eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 گزارش متنی جلسات 📋 ▪️ ۱۴۴۳ / ۱۴۰۰▪️ ▫️ اجرا شده در هیأت فدائیان حسین (ع) اصفهان ▫️ 🔹 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی🔹 👇👇👇 @narimani_matn
گزارش متنی ان‌‌شاءالله پس از منتشر شدن گزارش صوتی آن بارگزاری میشود [ @narimani_matn ]
▪️ ۱۴۴۳ 🔹۲۰ مرداد ۱۴۰۰ [ @narimani_matn ]
📋 (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ از کودکی با خاطراتت گریه کردم با دستمال مشکی غم گریه کردم زیر کتیبه، رو به پرچم گریه کردم گفتن یا مظلوم، نم‌نم گریه کردم این گریه از شیر حلال مادران است گریه، گریه، گریه بهترین کار جهان است هرجا که رفتم از شکوه تو سخن بود نام شما لالایی شبهای من بود زیباترین تکرار من، سینه زدن بود جای کبودی بعد هیئت، روی تن بود با سینه‌زن‌ها دم گرفتم، قد کشیدم در روضه‌ها ماتم گرفتم، قد کشیدم @seyedrezanarimani جایی نخواهم رفت غیر از خانه‌ی تو تنها شدم محتاج آب و دانه‌ی تو من را نجاتم می‌دهد میخانه‌ی تو بهتر که باشم تا ابد دیوانه‌ی تو جز نوکری کوی تو، من را هنر نیست اصلا به غیر از خانه‌ت، جایی خبر نیست بر سر زنان از ماجرایت، غصه خوردم با مقتل کرب و بلایت، غصه خوردم برا حال و روزت بچه‌هایت، غصه خوردم از بچگی خیلی برایت، غصه خوردم موی سفیدم، راوی شرح غم توست فیض دو عالم، در کنار پرچم توست قبل از محرم میکند مادر صدایم نامه فرستاده با دست خود برایم @narimani_matn مشمول لطف و رحمت خیر النسایم زهرا خودش من را سوا کرده بیایم بغض گلوی عاشقان از، آه زهراست اشکی اگر گردد روان، از آه زهراست شب تا سحر، همسایه‌هایش را دعا کرد بین قنوتش، گریه‌کن‌ها را صدا کرد ما را اسیر خامس آل عبا کرد آهی کشید و سینه‌ها را، کربلا کرد اذن دخول روضه‌های ما مدینه‌ست شرط قبول گریه‌های ما مدینه‌ست در جمعیت گم میشود لحن صدایی بالا گرفته کین‌های بی‌حیایی افتاده در روی تنش با ضرب پایی روضه زنانه می‌شود فضه کجایی؟ دیگر نشد شانه زنم، موی حسینم از دمی سوخت، گیسوی حسینم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اومد هرچی نهیب میزد دید این اسب حرکت نمی‌کنه، گفت:« کجاست اینجا؟! چرا هرچی نهیب میزنم نمیره»؟! اومد ساربان؛ اومد جلو آقا! اینجا غاضریه‌ست، خوب دیگه نینوا هم بهش میگن، دیگه طَف، دیگه اسم دیگه‌ای هم داره؟ یه خورده فکر کرد گفت:« آقا قدیمیا کربلا هم به اینجا می‌گفتن». تا گفت کربلا یهو ابی‌عبدالله یه جوری که بقیه نَشنَوَن زینب نَشنَوه گفت:« أعوذُ بِاللَّهِ مِن الکَربِ وَالبَلاء»... @seyedrezanarimani اما زینب می‌شنوه؛ زینب توو صورت داداشش که نگاه می‌کنه همه‌چی دستش میاد، میفهمه چه خبره. - داداش چرا بهم ریختی؟! چی شد داداش، مگه چه خبره؟! چرا نمیریم؟! چرا حرکت نمی‌کنیم؟! - زینبم! قراره اینجا بمونیم. - داداش من اصلا حس خوبی برای اینجا ندارم، نمیدونم چرا دلم نیست، نمیشه بریم یه جا دیگه؟! دلم نیست. - خواهرم، تحمل کن قربونت برم. - عباس! بیا عزیز دلم ببینم. - جونم آقا، جون؟! - خیمه‌‌ها رو برپا کن. - چشم آقا رو چشام. @narimani_matn عباسم اومد:« علی‌اکبر، قاسم، عبدالله بیاین بدوین بیاین؛ خیمه‌ها رو ابی‌عبدالله گفته برپا کنیم». خیمه‌ها رو زدن، دوباره ابی‌عبدالله عباسش و صدا زد:« عباس جونم، داداش بیا» - خیمه‌ها رو زدین؟! - آره همه رو زدیم. اول زن و بچه‌ها رو بفرستیم برن، اینا خیلی خسته‌ان، چند وقته توو مسیرن، پاهاشون درد گرفته... - اول خیمه‌ی زن‌ها رو بزن، اول زن و بچه رو یکی‌یکی... اول از بچه‌ها شروع کردن، اول از کوچیک‌ترا، رفتن سر ناقه‌ی رباب، خود ابی‌عبدالله هم رفت؛ بچه رو آروم - حسین جان خوابه‌ها! آروم بچه رو داد دست حسین، بچه رو توو بغل گرفت... عباس از یه طرف دیگه رفت ناقه‌ی بچه‌ها... - رقیه جونم بیا! بیا رو دوش عمو، بیا عزیزم. رقیه رو سوار دوشش کرد، آروم پایینش گذاشت، همچین که رو زمین قرار گرفت پیشونیش و بوسید گفت:« قربونت برم؛ دختر گلم، عزیز دلم، عمو برات بمیره، عمو فدات بشه»... @seyedrezanarimani یکی‌یکی همه رو دونه به دونه، دونه به دونه تا رسیدن به ناقه‌ی زینب. آقا خبر تازه، همه رو عباس به خط کرد، همه بیاین، جوونای بنی‌هاشم همه بیاین، همه بیاین؛ زینب میخواد پیاده بشه... یکی‌یکی؛ علی‌اکبر بدو، شما رکاب بگیر، قاسم جان تو برو دست عمه رو بگیر، عبدالله شما بچه‌ها رو به خط کن، کوچه باز کنند؛ به این اصحابم بگو برن عقب‌تر، اینجاها نباشن.. ناقه رو آورد دَم در خیمه، کسی قد و بالای زینب و نبینه. ناموس خداست... آروم آروم یکی دستش و گرفت، یکی خم شد:« بی‌بی جان پاتو رو کمر من بزار». یکی زانوش و آورد:« بی‌بی جان پاتو بزار رو زانوی من بیا پایین». آروم آروم بی‌بی رو پیاده کردن. بی‌بی پاش رسید به این خاک، رو زمین نشست. چه بوی خوبی میاد. اومد رفت توو خیمه، همه رفتند جاگیر شدن همه، بچه‌ها و زنا همه جاگیر شدن، ابی عبدالله هم رفت توو خیمه کار تموم شد. @narimani_matn آرامشی که ندارن، نمیشه بگی به آرامش رسیدن، نه! تازه از امروز دلتنگیا شروع شد... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 *بخش اول صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از سر صبح دلم داره می‌لرزه چه اضطرابی داره خواهر تو کم بشه مویی از سرت، میمیرم تو رو به من سپرده مادر تو این همه لشکر اومده به اینجا خواهرتم، دلم هزار جا میره سر نماز فقط میگم خدایا حسینم و کسی ازم نگیره خاکِ بلا خیزی داره زمینت از صدای طبلات دلم شکسته خیمه زدی، الهی من بمیرم رو پلک تو گرد و غبار نشسته از شب اول بی‌مادرمون یادمه که بهت رسیده بودم دلم یه جوری شد آخه تا حالا موی تو رو خاکی ندیده بودم @seyedrezanarimani دیر نشده بیا بریم مدینه دلم ندارم غریبیت و ببینم من که از اون خواهرا نیستم داداش، بیام سر مزار تو بشینم خدا نیاره روزی که ببینی موی حسین، توو مشت نیزه‌داره دلت بخواد که موهاش و بشوری به شرطی که پنجه‌ی شمر بزاره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 *بخش دوم صوت* (س) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زینب رو صدا زدی، مادر رو صدا زدم رو کردم سمت نجف، حیدر رو صدا زدم رو کردم مدینه و، گفتم وا محمدا کوبیدم به سینه و، گفتم وا محمدا وا محمدا! حسین و بی‌رَدا، ببین به کربلا وا محمدا! تنش رو زیر پا، ببین به کربلا وا علیا! دختر حیدر و سپردی به کیا وا حسنا! دارن میان به سمت خیمه‌ی زنا @narimani_matn سیلی بی‌هوا زدن، جدم رو صدا زدم ما رو بد صدا زدن، جدم رو صدا زدم خیمه شعله‌ور شد و، گفتم وا محمدا لشکر حمله‌ور شد و، گفتم وا محمدا وا محمدا! حرم رو بی‌پناه، ببین به کربلا وا محمدا! میسوزه خیمه‌ها، ببین به کربلا وایِ حرم، بَده که غارت کنن از خانِ کرم وایِ حرم، شکسته زیر لگداشون کمرم وایِ حرم، میگفتی العطش میسوزه جیگرم وایِ حرم، آخ چه بلایی بود آوردن به سرم *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 *بخش سوم صوت* (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عصر یازدهم که شد، بی‌بی همه رو سوار بر ناقه‌ها کرد؛ یه لحظه دورش و نگاه کرد ای بابا! کسی نمونده، یه نگاه کرد سمت گودال صدا زد داداش: @seyedrezanarimani سپردمت به غبار و به ریگ‌های بیابان سپردمت به وحوش و به آهوان پریشان سپردی‌ام به که رفتی؟ به دلقکان؟ به کنیزان؟! @narimani_matn -میدونی داداش منو به کی سپردی؟! به شمر و خولی و اخنس، داداش به حرمله، به سنان. داداش نگاه کن ببین می‌خوان بیان دستای منو ببندن... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه درا، بسته شد روی من غیر این در کجا برم، جایی نیست واسم از اینجا بهتر یه عمر بی‌راهه رفتم، جَوونی کردم آقا یه کاری کن به سمت، کربلا برگردم آقا ای پناه بی‌پناها، آبروی رو سیاها عشقت و به من چشوندی، توبه کردم از گناها «سَیِّدی، قَدیمَ الْإِحْسَان‏» @seyedrezanarimani خدای من، خیرم و خواسته توو روضه‌ت اصلا توو کربلام، هر زمان که توو هیئت نشستم بی‌تو ما زندگی رو، تباه کردیم آقاجون شفاء توو روضه بود و، اشتباه کردیم آقاجون غیر تو کسی ندارم، توو تموم دنیا آقا عشقت و به من چشوندی، توبه کردم از گناها «سیدی، قدیم الاحسان» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]