eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 / *بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پیمانه خالی است و، کرم بی‌نهایت است اما همین، گدایی ما، اوج عزت است کودک به غیر خانه‌ی، بابا نمیرود یعنی همیشه خانه‌ی عشاق، هیئت است اینجا حسینیه است، در این خانه‌ی حسین حتی نفس کشیدن ما، هم عبادت است آغوش اگر که باز کنی، خوب‌ها چرا هرکس گناه بیشتر آورده، دعوت است خاکی شدم برای تو خاکم، درست شد زحمت برای روضه‌ی تو، عین رحمت است @seyedrezanarimani ما پرورش گرفته‌ی، زهرای اطهریم از مادر آنچه میرسد اصلا، محبت است روی در، خون سر انگشت مرا، میبینی خانه‌ات را، کسی اندازه‌ی من، در نزده گر به زهرا برسد، نامه‌ی من، نیست غمی هرکسی بچه‌ی بد را زده، مادر نزده محشر همه به دور حسین، جمع میشویم فردوس، بی‌حضور تو خاموش و، خلوت است نزدیک اربعین شده، کاری بکن حسین دیگر برات را بده، وقت زیارت است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش دوم صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه‌ی بچه‌ها رو که جمع کرد بی‌بی، با یه دردسری با یه مکافاتی، همه رو زیر یه خیمه نیم‌سوخته جمع کرد، همه رو یکی یکی خوابوند. برا همه یکی‌یکی لالایی میخوند، این بچه ها نمیخوابند که. چقدر امشب بی‌بی کار داره... همه رو یکی‌یکی خوابوند، تا همه خوابیدن رفتن استراحت کردن، بی‌بی هم اومد یه ذره استراحت کنه بشینه، همچین که نشست رو زمین گفت:« آخ کمرم؛ چقد از صبح تا حالا دویدم»... همچین که اومد بشینه، یهو دید از پشت خیمه‌ها صدای زجه، شیون، بلند شد. گفت:« ای بابا من که همه رو خوابوندم‌ صدا کیه؟! اومد آروم آروم، ‌سختم هست برا این بی‌بی که از صبح تا حالا هی این طرف اون طرف دویده، دولا دولا؛ بابا سنی هم ازش گذشته... اومد آروم‌آروم ‌پشت خیمه‌ها خانم جان! رباب جان، شما اینجا چکار میکنی؟ _گفت:« زینبم خوابم نمیبره»... _چرا آخه؟! رباب جان! کمک من باش، می‌بینی که من باچه مکافاتی این بچه هارو خوابوندم؛ یه کمکی هم به من بده، امشب اومدی گریه میکنی چرا؟! حالا وقت گریه نیست که؟! _گفت:« خانم جان! میدونم اما دست خودم نیست»... از دم غروب که آب و آزاد کردن، حواسم نبود یکم آب خوردم... @seyedrezanarimani "دو دستم را به زیر آب بردم حلالم کن نبودی آب خوردم" خانم جان! سینه‌هام‌شیر آورده یادم اومد ظهر، همین چند ساعت پیش این بچه هی چنگ مینداخت؛ ولی شیر نداشتم بهش بدم. حلالم کن، حلالم کن... حالا چرا اینجا پشت خیمه‌ها؟! بیا توو خیمه بشین. _گفت:« نه؛ آخه دیدم اون لحظه هم خیلی خودم رو گرفتم کنترل کردم، دیدم آقام، مولام، این بچه رو زیر عبا پنهان کرد، منم نمیخواستم اربابم آقام، مولام خجالت زده بشه نرفتم‌جلو، اما از لای پرده‌ی خیمه میدیدم اومد همینجا پشت خیمه‌ها نشست. دیدم یه قبر کوچولو کَند، خودم دیدم زینب‌جان همینجا خاک کرد؛ اما هرچی میگردم پیداش نمیکنم»... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش اول صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گودال، سخت بود برای دلش ولی اشک امام عصر، برای اسارت است ای سر بریده، بال و پرم را، نگاه کن داغی که مانده بر، جگرم را، نگاه کن پاشو کمک بده، که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را، نگاه کن با شمر و، حرمله، طرف کوفه میروم برخیز همسفر، سفرم را، نگاه کن رفتم‌ پِی،ِ لباس تو اما مرا زدن بر روی گونه‌ها، ورمم را، نگاه کن عباس را، بگو که زمین خورد زینبت حالا کبودی، کمرم را، نگاه کن ای آفتاب، کم به تن، دلبرم بتاب ای آفتاب، چشم تَرم را، نگاه کن چادر نماند، تا بکشم روی پیکرت شرمندگی، اهل حرم را، نگاه کن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / *بخش دوم صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی شرمنده شد زینب. _گفت:« داداش! یادمه یه روزی خواب بودم، یهو از خواب بیدار شدم؛ دیدم تو بالا سرم وایسادی، گفتم:« داداش چرا منو بیدارم نکردی»؟! _گفتی:« خواهرم دیدم خوابی؛ از لای این درم داره آفتاب رو صورتت می‌تابه؛ ایستادم جلو آفتاب، آفتاب به پوستت نخوره به صورتت نخوره. یادته، گفتم:« ایشاللله برات جبران کنم»... ای آفتاب! من که کاری ازم‌بر نمیاد؛ میبینی که من رو دارن دست بسته میبرن‌... امشب خیلی شب عجیبیه، امشب همچین که بی‌بی خیلی از این بچه‌ها رو با یه دردسری جمع کرد، دید دو سه تا از این بچه‌ها کم‌اند. یهو میومد یکی‌یکی دست سر این بچه‌ها میکشید. _عمه‌جان چرا گوشت اینجوریه؟! _گفت:« عمه جان! آخه توو این صحرا دنبالم میکردن؛ منم بهش میگفتم:« خودم گوشوارم و بهت میدم، اما اینا میکشیدن». _عمه ببین گوشم و... @seyedrezanarimani هی این بچه اون بچه؛ یکی‌یکی دلداری، _ پس دوتا بچه‌ها کم‌اند! گفت:« خواهرم ام‌کلثوم؛ عزیزم، میدونم خسته‌ای، پا میشی با همدیگه تابی تو این صحرا بخوریم دوتا بچه‌ها کم‌اند؟! تو این تاریکی‌ها، هی این طرف و بگرد؛ اون طرفا بگرد. _ای خدا! چیشدن این بچه‌ها؟! یهو دیدن زیر یه بوته‌ای، دوتا از این بچه‌ها دست گردن هم کردن، تا اومد برشون گردوند دید دوتایی جون دادن و مردن... این اسبا وقتی برا غارت میدویدن، این بچه‌ها زیر نعلای این اسبا، جون دادن و مرده بودن... @narimani_matn خواهرم ‌یکی دیگه نیست! بازم بگردیم، خیلی کمرمم درد میکنه... این طرف اون طرف؛ _ای خدا! کجا رفته این بچه؟! یهو بی‌بی فرمود:« خواهرم فکرکنم ‌من‌میدونم». _چرا از کجا؟! _آخه وقتی آب آزاد شد، بچه‌ها رو من یکی‌یکی زیر نظر داشتم. دیدم یکی از این بچه‌ها گریه میکرد یه ظرف آبم برداشته بود. دیدم از این مردا هی سوال میکرد:« گودال کدوم طرفه»... خواهرم فکرکنم رفته گودال؛ چون از اون‌ موقع به بعد دیگه ندیدم ‌این بچه رو... سریع دویدن تو گودال، دیدن یه بچه‌ای خودش رو انداخته رو این بدن بی‌سر. این بچه رو بلند کردند. _اینجا چیکار میکنی آخه؟! عزیز دلم، چجوری این همه راه اومدی تا اینجا؟! _گفت: عمه جان! خیلی دلم هوا بابامو کرده... دم خیمه که ایستاده بودم،بابام و از دور میدیدم این لباشو میدیدم بهم میخورد؛ هی میگفت:« جگرم»... _عمه‌جان! بابام سر نداره خب؛ _عمه‌جان مگه نمیبینی بابام سرنداره؛ ولی من خودم صدا بابامو شنیدم. _چی میگفت عمه جان عزیز دلم؟! _عمه‌جان! تو این صحرا، تو این تاریکی‌ها هی صدا میزدم:« اباَ، بابا»؛ دیدم از یه سمتی هی صدا میاد:« اِلَیَّ؛ بیا»... دو سه تایی خودشون رو انداختن رو این بدن انقد گریه کردن... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چجوری میتونم، رهات کنم بذار یه دل سیر، نگات کنم میخوام تا خود صبح، صدات کنم ای عشق زینب چیشد یادگاری مادرت برادر بگو، چی اومد سرت ببین شمر و دنبال دخترت ای عشق زینب ای سربلند من، از ریشه چیدنت پس قسمت منه، رگهای گردنت ای سرفراز من، رو نیزه‌ای چرا قرآن بخون برام، از روی نیزه‌ها @seyedrezanarimani ما رو میبرن، بین کوچه‌ها تو میمونی و، پیکری رها کجایی تو ای یار و، من کجا برادر من تو اما توی قلب زینبی دعای نمازم توو هر شبی اگرچه لگد کوب مرکبی برادر من شب‌ها گذشته و، گریونه خواهرت سرخه لبام هنوز، از خون حنجرت أَمَّنْ یجِیبُ من، مُضْطَر شدی چرا ای سرنوشت من، بی‌سر شدی چرا @narimani_matn خداحافظ ای، یارِ آشنا خداحافظ ای، پیکرِ رها خداحافظ ای، دشتِ کربلا که میره زینب سلام ای، سر روی نیزه‌ها سلام ای، سر از بدن جدا سلام ای، مسیر پر از بلا اسیره زینب امشب رقیه هم، جامونده بین راه پیداست که روی نی، هی میکنی نگاه زجری