِامام خودت بکن رحمی سکوت بشکن و غم را نکن تلنباری بگو به حضرت احمد ؛ مدینه سوزاندت بگو که زخمیِ از خائنین انصاری قنوت تو شده "عجّل وفاتی" ِبسیار رفیق نیمه‌ی راهم نشو در این زاری چگونه بی تو بخندم؟ تو کاشف الکربم! چه می شود که بمانی، کنی علی‌_یاری؟ کمرشکسته‌ی بازو_کبود ُو عشق علی! گذشته است شب از نیمه؛ باز بیداری 🖍 ✍ بـداهـہ‌ ۲۲ آذر ۱۴۰۱ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
❤️ خـُلـق و خـَلـقِ خوشِ تو؛ عشق مرا تضمین کرد هندوانه شد ُو کام دل من ؛ شیرین کرد غنچه ی نازِ انارینِ لبت تا وا شد_ _شب مرا ؛ اوّل فروردین کرد 🖍 💚 🌸یـــــلــدا مـــــبـــــارک ❤️ 🖍 @nardohdar1 ❀ ❀ @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•••••••••••••⊰•꧂
🖼 تویی هم‌حزبِ آیینـه ؛ فقط از روبرو یاری که تا از دیده ات رفتم، مرا از یاد دل بردی 🖍 💚 به تضمین ضرب المثل ( از دل برود هرآن‌که از دیده برفت . و نسبت دادن آن به آیینه ) 🖍 @nardohdar1 ❀ ❀ @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•••••••••••••⊰•꧂
voice-۲۰۲۲-۱۲-۱۴-۰۸-۰۸.mp3
6.3M
🏴 🌹 گذشته است شب از نیمه؛ باز بیداری کنار دست دعا ؛ درد ِدست هم داری دوباره با تب بالا پریده ای از خواب شکسته سینه ات از داغِ تیز_مسماری برای اینکه ننالی جلوی فرزندان به زور ِمحکم ِدندان ، لبت نگه‌داری نفس نفس زدنت سخت ُو سینه ات سنگین امان از آتش ُو دودش به جان گلزاری گرفته وامۡ ،جهان از رخت، قشنگی را ولی به سیلیِ دشمن، کبود_رخساری غذا درست نکن، خانه را نزن جارو بیا و از تن پُر درد خود نکـِش کاری وبال بال من ُو توست شهر بعدِ نبی به دست تو عَـلـَمِ خـُم، چه کار دشواری تو یک‌طرف، همه یک‌سو، چه جنگ سختی بود_ _ سر ِولایتِ حیدر به پشت در؛ آری تویی که حضرت مشکل گشای من هستی همیشه وقت گرفتاری ام تو غمخواری سر تو را سرِ سینه گرفته ام بانو بگو چه شد وسط کوچه که در آزاری؟! چگونه زد که سرت گیج می رود هر دم که چشم تو همه را دیده محو ُو با تاری چقـَدْر درد نگفته به شوهرت داری بگو چه شد که حسن ماند ُو سربه‌دیواری به التماس ِامام خودت بکن رحمی سکوت بشکن و غم را نکن تلنباری بگو به حضرت احمد ؛ مدینه سوزاندت بگو که زخمیِ از خائنین انصاری قنوت تو شده "عجّل وفاتی" ِبسیار رفیق نیمه‌ی راهم نشو در این زاری چگونه بی تو بخندم؟ تو کاشف الکربم! چه می شود که بمانی، کنی علی‌_یاری؟ کمرشکسته‌ی بازوکبود ُو عشق علی! گذشته است شب از نیمه؛ باز بیداری 🖍 @nardohdar1 🎤 با نوای_بهشتی 🎤 ( ؏ـارفــ ) ایام فاطمیه آبان ۱۴۰۱ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🍎 @Arefe_Majnon 🍎 🍎 @Arefe_Majnon 🍎 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🌷 ݩـێـمہ شب‌ها مـےݩشێݩم با هزاࢪاݩْ شعࢪ دَࢪ هم اێݩ تب ُو هـذْیانْ‌سُـَرایی قِـدمـٺـے دێࢪێݩہ داࢪد... 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾─
❤️ از من نپرس شعر چرا معر می شود بدجور با نبودنت ؛ رد داده عقل و دل 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾─
🏴 راسـتـی یک سـوال ، ای مـردم ؛! زودتـر ، چـوب سـوخـت یـا چـادر ؟! 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 ─✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾─ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾─
💔 😭 درشب ِحبْسُ الدّعا؛ نور یُجیب آورده ای سوختی باعشق مادر؛ جامِ سیب آورده‌ای خواستی تا کربلایی‌تر شویم از کربلا_ _آمدی ُو روضه‌ے‌خـدّالـتـَّرێب آورده‌ای 🖍 💚 ۱۸دی۱۳۹۸ بـامـداد 🖍 ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾─
🏴 🏴 پس از خم ؛ مردمی که خود پرستند علیهِ امر احمد ؛ عهد بستند دو تا دست از دو تا حاجت‌ْروا_کُن یکی را بسته ؛ آن یک را شکستند 🖍 ✍ بـداهـہ‌ ۵دی۱۴۰۱ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 🏴 @nardohdar1 ✍ 🏴 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🏴 🏴 بعد از پیمبر ؛ اشکِ یکسر داشت؛ می ریخت از داغِ تنهاییِ حیدر داشت؛ می ریخت در بیتُ الاحزان آن قَدَر بارید زهرا _ _از غربتِ حق؛ عرش دیگر داشت می ریخت فریاد زد حق را سرِ یاران/(انصارِ) خائن از باغ مردم برگِ باور داشت می ریخت روی سر دل_مردهء خلق ِ پس از عشق_ _طوفان جهل ُو فتنه؛ یکسر داشت می ریخت عشقِ علی را هر کجا فریاد می زد برگ از سراپای صنوبر داشت می ریخت پشت درِ آن خانهء مردی که یک روز_ _با غرّشش ؛ ارکان خیبر داشت می ریخت_ _ بانوی او با بار شیشه داشت میسوخت از بال پرواز علی ؛ پر داشت می ریخت سیلی به گوش راست زد تا گوش چپ، درد_ _پیچید ُو ، دشمن عقده بدتر داشت می ریخت شد گوشْ پاره ؛ گوشواره هم درآمد خون زیاد از زیر معجر داشت می ریخت پشت دری که مقدم ختم رسل بود روی علی از هر طرف شر داشت می ریخت وقت بزنگاه خطر بود ُو ازاین قوم هِی آبروها پشت آن در داشت می ریخت تک‌سنگر دین ُو ولایت بود ؛ زهرا (س) در ؛ مثل سنگر ، روی سنگر داشت می‌ریخت شد دانه دانه؛ پخشْ تسبیح انارش خون انار از قلب ساغر داشت می ریخت تا که بگوید مثل احمد؛ حق علی‌است بر مصحفِ خُم ؛ خونِ جوهر داشت می ریخت... کفتارها بستند دستانِ علی را کوپال یک شیر دلاور داشت می ریخت با دست لعن فاطمه در مسجد آن روز هرچه ستون؛ محراب ُو منبر داشت می ریخت از داغ بابا ؛ داغ محسن ؛ غربتِ عشق زهرا هرآنچه گیسوی سر داشت ؛ می‌ریخت با تازیانه ؛ دست گل از کار افتاد ظرف غذا را تا که او برداشت می ریخت عـبـّاس جان آنجا نبودی ُو ندیدی آب حیات از مشک کوثر داشت می ریخت شب بود ُو زهرا میل دیدار پدر کرد آرام اشکِ شاهِ محشر داشت می ریخت هم زجر کوچه دیده هم رنج دمِ در اشک حسن چندین برابر داشت می ریخت اشک حسینُ و زینبین بی قرارش آرام روی جسم مادر داشت می ریخت بعد از نبود فاطمه قرآن به نی رفت شد ریز ریز ُو مثل اکبر داشت می ریخت با رفتن زهرا ؛ شباهنگام در چاه چشم علی اشک مکرّر داشت می ریخت ••••••••••••••••• 🖍 💚 بامداد سه شنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۰ 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂
🏴 🌹 تاعرش خدا، بوده فقط راه از این در حاجت به همه داده شهنشاه از این در نُه سال شدُ و پشت همین در؛ همه جمعند چه می‌طلبد فرقه‌ی دل‌ْکاه از این در؟ شاید که به تسلیّت داغ آمده باشند پس چیست صدای بد ُو بیراه از این در؟ شک نیست علی صاحب حقّ‌َست، چرا پس_ _با فتنه همه در طلب جاه ؛ از این در؟! در باز شد ُو با لگد و آتش و سیلی؛_ _خورده چقَدَر ضربه‌ی ناگاه از این در حال زن حامل وسط آتش غم چیست؟ زیرِ کتک مردم بدخواه؛ از این در؟ یا فضّه بیا محسن من می رود از دست نگذار حسینم شود آگاه از این در بستند دو دست علی از فتنه وُ بردند_ _تا مسجد غم ؛ مردم گمراه، از این در نُه سال شد ُو فاصله ی خانه ی حیدر_ _تا بیت نبی؛ این همه کوتاه؛ از این در_ _آن قدْر زیادست، چرا؟ بس‌که زمین خورد_ _دنبال علی؛ وقت بزنگاه؛ از این در حق با علی‌َست؛ خواسته ثابت بکند پس_ _در خلوت شب می‌رود آن ماه از این در در هق هق ُو بی آن‌که بفهمند خلایق شب میگذرد آن ولی الله؛ از این در حرف از کتک ُو کوچه و در؛ پیش حسن؛ نه... دارد غم جان سوزی ُو جانکاه از این در زینب که شده باخبر از مادر و در؛ سوخت خیبرشکنش می کند اکراه از این در هر نیمه‌ی شب می‌رود از در ولی آرام چون تازه حسن رفته به خواب آه از این در عبّاس خودش دیده پدر نیمهءشب رفت_ _از فتنهء مردم؛ طرف چاه ؛ از این در... 🖍 بــداهــہ‌ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ 🖍 @nardohdar1 @nardohdar1 •⊱••••••••••••••••⊰•
🦋 تنگ‌َند؛ کوچه های مدینه، خدا کند_ _آنجا زنی زمین نخورَد؛ بین ازدحام... 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 @nardohdar1 ❀ ❀ @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂
🏴 👇امشب ُو حال دل باباعلی 😭 عـزا با گریه های بی صدا بـود ولی می خواست سیر آنجا ببارد دلش می خواست تا از قبر زهرا_ _ نیاید خانه وُ سر بر ندارد😭😭 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🏴 آتش به ابراهیم شد برداً سلاما سورانده امّا قامت خیرالنـّسا را طعنه ، لگد ، سیلی ، غلاف ُو تازیانه تـسلـیـّت‌َست آیا دلِ صاحب عـزا را ؟ 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
مثل آن شاپورِ فتحِ رومِ نقشِ رستمی من وَلِریانوسِ عشقـم ، پیش تو زانو زده 🖍 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
💐 مےخورم هی غصہ‌هاےِ؟ ... هیچ کس...باور نکن در دلِ من ردِّ پاےِ؟...هیچ کس...باور نکن بارها پرسیده اندَ از من : مخاطب کیست؟ من_ _شعر ها گفتم براےِ هیچ کس، ... باور نکن ... 🖍 ✍ بـــــداهـــــہ‌ 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
🏴 🌹 شرح حالی از زبان رهبر جان مان ❣ 🇮🇷 ــــــــــــــــــــ کهنه نمی شود ، داغ تو در دلم آرام ِموج غم ؛ ایمانِ ساحلم ! ای شیر بی زره ؛ وا کرده ای گره_ _در جنگ ُو فتنه ها ؛ حلّ المشاکلم! ای تاج عاشقی ؛ ای وارث ِعـَلـَم استاد جنگی‌َات شد بوالفضائلم مقتول ِبی گناه ای تَڪ‌ ْسپاه ِراه ای زخمِ دوری ُو یاد تو ، قاتلم افتاده از دهان ؛ شیرینیِ جهان دنیای بی رخت ؛ زهر هلاهلم خورشید ُو ماه هم از چشم آسمان افتاده بعدت ای زیبا شمائلم ای فاطمی انار؛ انگور حیدری بی تو در آتش‌ست این باغُ و حاصلم پیدا نمی شود ، مانند تو کسی ای بی بَدَل ترین ، ای روحِ در گـِلـَم ای شیر بی حریف ای عشق تو لطیف با خنده رفتنَت ، شد مرگِ عاجِلم آرام آمدی ، آرام دل شدی رفتی ُو بـُرده ای آرام محفلم پیغمبرِ بهار ای تیغ ذوالفقار ای حـِرز انقلاب ای وحیِ نازلم رفتی به پشت ابـْر؛ یک نیمه شب؛ چرا_ _ خونین درآمدی ای ماهِ کاملم ؟! در صفّ ِاوّل ِ رزم ُو شهادتی پس افضلی تو ای نیکوخصائلم (۱) ای فاتح دل از یادم نمی روی هی تازه می شود داغِ تو در دلم حافظ ! شدم منٰٓ آن؛ بلبل که خونِ دل_ _خوردم ولی گلم رفت از مقابلم... 🖍 ✍ بـــــداهـــــہ‌۱۹ تیر ۱۳۹۹ ✍ بـــازنـــشـــــر 🇮🇷 ۱- أفضَلُ الشُّهَداءِ الذین یُقاتِلُونَ فی الصفِّ الأوَّلِ. بهترین شهیدان ؛ کسانی اند که در صف اول می جنگند. ✍ بحر دوری 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
🏴 🌹 امّ البنین آمد، امید ما بماند آمد دلِ دنیا به عشقش وا بماند وقتی برای حفظ اسلام ُو ولایت زهرا در آتش پشتِ در، تنها بماند_ _تاخویش ُو محسن را فدایِ حق کند پس_ _باید امیرالمؤمنین، مولا بماند _بایدپس از زهرا بیاید یک زن ِشیر زهراصفت؛ ناجی به دو دنیا بماند تا مثل ُو جای محسنش؛ عبّاس زایَد تاکربلا از غیرتش غوغا بماند امّ البنین، عشق علی؛ محبوب زهرا باید همیشه سایه‌ی سرها بماند هم فاطمه شد نام او؛ هم اسوه اش؛ پس_ _با قبرخاکی در دل صحرا بماند جان ها فدای رسمِ عشقش گفته باخود_ _باید کنیز زینبُ ُو زهرا بماند یار ِعلی ُو مادرِ چندین شهیدست باید بهشت ازحرمتش، بر پا بماند حتّی بهشت سبز؛ بی عبّاس خشک‌ست ازچشم سبز او، جنانْ، خضرا بماند دارد دوتامادر به نام فاطمه، پس_ _باید ابالفضل ِعلی سقّا بماند تا دست تو؛ دستِ علمدارِ تو باشد دستان ِحاجت ها چرا هرجا بماند؟! وقتی که در اوج بلا، یاد حسینی باید ابالفضلَ‌ت صراط ما بماند داغ حسین انداختت از پا و حرف َاز_ _عبّاس ُو مَشک ُو آبِ آتش زا؛ بماند... شد مادر او؛ مادرِ آب و پس از آن_ _لب‌تشنه ی دستش دلِ دریا بماند ای اسوه‌ی عشق ُو حیا مانند زهرا زن درعمل باسیره‌ات، والا بماند تاج وفایی؛ کرده‌ای تکثیرِ عبّاس باید لِــوایِ عشق تو بالا بماند این پرچم عبّاسی‌َت را می‌رسانیم باخون خود در دست مهدی، تا بماند بانوبیایی حظّ کنی وقتی ببینی داغ جهنّم برهمه اعدا بماند 🖌 ✍ ۱۹بهمن۱۳۹۸ 🦋 💚 @nardohdar1 💚 💚 @nardohdar1 💚 ━━━━🍀🌸🍀━━━━
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
🏴 #السّلام‌علیک‌یازوجةولی‌الله 🌹 #امّ‌البنین‌فاطمة امّ البنین آمد، امید ما بماند آمد دلِ دنیا به عش
ــــــــــ🌹🏴🌹ـــــــــ جان ها فدای رسم عشقش گفته با خود باید کنیز زینب ُو زهرا بماند... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـ @nardohdar1 @nardohdar1 ـ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹 🌹 🏴 🤲 ــــــــــــــــــــــــــــــ یا صاحب روضه خوانیِ بیت علی! امـّ الشّهدایِ ثانی بیت علی! یا امـّ بنین ؛ فاطمه ی دوّم عشق! یا مادر قدکمانی بیت علی! یا شیر_زن ِشیر ِخدا ؛! عبّاست_ _ شد سبزیِ زندگانی بیت علی یا مادر سقّای علی؛ امّ الادب! یا حضرتِ شادمانیِ بیت علی! کی اهل حرم بترسد از وقتی کرد_ _ عبّاس تو پاسبانیِ بیت علی؟! امـّید دل‌ست سفره ی امـّ بنین شادم به مدد_رسانی ِبیت علی تا روضه ی عبّاس دویدیم به سر دست ُو عَلَمش ؛ نشانیِ بیت علی با لطف شما عاقبت ما خیرست یا صاحب روضه خوانیِ بیت علی! 🖍 ✍ بــداهـــہ‌ ۱۶دی۱۴۰۱ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🌹 🤲 🤲 با زانوی ماتم به بغل ؛ هی نـَنـِـشین شد دست ابالفضل برایت ؛ تضمین خواهیم گرفت حاجت خود را با_ _ نـذر ِصـلـوات ِسـفـره ی امـّ بـنـیـن 🖍 ✍ بـداهــہ ۱۶دی ۱۴۰۱ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
هدایت شده از شعر مسجد
فنون بلاغت و صناعات ادبی - جلال الدین همایی.pdf
3.87M
🌺 فنون بلاغت و صناعات ادبی استاد جلال‌الدین همایی؛ تلخیص و زیباسازی: علی رفیعی وردنجانی 🍀 برای تهیه این فایل زحمت فراوان کشیده شده است. ان شاءالله مخاطب محترم حداکثر استفاده را ببرد. 🙏 هزینه استفاده: صلوات بر محمد و آل محمد ✅ لینک کانال "شعر مسجد" را برای دوستانتان بفرستید: @ali_rafiei_vardanjani ♦️بسیار کاربردی و ضروری برای کسانی که می‌خواهند شاعر و ادیب شوند.