eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ شب دوم مراسم ایام فاطمیه▪️ ▪️شام شهادت حضرت زهرا (س)▪️ 🔹 سه شنبه ۱ اسفند ۹۶🔹 🔸با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی🔸 👇👇👇 @narimani_matn
📋 نور زهرا عین ظلمت را درخشان می‌کند (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‌ نور زهرا عین ظلمت را درخشان می‌کند نور حق را از دل ناحق نمایان می‌کند کیست این بانو که هر شب وحی می‌آید بر او؟ حضرت جبرییل را در خانه مهمان می‌کند با همان پای ورم‌کرده به محراب دعا پایه‌های ظلم را با خاک یکسان می‌کند چون که فرزندان او جمع‌اند در این مملکت فاطمه لطف فراوانی به ایران می‌کند هرکسی کاری علیه مردم ایران کند فاطمه او را از این کرده پشیمان می‌کند @seyedrezanarimani خواهرم! با چادرت اسلام را ترویج کن چادر زهرا یهودی را مسلمان می‌کند در دفاع از حق حیدر از کلام الله گفت حرف‌های فاطمه تکیه به قرآن می‌کند گفت اگر با مرد من نامردها کاری کنند سَروَرِ زن‌های عالم مو پریشان می‌کند فاطمه قدر است، پس شأنِ نزولش مخفی است بوتراب او را میان خاک پنهان می‌کند تا درِ دوزخ برای دوستانش می‌رود حضرت زهرا جهنم را گلستان می‌کند پس چرا پشت درِ خانه پرش آتش گرفت؟ پای دینش ماند گرچه معجرش آتش گرفت @narimani_matn سوخت و از فتنه‌ها دین خدا را حفظ کرد فاطمه جان داد، جانِ مرتضی را حفظ کرد یک تنه در جنگ کردن با چهل تن ایستاد روی در روی چهل نامرد یک زن ایستاد نور، محبوس است در دست پلید سایه‌ها خانه‌ی حیدر در آتش سوخت ای همسایه‌ها مردم نامرد! مرد شهر را یاری کنید لااقل در عالم همسایگی کاری کنید داغ سنگینی امیرالمؤمنین را پیر کرد فاطمه بین در و دیوارِ خانه گیر کرد فاطمه در بین بستر بود و دیگر برنخاست از همان روزی که او افتاد حیدر برنخاست @seyedrezanarimani از میان بسترش پاشد ولی از پا نشست رفت استقبال حیدر، پشت در اما نشست در میان کوچه وقتی بسته شد دست خدا دست شیطان بر رُخ انسیه حورا نشست وای از آن ضربه که آمد جان زینب را گرفت وای از آن ضربه که آمد پهلوی زهرا نشست رفت بنشیند کنار مادرش اما نشد لاجرم زینب به روی دامن اسما نشست گوشوار فاطمه در کوچه از وقتی شکست مجتبی در گوشه‌ی خانه تک و تنها نشست *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
4_5800936366468498696.mp3
16.22M
نور زهرا عین ظلمت را درخشان میکند
📋خودت بانو تصور کن / *بخش دوم صوت* (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علی مانده‌ست و ردّ خون کوچه، چشم ما روشن و این حیدر شکستن را خودت بانو تصور کن تصور کن علی را در میان بغض این خانه سکوت میخ و آهن را خودت بانو تصور کن کنارم باش تا آخر، فلانی داشت می‌خندید غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور کن یازهرا..... @narimani_matn کارهای غسل بی‌بی که تموم شد، کفن که تموم شد، امیرالمؤمنین یه نگاهی انداخت دید کسی نیست کمکش کنه. گرچه امام صادق (ع) فرمودند انقدر بدن مادر ما نحیف و لاغر شده بود که بعضیا میگن امیرالمؤمنین تابوت رو یه تنه بلند کرد.... علامه حسن زاده آملی نقل میکنه میگه امیرالمؤمنین صدا زد حسن جان برو سلمان رو خبر کن، سلمان بیاد کمک علی کنه. سلمان میگه تو خونه نشسته دیدم درِ خونه رو میزنن؛ -چه خبره این وقت شب! کیه؟ تا در رو باز کردم دیدم امام حسن سر به دیوار گذاشته؛ سلمان بیا میخوایم مادرمون رو تشییع کنیم. میگه اومدم تو خونه‌ی علی، دیدم چه اوضاعیه؛ بچه‌ها یه طرفن، زینب یه طرف، حسن و حسین یه طرف، یه طرف هم امیرالمؤمنین سرتا پا خونی و سرتا پا خاکی؛ تا چشمش تو چشم سلمان افتاد هم‌دیگه رو بغل کردن: سلمان دیدی چه خاکی به سرم شد، دیدی فاطمه‌‌م رو ازم گرفتن.... یازهرا.... *شاعر شعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋خدانگهدار ای مهربونم / *بخش اول صوت* (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خدانگهدار ای مهربونم ای هم‌زبونم ، چراغ خونه‌‌م خدانگهدار بانوی خسته‌م از پا نشستی ، از پا نشستم یادم نمیره اون کوچه و در دیوار و مسمار، آتیش و هیزم یادم نمیره تو گریه کردی من گریه کردم میون مَردُم یادم نمیره من که یه روزی با این دو دستم خیبر شکستم یادم نمیره همسایه‌هامون زل میزدن به طناب دستم گفتن علی نظر شدی، خندیدن یه کم شکسته‌تر شدی، خندیدن رد شدن از کنار من میگفتن سلامتی پدر شدی؟! خندیدن... @seyedrezanarimani خدانگهدار ای یارِ جونی هنوز برا من تو پهلوونی سرت رو پایین چرا گرفتی؟ نبینم اینجور عزا گرفتی عیبی نداره ، بیا خیال کن اصلاً ندارم هیچ زخم و دردی عیبی نداره ، اشکاتو پاک کن زینب نبینه که گریه کردی عیبی نداره فدا سرِ تو اگه سرم خورد گوشه‌ی دیوار عیبی نداره، دیگه گذشته... هروقت که خواستی این میخ‌و بردار ببین حسن رو زانوهام خوابیده دیده تو گریه میکنی ترسیده مادر براش بمیره خواب دید انگار پریده از خواب و تنش لرزیده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋خودت بانو تصور کن / *بخش دوم صوت* (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علی مانده‌ست و ردّ خون کوچه، چشم ما روشن و این حیدر شکستن را خودت بانو تصور کن تصور کن علی را در میان بغض این خانه سکوت میخ و آهن را خودت بانو تصور کن کنارم باش تا آخر، فلانی داشت می‌خندید غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور کن یازهرا..... @narimani_matn کارهای غسل بی‌بی که تموم شد، کفن که تموم شد، امیرالمؤمنین یه نگاهی انداخت دید کسی نیست کمکش کنه. گرچه امام صادق (ع) فرمودند انقدر بدن مادر ما نحیف و لاغر شده بود که بعضیا میگن امیرالمؤمنین تابوت رو یه تنه بلند کرد.... علامه حسن زاده آملی نقل میکنه میگه امیرالمؤمنین صدا زد حسن جان برو سلمان رو خبر کن، سلمان بیاد کمک علی کنه. سلمان میگه تو خونه نشسته دیدم درِ خونه رو میزنن؛ -چه خبره این وقت شب! کیه؟ تا در رو باز کردم دیدم امام حسن سر به دیوار گذاشته؛ سلمان بیا میخوایم مادرمون رو تشییع کنیم. میگه اومدم تو خونه‌ی علی، دیدم چه اوضاعیه؛ بچه‌ها یه طرفن، زینب یه طرف، حسن و حسین یه طرف، یه طرف هم امیرالمؤمنین سرتا پا خونی و سرتا پا خاکی؛ تا چشمش تو چشم سلمان افتاد هم‌دیگه رو بغل کردن: سلمان دیدی چه خاکی به سرم شد، دیدی فاطمه‌‌م رو ازم گرفتن.... یازهرا.... *شاعر شعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 آرامش علی، آخه کجا میخوای بری مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی‌تو زهرا روز من سر نمیشه حیدر بی‌تو دیگه حیدر نمیشه تو میری و من میمونم با این غم غربت از این دیگه بدتر نمیشه خون میباره از نگاهم زهرا رحمی کن به آهم بین دنیای نامرد ، قلب من شد پر از درد تنها و بی‌پناهم سلامم دیگه بعد تو بی‌جوابه برام زندگی بی‌تو مثل سرابه دیگه داغ من بی‌حسابه "آرامش علی، آخه کجا میخوای بری" @seyedrezanarimani با اشکایی که میباره رو گونه‌م امشب تا صبح روضه واسه‌ت میخونم افتاد از پا فاتح بدر و خیبر پیرم کرده داغ تو ای جوونم با اشک و غم همنشینی حال و روزم رو میبینی ای ماه قدکمونم، ای تنها هم‌زبونم یازهرا کَلِّمیني برا زندگیمون تو روح حیاتی تویی که همه هستیِ بچه‌هاتی چرا میگی عَجِّل وَفاتي "آرامش علی، آخه کجا میخوای بری" @narimani_matn تو دل داری غصۀ بچه‌ها رو تو میبینی آخر ماجرا رو گفتی فَابکِ لِلیَتامی علی جان بعدش خوندی روضه‌ی کربلا رو قلب تو آروم نداره روضه میخونی دوباره واویلا واحسینم، تشنه تنها حسینم سر رو خاکا میذاره دل تو برای حسینت هلاکه سرش روی نیزه تنش روی خاکه تنش غرق خون روی خاکه "آرامش علی، آخه کجا میخوای بری" * شعر و سبک: و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋غمناک‌ترین حادثه زندگی من مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غمناک‌ترین حادثه‌ی زندگی من مِهرِ من و مهتابِ شبِ بندگی من با اشک به دیوار و در کوچه نوشتم این کوچه شده باعث شرمندگی من با گریه‌ی من موج گرفت خشک‌ترین رود با رفتنت امروز شده شهر مِه‌آلود بدرود امیدم، نفسم، عشقِ عزیزم آهسته برو، پشت سرت آب می‌ریزم بدرود نگارم، همه‌ی دار و ندارم باید تو رو به حضرت منان بسپارم "سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم" @seyedrezanarimani میگن درِ جنت دیگه مسمار نداره اونجا کسی با بال مَلَک کار نداره باید روی گلبرگ شقایق بنویسن گل تاب فشار در و دیوار نداره انگار گلم اومده بودی که بری زود کَز روز تولد به تنت رخت سفر بود بدرود بهشتم، مَلَکم، روح بلندم باید کفنت رو خودم انگار ببندم بدرود قرارم، قمرم، باغ و بهارم باید بدنت رو توی تابوت بذارم "سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم" @narimani_matn آهسته بگم، دارم باهات حرف خصوصی زینب رو نذاری چشم به راه شب عروسی بوسیدی حسینت رو جلو چشای زینب گفتی که گلوشو باید اینجور ببوسی زهرا تهِ گودال برسونی خودتو زود زینب دم خیمه میبینه دنیاشو نابود بدرود حسینم، تو رو به خدا سپردم پیراهنی که مادرمون داده آوردم بدرود حسینم، مَه نیزه‌نشینم باید تنت‌‌و زیر سم اسب ببینم بدرود حسینم، حرمم، پشت و پناهم صورت روی خاکا می‌کِشی پیش نگاهم "سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم" شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
4_5800936366468498703.mp3
13.15M
غمناک‌ترین حادثه زندگی من