eitaa logo
❣️انــارســتــان عــᰔᩚــشـــق❣️
964 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
277 ویدیو
0 فایل
شاعرمهین‌اسدی‌آسترکی ناردهدر_دخترانار 💓 #لربختیاری_هم‌طایفه‌شهیدسلیمانی 💓 #کوه‌زاده‌عشایر 💚 #خادمة‌المهدی_مسجدجمکران 💚 #حافظ‌قرآن 👇 ✅ #توانبخشی‌_درمانگربیماران‌استثنایی ✅ #ارشدفقه‌وحقوق ✅ #روانشناس ✅ #علوم‌تربیتی ✅ #تربیت‌مربّی_مهد_و_ابتدایی ❣️❣️
مشاهده در ایتا
دانلود
──╦‌╤╦‌❤️‍🔥╦‌╤╦‌╤── ꧁♧○﴾❤️‍🔥حسینیه روح❤️‍🔥﴿○♧꧂ ❤️‍🔥 🏴 ▪️ ──╦‌╤╦‌❤️‍🔥╦‌╤╦‌╤── بی تو خوش نیست هیچکس را، سر؛ ای عروج قشنگ اَسرا ؛ سر! آه...با ما چه می‌کنی یا_عشق!؟ وایْ با ما چه می‌کنی یا_سر!؟ بر دل خلق می‌زنی آتش، خوب با ما تو می کنی تا، سر!؟ ای فرات لبت شرابِ بقا ؛ یار دنیا وُ اجر عقبیٰ؛ سر! با تو اعجاز کرده عیسی ، سر! ید بیضا وُ طورِ موسی، سر! ای تو مصباحِ راهُ و ثارالله ، ای تو کِشتیِ نوحِ دنیا ؛ سر! نور آتشکده! دل معبد! ذبح اعظم به هر کلیسا؛ سر! روح مسجد؛ حیات دین الله؛ ذکر راهب؛ امیدِ ترسا؛ سر سبزی خضر و وحیِ اعطینا؛ صوت داوود و حیّ یحیی ، سر ! سنگ ساعات نیست جای سرت؛ آیت الله الاعظم اعلا_سر ! آبی آمد گذشت از سرُ و بعد، آتشی شد به پایْ سرتاسر همه را می کِشی به دنبالت ، به زمین میزنی جهان را؛ سر رو به تو خلقت از خودش خسته؛ اربعین دسته دسته؛ دل‌بسته داده تغییر قبله را خونت ؛ عشق را کرده ای تو معنا ؛ سر؟ تیرها مانده اند در گودال ، نیزه ای می رود ولی با سر خواهری می دوید تا مقتل ، مادری داد زد: خدایا ! ... سر می درخشی به نیزه و خلقی، مانده : خورشیدِ عالمی یا سر؟ راه عشق‌َست ُو حضرت‌ِ ایثار، هرچه را بوده داده، حتّیٰ سر جنگ افتاده بین یک لشگر، بر سرِ بردنِ چه؟ آیا سر؟ داده بر نیزه شیر امّ بنین؛ داده بر نیزه عشق لیلا؛ سر چنگِ یغما دریده گل ها را، به اسیری کشیده گل ها را رنگ از روی شان پریده چرا؟! چون سر نیزه داده سقّا، سر بر سرم می زنند هی با مشت، هم سرت را بریده اند از پشت هم بریدند دستت از انگشت، رفته انگشترت به یغما...سر !؛ گوشواره کشیده شد با گوش، چنگ گرگی به ساحتِ روپوش دل عمـّه همیشه می زد جوش ، جای تو خالی آه... یکتا_سر !؛ جای ساقیّ خیمه ها خالی، وقت فریادهای بالا سر از دل خیمه می دوَد بیرون ، کودکی می زنـد به صحرا سر چنگ آتش رسیده بر خیمه ، وای حالا که بی پدر خیمه ... آه عباس بود اگر... خیمه وا نمی شد به روی سودا_سـر آبله های پا عفونی تر، چشمم از داغ سر دمادم تر می زند بر سرم حرامی داد، پُرِ زخم‌َست پایِ من تا سر لگدی می زنند بر پهلو ، با کبودی بند بر بازو هم کشیدند معجر ُو هم مو ، تن من درد دارد امّا... سر_ _ بیشتر درد می کند بابا ! رنگ من زرد می کند بابا ! بر سرم گـَرد می کند بابا ! سُمّ اسبانِ بی‌محابا_سر وای با دست بن‌حقیر خبیث؛ دیوسیماترین حرامیِ خلق خیزران خورده بود لب هایت؛ پیش چشمِ ربابِ مولا_سر همسر خطبه خوان و شاعر تو؛ عاشق زخمی ُو زلیخا_سر بوسه می زد رباب بر لب عشق، شده دارایی اش سراپا سر آی بابا هنوز یادت هست؛ شعرهای رباب بی اصغر شاعر عاشقت کتک خورد از زجر و خولی و شمر ِرسوا_سر شامیِ سرخْ_رویِ بدچشمی؛ به کنیزی سکینه را میخواست شأن ما این نبوده تا بشود بر سر دختر تو دعوا؛ سر ! جدّمان رحم‌دل به حال وحوش ؛ آه امّا ببین که این امّت! می بریده به خنجر فتوا از امام و دلیل تقوا؛ سر؟! روز با سوز گرمیِ خورشید؛ شب به سوز هوای سردی رفت مثل زهرای دست بر پهلو، شده قدقامتم کمر_تا ... سر! هرکسی ارثی از پدر دارد، که پدر را به یاد می آرد این عدالت نمی‌شود مردم! سهم من بوده بعدِ بابا...سر؟! شده دارایی ام سراپا زخم، پاسخم خنده وُ زبانِ اخم پای پـُر آبله ، مَطاعن شام، می‌کُشد عاقبت مرا با سر در زمان شهادتت بابا؛ مو برهنه زنان لشکر شب رقص و آواز و هلهله کردند؛ بی حیاهای بی‌مدارا، سر! ذبح غیرت به شام را دیدم؛ شد شهید آیه های پاک حجاب چشم رقّاصه های بی عفّت؛ آمده تا کند تماشا؛ سر! عمر از این بیشتر نمی‌خواهم؛ سایه_سر جز پدر نمیخواهم تشنه ام؛ کامِ تَر نمی‌خواهم، که تنت مانده پیش دریا؛ سر! پاسخ عمّه ام فقط اشکست؛ پاسخم را خودت بده بابا می شود کِیْ تمام، این بلوا ؟ کِیْ به سر آید این بلایا؛ سر؟! بین دستان دشمنانت سر!، دست به دست خوب چرخیدی روی نیزه مرا تو دیدی که چشمم افتاد سمت سرها، سر !؛ ای که در کهنه‌دَِیـْرِ نصرانی؛ کرده بودی شبی تو غوغا؛ سر! امشبی هم بیا خرابه‌ی ما، امشبی هم بکن تو با ما سر چشم من روشن ای پدر امشب، که تو بالا سرم میان تب آمدی در طبق برِ زینب ، آه خوش آمدی به اینجا؛ سر! می فشارم به سینه ام سر را ، درد دل می‌کنم از این غم تا_ _بـِبـَری با خودت پدر من را کـه گـُذارم به قلب زهرا؛ سر 🖍 ۱۳۹۸/۲/۱۸ ● ۹ بیت۳۰تیر۱۴۰۲ چندمصراع ۹صفر۱۴۰۳ 🖍 .•°``°•.¸.•°``°•. 𓅃꧁انارستان❣عشق꧂𓅃     •.¸             ¸.•           °•.¸¸.•° ✾༅࿐لطفاروی متن کلیک کنید 🌹 💓•••჻ᭂ࿐✧⊰❀⊱✧✿●⃟ ✾༅࿐☝️
🌹 ❤️‍🔥 به عشقت پُرِ کفتر شده خونه 🕊 براشون می‌ریزم هی آب و دونه به تعداد اینا حرم ایشالا رهاشون میکنم توو سقاخونه همه منو با کفترا شناختن به عشق تو امام رضا ، شناختن تو هیئتا و گریه ها آقا جون تو رو با اذن کربلا شناختن ایشالا که بشیم فدات آقا جون بمیریم پای روضه هات آقا جون برای کربلا رفتنِ عشّاق بزن امضا بده برات آقا جون برای روضه های پای مقتل بهونه می کنه دلم برا تل دلم پُر_غمه واسه یه سه ساله امون از شام و سوزِ زخمِ تاول بخون آی روضه خون دلم گرفته بخون یه عاشقی حرم نرفته بگو یه کفترم ،هواشو کردم دلم رفته ولی، پرم نرفته به عشقت پُرِ کفتر شده خونه براشون میریزم هی آب و دونه ببین حال منو از دوریِ تو _ _همین کفتر بی زبون ؛ می دونه میبینی کفترام جایی نمی رن می دونن همشون نذر تو میشن ما ایرانیا با تو قوم و خویشیم همه شیعه ها از یه اصل و ریشه‌ن چرا چن سالیه حرم ندیدم ؟ یه آسمون برا پرم ندیدم نگو توو صحن تو تنگه برام جا منی که از تو کم کرم ندیدم بخون منم بیام امام رضا جون بخون منم برم یه کربلاتون بخون تا کفترام دِقّی نمیرن تا اسم تون میاد ، ببین پراشون _ _ چجوری می زنه ، دارن هواتُو میخان که جون بِدن حرم ، برا تو به مشهد تو رو کردن ُو انگار _ _ که میشنون صدا بیا بیاتُو 🖍 ۲۲/خرداد/۹۸ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🏴🌹🏴 ای در سیاهچاله‌ی دنیا، برای ما_ _خورشید ِراه ُو بال ِرها؛ یا اباالرّضا! یا عبدِصالح ای لب پر ذکرتان؛ هُدیٰ رقّاصه‌های شهر کجا وُ شما کجا؟! هرکس گدای توست نیازش به خلق نیست زندان کجا وُ شأن ِسلیمانی ِشما؟! سِحر یهود؛ باطل ِباچشم موسویت اصلاً نیاز نیست شما را به اژدها بال فرشتگان که به اذن تو باز شد بالت شکسته زیر شدیدی ِضربه ها یوسف‌تر از تمامی یوسف‌وَشان چرا_ _پیچیده دور قامت ناز تو بوریا؟! ساق دو پای پاک تو مرضوض بوده از_ _زنجیرهای حلقه زده؛ سخت ُو زخم‌زا شد در سیاهچال مطامیر تنگ و تار نرم استخوانت ُو قد رعنا؛ هلال ُو تا اصلاً به ما نگو که شما را کتک زدند طاقت ندارد این دلم این‌حد غم تورا تبّت یدا به سندی ُو هارون که کرده‌اند_ _سهم تو را غریبی ُو زندان ُو ناسزا فرزند سِندی ازچه ابوالفتح ِشاعرست؟! نفرین نکرده‌اید به نسلش درآن بلا گودال ِقتلگاه تو تلّی حسینی‌َست زهرا رسیده‌است دراین داغی ِعزا صاحب‌عزای حضرت کاظم شده دل ِ_ _احمد،علی ُوفاطمه، معصومه وُ رضا گر روی تخته‌چوب تنت را میاورند شکر خدا رها نشدی زیر دست‌وپا گفتند: او به مرگ طبیعی سپرده جان گفتی سه بار قتلاً ُو افشاشد آن جفا من را توان روضهءمکشوفه‌ات نبود سربسته‌تر سروده ام از رنج ماجرا هی نیل پشت نیل شکافد دعای تو باب الحوائج ِگره‌ ِکورِ راه ما؛! من گرد بالش تو که یک سنگ ِخاکی‌َست من را ببر به جان رضایت به کربلا ✍ نوه‌سندی؛ ابوالفتح شیعه‌وشاعر اهلبیت علیهم السلام بود 🖍 ┣━━◄✦‌𖣔❀𖣔✦‌►━━┫ 𖠢➜ @nardohdar1 ❦✦‌ 𖠢➜ @nardohdar1 ❦✦‌ ┣━━◄✦‌𖣔❀𖣔✦‌►━━┫
زودَ اسیرانِ کبر ُو حرص ُو حسد_ _ وقتِ کمبود ُو هر غَمی ، شکنند شاخه های بلند ، قاعدتاً _ _ زودتر خم شده وَ می شکنند 🖍 ۲۲ آذر۱۳۹۹ 📚 ─✾࿐༅••••••♡••••••༅࿐✾─ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅••••••♡‌••••••༅࿐✾─