کشیده‌ام، از زجر و طعنه‌هاش بازم‌ فداسرت، همراهمی داداش *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / *بخش دوم صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امشب درسته کربلا مهمون پیکر ابی عبدالله‌ست، اما سر ابی عبدالله کجاست؟! امشب زن خولی یهو تو دل شب از خواب بیدار شد، دید دلشوره داره نمیتونه بخوابه! یالله... پا شد؛ دید یه صداهایی میاد، دید نوری از منزل بالا میره به سمت آسمان، دنبال این صدا دنبال این نور رفت توو مطبخ خونه، یهو رفت جلو دید این نور از تنور خونه داره بلند میشه، _ای خدا چه خبره؟! _ من همین امروز نون پختم! @seyedrezanarimani _نکنه یادم رفته آتیش و خاموش کنم؟! در تنور رو برداشت؛ داخل تنور یهو نگاه کرد یه سر بریده تو تنوره... _ای وای من این سر سره کیه... یهو دید از آسمان هودَجی اومد پایین، چندتا زن از این هودَج پیاده شدن، یه زن جوانی هم اون وسطه زیر بغلاشو گرفتن. هی داره به سینه‌ش میزنه میگه:« بنیه»... دیدم این سر و بغل گرفت؛ هی تو بغلش گرفته میبوسه بُنَیَّه... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتش شده، داداش باید برم پاشو ببین، چی اومده سرم «جونم بره، نمیره معجرم» ۲ من مسیر آزاده توام، وقتشه راهی شم من انعکاس فریاد تو‌ام، وقتشه راهی شم راهی که مونده پابست منه، وقتشه راهی شم «پیام کربلا دست منه، وقتشه راهی شم» ۲ میبینم، حواست از رو نی، به دختراته «میبینم، چه غصه‌ای داداش، توی چشاته» ۲ " واویلا، واویلا، واویلا، واویلا " @seyedrezanarimani دشمن مارو، با تازیونه زد هی بین راه، به هر بهونه زد «روزا زد و، بازم شبونه زد» ۲ با کعبه نی میزد خواهرتو، کاشکی نمیدیدی چه بی‌هوا میزد دخترت و، کاشکی نمیدی ما رو تو کوچه‌ی یهودیا، کاشکی نمیدیدی میون اون همه نامحرما، کاشکی نمیدیدی غمگینم، برا خودم که نه، برا رقیه «کاش میشد، که جون بدم‌ داداش، بجا رقیه» ۲ " واویلا، واویلا، واویلا، واویلا " narimani_matn دلخون شدم، واسه غم رباب غم پشت غم، اومد چه بی‌حساب «ما رو چیکار، به مجلس شراب» ۲ باور نمیکنم، سنگ بلا، ببوسه لبهاتو باور نمیکنم، ‌چوب جفا، ببوسه لبهاتو باور نمیکنم، که لخته خون، ببوسه لبهاتو «باور نمیکنم، که خیزرون، ببوسه لبهاتو» ۲ درد داره، مارو جلو چش، یهودیا زد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سر به نیزه، تو سربلند عالمی تن پر از خون، تو سرنوشت نوکری خدای عالم، تورو نوشته سرور و برای ماهم، فقط نوشته نوکری سرنوشت من، الهی که بشه برات فداشدن جونم و بگیر، میون گریه کردن و به سر زدن سینه میزنم، به این امید که غرق خون‌ شه این بدن سینه میزنم بگم که سینه چاکتم گریه میکنم بدونی هلاکتم مُهر تربتم، یعنی مومن از، خاک پاکتم " یا ثارالله، حسین " @seyedrezanarimani برای تسلیم، حسین نرفت به کربلا که از عدویش، هراس و دلهره نداشت برای سازش، که غرق خون شده تنش سر بریده، سر مذاکره نداشت میشی ناامید، به هرکی جز حسین اگه داری امید ای بریده باد، سری که رفته تحت بیرق یزید ای خداراشکر، که دشمنای ما رو احمق آفرید مرگ بر امان اگر که شمر امان دهد شیعه باید از خودش جَنَم ‌نشان دهد وای اگر که جز، غرق خون شدن،شیعه جان دهد " یاثارالله، حسین " @narimani_matn رسیده از راه، سیاهی لشکر حسین تو این‌سیاهی، شکوه ما مشخصه این اربعین باز، علم به دوش و مشکی‌پوش سپاه شیعه، پای پیاده میرسه ای مسیر عشق، در انتظارتیم ‌یه سال آزگار امسالم میایم، برهنه پا و سینه چاک و بی‌قرار زیر پای ما، شکسته گردن یزیدِ روزگار این صدای پای ارتش حسینی است شیعه کربلای خیبری حُنینی است این‌شکوه ما، اقتدار ما، از خمینی است " یاثارالله، حسین " *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn