eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.7هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گروه خونم حسنه ، سامونم حسنه اون‌که چندساله بهش مدیونم حسنه از همون بچگیام بندِ علمشم بذا رُک بگم اینو ؛ من جونم حسنه سایه‌ی رو سرم حسن ، ذکر مادرم حسن شاه بی‌حرم حسن ، جونم حسن آقاجون من نوکرتم ، تا پای این درتم من پای منبرتم ، جونم حسن "ای یاسینِ قرآنم ، ای جانم حسن جانم" @seyedrezanarimani افتخارِ نوکرِ دربار حسنم هرچی سینه بزنم بدهکار حسنم عاشقی یعنی که پاش برسه جون بدم بذا رُک بگم اینو ؛ سردار حسنم پسر ارشد علی ، شیرین‌تر از عسلی ای عشق لَم یَزلی ، جونم حسن ای ذکر اول آخرم ، بگو که ای نوکرم تو رو حتماً میخرم ، جونم حسن "ای یاسینِ قرآنم ، ای جانم حسن جانم" شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ذکر خیر خوبیات، تربت کرببلات از تولد تا وفات، کامَمو پر کرد گریه کرده مادرم ، تا نیفتم از قلم نوکری پا این عَلم، قلبمو دُر کرد تا همیشه میمونه دل به‌پای این در پای این روضه‌ها و گریه‌ها و منبر پشتمون گرمه به ولایت علی حیدر کاشکی مثِ جابر، ما بشیم از انصار اربعینِ امسال، تازه بشه دیدار حُر بشیم واسه تو، یا سیّدُالاَحرار «یا سیّدُالاَحرار، یا سیّدُالاَحرار» @seyedrezanarimani مونده در آموزه‌ها ، در نماز و روزه‌ها کربلا در موزه‌ها گم نخواهد شد جاریه خون خدا ، در دل اندیشه‌ها از یمن تا زاریا جبهه ممتد شد خالی نمیشه از حسینیا دیگه دنیا دَمِ "هیهاتَ مِنَ الذِّلَه" میشه احیاء چه جوونایی که با اقتدارْ به تو آقا به تو وفا کردن ، حق‌و ادا کردن تو دفاع از شیعه ، غوغا به پا کردن "اِن تَنصُرُواالله" رو با خون معنا کردن «یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله» @narimani_matn نغمه‌ی یالیتناست ، وعده‌ی نصر خداست راه قدس از کربلاست ، از حرم تا نیل قوم عاشق‌پروریم ، عاشقان حیدریم فکر فتح خیبریم ، فتح اسرائیل برای استقامت و جهاد و سنگر چه اسلاحی از اشک روضه‌هاته بهتر میمونیم پای انقلاب و عشق رهبر میمونیم پا درسِ ، حضرت روح الله حججی میشیم و ، میریم به قربانگاه میشه دست دشمن ، از سر ما کوتاه «یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله» @seyedrezanarimani آه از این خیره‌سری ، خوی اشرافی‌گری این تجمل‌محوری ، کو دیانت‌ها آه و فریاد از هراس ، از عقب‌گرد خواص از فساد و اختلاس ، از خیانتها هیئت ماست برا دفاعِ از این عزت ان‌شاءالله میشه این انقلاب و نهضت فصل آمادگی برا ظهور حضرت امید حق‌جویان ، خوشیِ بی‌پایان منتظریم آقا ، برسه اون دوران هستیِ آلُ الله ، العجل آقاجان «العجل آقاجان ، العجل آقاجان» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
▪️ ۱۴۴۰ 🔹۲۴ شهریور ۱۳۹۷ 👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی میان روضه‌ها با گریه خلوت میکنم آقا شبیه تو کمی احساس غربت میکنم وقت خطا ، الّا شما ، بوده حواسم بر همه از اینکه هستی شاهدم همواره غفلت میکنم وقتی برای تو نشد ، سودی ندارد ندبه‌ها با اسم تو از عشق تو من کسب شهرت میکنم تنهاترین مرد زمان در جمعه‌های بی‌کسی حاضر شما هستی و من هر هفته غیبت میکنم از معصیت تنها شدم، آلوده‌ی دنیا شدم دارم برای لذت یک‌روزه همت میکنم @seyedrezanarimani حبّ علی و آل او خَیرُالنّعم باشد ولی من با گناه و معصیت کفران نعمت می‌کنم حالا نشسته غصه‌ی عالم به روی سینه‌ام از دست نفس سرکشم اینجا شکایت میکنم یاد شهیدان حرم خیلی خجالت میکشم از این همه جاماندگی احساس ذلت میکنم با این همه در دو جهان با آبرو کردی مرا بر نوکران مادر سادات خدمت میکنم دلتنگ صحن حیدرم، بی‌تاب شهر کربلا دورم ولی با چشم دل دارم زیارت می‌کنم *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / *بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب عاشورا، قاسم عرضه داشت: عموجان! شهادت قسمت منم میشه؟! گفت: پسرم شهادت در ذهن تو چه‌جوریه؟! سریع جواب داد: " اَحلَیٰ مِنَ الْعَسَل " شیرین‌تر از عسله؛ خیلی مشتاق شهادتم. (امشب مال اوناییه که مشتاق شهادتن.) فلذا روز عاشورا که شد اومد پیش‌ عمو: عموجان، بهم اجازه میدی برم میدان؟ گفت: عزیزِ برادرم، اگه میشه برگرد خیمه‌ها، تو سنّت کمه... انقدر ناراحت شد که عمو اجازه نداده. برگشت خیمه پیش مادرش: مادرجان عمو بهم اجازه نمیده. مادرش یه لبخندی زد: نگران نباش قاسمَم. _چرا مادر؟! یهو رفت از گوشه‌ی خیمه یه بقچه‌ای رو آورد، درِ بقچه رو باز کرد، یه نامه از تو بقچه در آورد: قاسمم بگیر ببَر پیش عمو. _این چیه؟ _این نامه‌ی پدرته؛ مخصوص برا تو نوشته... نامه رو گرفت، خوشحال اومد پیش اباعبدالله: عموجان! اذن بابامو آوردم. اباعبدالله تا نامه رو دید، اول گذاشت رو چشمش، یه کمی نامه رو بو کرد؛ حسن جان خیلی جات خالیه، کجایی ببینی منو غریب تو این صحرا گیر آوردن؛ حسن جان کجایی بیای ببینی ما رو با این زن و بچه‌ها دوره کردن.... تا نامه رو خوند صدا زد قاسمم باشه، اذن باباته، امامِ منه، حرفی نمی‌تونم رو حرف حسن بزنم، برو.... @narimani_matn انقدر گشتن تو خیمه‌ها، اما اندازه قد و قواره‌ی قاسم زره پیدا نشد... زنها دوره‌ش کردن، سرمه به چشمش میکِشن. اباعبدالله عمامه‌ش رو برداشت یه تیکه رو به صورت قاسم بست چشمش نزنن. آخه بنی‌هاشمیه، زیبارُخه، بره تو دل لشکر چشمش میزنن. یه تیکه رو هم کفن کرد، انداخت گردن قاسم... راه افتاد سمت میدان، شروع کرد رجز بخونه؛ من پسر شیر جملم... (ای کاش نگفته بودی). من پسر حسنم. یهو پیرمردایی که می‌شناختن، زخم خورده بودن از جنگ جمل. گفتن: حالا یه دلی از عزا درمیاریم، داغشو به دل مادرش میذاریم، کاری باهاش میکنیم دیگه نتونن برگردوننش سمت خیمه. همین کارم کردن؛ اول دوره‌ش کردن، سنگ میزدن، نامردا سوار بر مرکب شدند، اینقدر رو این بدن تاختن.... شیخ جعفر شوشتری میگه: وقتی اباعبدالله میخواست قاسم رو بفرسته میدون پاهاش به رکاب نمی‌رسید، اما وقتی میخواست قاسم رو برگردونه سمت خیمه، پاهای قاسم رو زمین کشیده میشد... شیخ جعفر میگه دو علت داره یا حسین خمیده بود که پای قاسم رو زمین کشیده میشد، یا قد قاسم زیر نعل اسبا رشید شده بود... حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش دوم صوت* (ع) (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو که این‌گونه روی خاک ز هم واشده‌ای وای بر من که دچار غم عُظمیٰ شده‌ای دیشب از طعم خوش مرگ و عسل می‌گفتی ظهرِ امروز در این معرکه معنا شده‌ای بی‌زره رفتی و از هرطرفی سنگ زدند که چنین سرخ‌ترین لاله‌ی صحرا شده‌ای هرکسی از تن صدپاره‌ی تو سهمی برد در کریمی خودت وارث بابا شده‌ای سمّ مرکب همه جای بدنت را له کرد بی‌سبب نیست اگر درهم شن‌ها شده‌ای استخوان قفسِ سینه‌ی تو خرد شده تازه حالا نوه‌ی حضرت زهرا شده‌ای شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش سوم صوت* (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه روز بارونِ تیر، یه روز بارونِ سنگ یه روزی تو صلح و یه روز تو دل جنگ اون از نعش بابات، این از پیکر تو بمیرم برای دل مادر تو گمت کردم آخر توی گردوخاکا ندیدم چه طور شد که افتادی از پا خونت تو بیابون چه ردّی کشیده تنت زیر پاشون چه قدّی کشیده ریخته تو کلّ صحرا خونت لِه شد تو سینه استخونت از درد آتیش گرفته جونت @seyedrezanarimani میخواستن بگیرن تقاص جمل رو که این جوری ریختن به کامت عسل رو اینا از بابات و بابام کینه دارن تلافیشو میخوان سر ما در آرن دوتامون رو تشنه، دوتامون رو خسته تن تو لگدمال، سر من شکسته اینا سینه‌هاشون پر از بغض و کینه‌ست شروعش هم از کوچه‌های مدینه‌ست جسمت افتاده زیر پاشون ریختن رو پیکرت عموجون با این خنده‌ت منو نسوزون *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn